به بزمم دوش حورا پیکری بود
که هر عضوش به فردوسم دری بود
در آن مستی ندانستم سر از پای
که در سرم نهان با وی سری بود
دلی بگرفت و صد جانم عوض داد
درین سودا عجب سودآوری بود
نکردی ترک بالفرضش ز آغاز
در امکان ممکن ار زین بهتری بود
مذاق تشنه کامان را دمادم
به نوشین درج مرجان کوثری بود
به اخذ ملک بی سامان دل ها
به مژگان صف آرا لشکری بود
به منع سرکشی برگردن عقل
ز مشکین طره پیچان چنبری بود
دل و دینم ربود از یک تجلی
صفایی را عجب غارتگری بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به پیکر دز چو سنگین مجمری بود
نگه کن تا چه نیکو پیکری بود
نزار وزرد و خشک و لاغری بود
تو گوئی مردهٔ بر بستری بود
به ملک مصر زیبا دختری بود
که نسل عادیان را سروری بود
برافشاندند هر جا گوهری بود
به میدان گوی شد هر جا سری بود
اگر این یک ملک، آن یک پری بود
وگر این زهره، آن یک مشتری بود
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.