گنجور

 
صفایی جندقی

مسلسل زلف مشکین گرد آن رخسار می‌گردد

عجب ماری سیه پیرامن گلزار می‌گردد

مکن جمع از رخ رخشان دگر زلف پریشان را

که آن سرگشته هم چون من پی دیدار می‌گردد

به یک ره قتل کن عشاق را کز حرص جان‌بازی

ز کم کم پیش و پس گشتن سخن بسیار می‌گردد

به محشر کشتگانت را مجال دادخواهی کو؟

که در باب تو کار داوری دشوار می‌گردد

تو گر خونریزی خوبان عجب داری تماشا کن

که جان و سر در این سامان چه بی‌مقدار می‌گردد

ز چشم یار و چشم من کمال فرق بین تا چون

یکی خونخوار می‌افتد یکی خونبار می‌گردد

تو گر فریاد گفتی خامش آیم فکر دیگر کن

چه سازم چاره دل کز فغان ناچار می‌گردد

به روز فصل چندین وصل خواهد داشت بر یوسف

عزیزی کو به خاک آستانت خوار می‌گردد

چه باز او گوشهٔ خلوت فراز آمد صفایی را

دگر کآسیمه‌سر در کوچه و بازار می‌گردد

 
 
 
امیرخسرو دهلوی

همه شب در دلم آن کافر خونخوار می‌گردد

حریر بسترم در زیر پهلو خار می‌گردد

سرم را خاک خواهی دیدن اندر کوی او روزی

که دیوانه دلم گرد بلا بسیار می‌گردد

مشو رنجه به تیر افگندن، ای ترک کمان‌ابرو

[...]

ناصر بخارایی

صبا افتان و خیزان گرد گل بسیار می‌گردد

ضعیف است از دویدن دم به دم بیمار می‌گردد

چنان ضیق النفس دارد که گر سرعت کند در ره

بر او از ناتوانی دم زدن دشوار می‌گردد

مگر او را ز اقبال سلیمان است این دولت

[...]

جامی

کسی کو شب به بالین من بیمار می‌گردد

دلش از ناله‌های زار من افگار می‌گردد

غم من خور خدا را پیشتر زان دم که گویندت

فلان دیوانه گشته گرد هر بازار می‌گردد

رخت بنما که بر من جان سپردن در دم آخر

[...]

صائب تبریزی

نسیم نوبهاران بر دماغم بار می‌گردد

گل بی‌خار در پیراهن من خار می‌گردد

تن خاکی نگیرد پیش راه پاکدامانان

که در بر روی یوسف باز از دیوار می‌گردد

نهد احسان ساقی تاج لعل از باده‌اش بر سر

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
سلیم تهرانی

چو آیینه خیالش در دلم بسیار می‌گردد

تَذَرْوی در میان سبزهٔ زنگار می‌گردد

رهی می‌باشد از دل‌ها به سوی یکدگر، اما

اگر آید غباری در میان دیوار می‌گردد

اگر داری درشتی در مزاج خویش، عاشق شو

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه