حسن تو دایم بدین قرار نماند
مست تو جاوید در خمار نماند
ای گل خندان نوشکفته نگه دار
خاطر بلبل که نوبهار نماند
حسن دلاویز پنجهایست نگارین
تا به قیامت بر او نگار نماند
عاقبت از ما غبار ماند زنهار
تا ز تو بر خاطری غبار نماند
پار گذشت آن چه دیدی از غم و شادی
بگذرد امسال و همچو پار نماند
هم بدهد دور روزگار مرادت
ور ندهد دور روزگار نماند
سعدی شوریده بیقرار چرایی
در پی چیزی که برقرار نماند
شیوه عشق اختیار اهل ادب نیست
بل چو قضا آید اختیار نماند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زوال Beauty و گذرایی لحظهها است. شاعر اشاره میکند که زیبایی و خوشیها ماندگار نیستند و باید از لحظات طلا و نادر سود برد. او به گل خندان میگوید که این لحظات زیبا و بهار همیشه باقی نمیمانند. زیباییها زود گذرند و در نهایت تنها غبار از آنها باقی میماند. شاعر همچنین تأکید میکند که عشق و دلباختگی به سبک اهل ادب نیست و در نهایت، جریان زندگی و قضا و قدر است که تعیینکننده است. در کل، شعر به ناپایداری زندگی و تجربههای انسانی میپردازد.
هوش مصنوعی: زیبایی تو همیشه به همین شکل نخواهد ماند و حال خوشی که از عشق تو دارم نیز ابدی نخواهد بود.
هوش مصنوعی: ای گل زیبای تازه شکفته، حواست باشد که بلبل عاشق به یاد تو است، زیرا بهار دوام نخواهد داشت.
هوش مصنوعی: زیبایی دلپذیر مانند دستهای رنگین و هنرمندانهای است که تا قیامت بر آن زیبایی اثری نخواهد ماند.
هوش مصنوعی: در نهایت، فقط نشانههایی از ما باقی خواهد ماند. مراقب باش که از تو هیچ نشانهای در دل کسی باقی نماند.
هوش مصنوعی: همه چیزهایی که امسال تجربه کردی، چه غم و چه شادی، مانند گذشته خواهند گذشت و چیزی از آن باقی نخواهد ماند.
هوش مصنوعی: اگر روزگار به تو آنچه میخواهی بدهد، خوب است، و اگر ندهد، زمانه به خاطر آنچه که خواستهاید، نمیایستد و ادامه مییابد.
هوش مصنوعی: سعدی، دلپریشان و بیقرار است و در جستجوی علت چیزی است که هیچگاه پایدار نمیماند.
هوش مصنوعی: روش و سلیقه عشق در دست اهل ادب نیست؛ بلکه وقتی سرنوشت وارد شود، دیگر انتخابی باقی نمیماند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
عشق نگوئی که بر قرار نماند
حسن تو چون دید مستعار نماند
بلبل شیدا بنه هوای گل از سر
کاین گل و این باغ و این بهار نماند
گر بکشی تیغ امتحان تو بمیدان
[...]
هیچ گلستان، به روی یار نماند
صفحه مانی بدان نگار نماند
بی گل روی توام بهار خزان شد
جای خزان است اگر بهار نماند
گر ببرد باد بوی عنبر زلفت،
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۱۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.