شمعی ز رخت چه بر فروزی
پروانه صفت جهان بسوزی
سروی و چه سرو خوش خرامی
ماهی و چه ماه دلفروزی
روزان و شبان چو در خیالم
تا با تو کنم شبی بروزی
ازآتش عشقت ای پریروی
در شعله من فتاد سوزی
خورشید کشد نقاب بر روی
از پرده اگر کنی بروزی
جانا چه شود ز تار وصلت
چاک دل من ز زه بدوزی
جز نور علی دراین زمانه
زان پرده نگفته کس رموزی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میرست به باغ دل فروزی
میکرد به غمزه خلق سوزی
ای وصل تو اصل دلفروزی
روی تو نشان نیک روزی
وصل تو وفا نکرد لیکن
هجران تو کرد کینه توزی
دل جامه صبر می کند چاک
[...]
ای گرگ نگفتمت که روزی
بیچاره شوی به دست یوزی
دولت آن شد که دل فروزی
وز ترک امل کلاه دوزی
دیدار منت چو نیست روزی
در آتش شوق چند سوزی
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.