صبح اول کرده عشقت عشوهای در کار عشق
مشتری آورده با خود جنسی از بازار عشق
تا شود ممتاز فهم عارف و عامی ز هم
عشق هرسو در لباسی میکند انکار عشق
زان سوی بازار خوش بوی عبیری میرسد
عطرها با یکدگر آمیخته عطار عشق
عاشقان را هر نفس صبح و بهاری دیگر است
باد نوروزی وزد پیوسته بر گلزار عشق
طاقت آزار نیش ار آوری نوشت دهند
صبر کن کز پرده دل گل برآرد خار عشق
آنچه گفت ایزد به آدم با ملک هرگز نگفت
گوش ناقابل نباشد محرم اسرار عشق
باد میبوید دل آگاه و بویی میبرد
نافه آهو شکافد بر گذر طرار عشق
مست چون ره میرود گام پریشان مینهد
بیخودی در خاک پیدا باشد از آثار عشق
هرکه امشب خفت ایمن خواب خوش فردا نکرد
خواب خوش در پیش دارد دیدهٔ بیدار عشق
نالهٔ زار «نظیری» دشمنان را دوست کرد
در دل خارا نشیند زاری بیمار عشق
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای ز سودای تو در دل رونق بازار عشق
مرهم جانهاست از یاد لبت آزار عشق
دی که می رفتی به پیش عاشقان غمزه زنان
دیگران بسمل شدند و من شدم مردار عشق
من بدان نذرم که گر میرم به سویم بنگری
[...]
نیست اهل زهد را آگاهی از اسرار عشق
نقد دین بی قیمت افتادست در بازار عشق
از طریق عاقلی بیزار باشد زار عشق
دین همی بر باد باید داد در اطوار عشق
می نماید صد گره را یک گره زنار عشق
سبحه داران چون برون آیند ازبازار عشق؟
بوی این می آسمانها را به دور انداخته است
کیست تابرلب گذارد ساغر سرشار عشق؟
تخم راز عشق را در خاک کردن مشکل است
[...]
شد چو گلبن سبز در پیراهن من خار عشق
همچو قمری گشت طوق گردنم زنار عشق
بلبل از حسرت اگر در فصل گل نالد رواست
حسن را عمری بود کوته تر از دیدار عشق
مرد فرهاد و همان برجاست کوه بیستون
[...]
تا بکی حسرت برم بر کشتگان زار عشق
هرچه باداباد گویان میروم بردار عشق
ز آشنایان جهان بیگانه گشتم در غمش
از جهان بیزار گردد هرکه باشد زار عشق
هر که با عشق آشنا شد خویش را بیگانه دید
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.