گنجور

 
نظیری نیشابوری

لب ساقی روان‌ها، دل چشمه حقایق

لفظ آفتاب روشن، معنیش صبح صادق

از سخت گیری تو، مرتد شود مسلمان

وز راست گویی تو مؤمن شود منافق

چاه ذقن به خوبی معراج ماه کنعان

گیسو کلام ملهم، رخسار حق ناطق

بی جذبه دلیلی از خود نمی توان رست

کاریست با صعوبت عقلی است ناموافق

عونا تجدک روحی یا مظهرالعجائب

اکشف هموم قلبی یا کاشف الدقایق

بی نور تو هیولا صورت نمی پذیرد

لولاک فی وجود مایخلق الخلایق

اصحاب پیش چشمت دنیا و دین نهادند

گوید قبول و ردت زین هر دو چیست لایق

از پیر و شیخ و مرشد کاری نمی گشاید

دریابم از عنایت برهانم از علایق

آخر ترحمی کن بر زاری «نظیری »

مهرت شفای دل ها لطفت طبیب حاذق

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
مولانا

ای ناطق الهی و ای دیده حقایق

زین قلزم پرآتش ای چاره خلایق

تو بس قدیم پیری بس شاه بی‌نظیری

جان را تو دستگیری از آفت علایق

در راه جان سپاری جان‌ها تو را شکاری

[...]

حکیم نزاری

ما بینِ حقّ و باطل ضدّیتیست مطلق

تیغی به تارِ مویی آویخته معلّق

ای یار یک نصیحت یارانه بشنو از من

مگرو به رایِ ناقص مشنو حدیثِ احمق

یک بار حایِ حیرت بر قافِ قربِ او زن

[...]

ناصر بخارایی

ای منصب رسالت از تو شده به رونق

پیش از تو کس نبوده محبوب حضرت حق

ای آفتاب عالم از عشقت آسمان‌ها

چندین هزار سال است تا می‌زند معلق

غیر از تو کس نداند کز قرب حق چه دیدی

[...]

حزین لاهیجی

چون وصل در نگنجد، هجران کجاست لایق؟

آری یکی ست اینجا معشوق و عشق و عاشق

از عارض نکویان حسن تو جلوه گر شد

کآمیخت عشق عذرا، با جسم و جان وامق

ندهد خداشناسی خود ناشناس را رو

[...]

آذر بیگدلی

آرایش زمانه، آقا حسین کامد

طبعش ببحر مایل، دستش به جود شایق

در کارهای بسته، فکرش کلید فاتح

بر سینه های خسته، نطقش طبیب حاذق

سیمش ز دست ریزان، چون خوی ز روی معشوق

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه