ای دلی کز گلشکر پروردهای
ای دلی کز شیر شیران خوردهای
وی دلی کز عقل اول زادهای
حاتم از دست سلیمان بردهای
طاقت عشقت ندارد هیچ جان
این چه جان است این چه جان آوردهای
آفتابی کآفتاب از عکس او است
زیر دامن طرفه پنهان کردهای
هم چراغ صد هزاران ظلمتی
هم مسیح صد هزاران مردهای
این شرابی را که ساقی گشتهای
از کدام انگورها افشردهای
هم زمستان جهان را میوهای
دستگیر صد هزار افسردهای
کار زرکوبان چو زر کردی چو زر
شه صلاح الدین که تو صدمردهای
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا که دستم زیر سنگ آوردهای
راستی را روز من شب کردهای
از غم عشق تو دل خون میخورد
وای آن مسکین که با او خوردهای
یک به ریشم کم کن از آهنگ جور
[...]
در ره او پا و سر گم کردهای
پردهٔ در پردهٔ در پردهای
مرحبا ای پرده تو آن پردهای
کز جهان جان نشان آوردهای
برگذر از گوش و بر جانها بزن
ز آنک جان این جهان مردهای
درربا جان را و بر بالا برو
[...]
پیری،اما عمر ضایع کرده ای
ای حرامت باد هر چه خورده ای
ای به پیشت حسن خوبان پردهای
تو به پرده روی پنهان کردهای
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.