گر در آب و گر در آتش میروی
آن نمیدانم برو خوش میروی
در رخت پیداست والله رنگ او
رو که سوی یار مه وش میروی
نقشها را پشت و پایی میزنی
سوی نقش نامنقش میروی
ذوق جانها میزند بر جان تو
مست و دست انداز و سرکش میروی
در پی تو میدود اقبال رو
گر به عرش و گر به مفرش میروی
آنک در سر داری از سودای یار
چه عجب گر تو مشوش میروی
شه صلاح الدین برآ زین شش جهت
گرچه ظاهر اندر این شش میروی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به سفر و جستجوی پرشور و سرشار از احساسات انسانی اشاره میکند. او به شخصی مینگرد که در هر وضعیت و مکانی، حتی در آب یا آتش، به سوی محبوبش میرود و نمیداند که آیا خوشحال است یا نه. او به زیبایی و جذابیت محبوب اشاره میکند و میگوید که این احساسات در او بروز پیدا کرده است. اشاره به نقشها و تغییرات در زندگی، نشاندهنده جستجو برای شناختن حقیقت و رسیدن به هدف واقعی است. در نهایت، شاعر به تأثیر عشق و علاقه بر روح انسان و تغییراتی که در اثر آن ایجاد میشود، میپردازد و تأکید میکند که هیچ چیز نمیتواند مانع این سفر روحانی شود.
هوش مصنوعی: هر جا که بروی، حتی اگر در آب یا آتش باشد، برای من مهم نیست؛ فقط این را میدانم که به زیبایی و خوشی میروی.
هوش مصنوعی: در لباس او روشن است که به سوی محبوب زیبایش میره.
هوش مصنوعی: تو با حرکت خود بر روی نقشها، آنها را به هم میزنی و به سمتی میروی که هیچ نقشی وجود ندارد.
هوش مصنوعی: زندگی پر از شور و شوق به تو میآید و تو در حالتی سرمست و پر از انرژی در حرکت هستی.
هوش مصنوعی: در جستجوی تو، بخت و اقبال میدود، خواه در آسمانها باشد یا در زمین. تو هر کجا که بروی، او به دنبالت میآید.
هوش مصنوعی: عجبی نیست که تو به خاطر عشق محبوبت نگران و آشفتهای، چون در دل تو همیشه یاد او وجود دارد.
هوش مصنوعی: شاه صلاح الدین از این شش جهت دور است، هر چند که در این شش جهت به صورت ظاهری حضور دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.