گنجور

 
خیام

چون عمر به سر رسد چه شیرین و چه تلخ

پیمانه چو پر شود چه بغداد و چه بلخ

می نوش که بعد از من و تو ماه بسی

از سَلخ به غُرّه آید از غُرّه به سلخ

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
رباعی شمارهٔ ۵۳ به خوانش داوود ملک زاده
می‌خواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
فعال یا غیرفعال‌سازی قفل متن روی خوانش من بخوانم
خیام

چون عمر به سر رسد، چه بغداد چه بلخ،

پیمانه چو پر شود، چه شیرین و چه تلخ؛

خوش باش که بعد از من و تو ماه بسی،

از سَلْخ به غُرّه آید، از غُرّه به سَلْخ!

مشتاق اصفهانی

ما را که بود چه در بخار او چه بلخ

از حسرت شیرین‌دهنان کامی تلخ

بی‌ماه‌وَشی خوش نبود عمر چه سود

کز غره هزار ماه آریم به سلخ

حزین لاهیجی

در دهر دنی که هست شیرینش تلخ

یک دم نزدیم خوش نه در شام و نه بلخ

قدّم چو هلال شد ز بار مه و سال

تا چند بریم غره را باز به سلخ؟

رضاقلی خان هدایت

چون عمر به سر رسد چه بغداد و چه بلخ

پیمانه چو پر شود چه شیرین و چه تلخ

خوش باش که بعد از من و تو ماه بسی

از سلخ به غرّه آید از غره به سلخ

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از رضاقلی خان هدایت
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه