گنجور

حاشیه‌ها

فریستا در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۷:۰۱ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۲ - ستایشِ خرد:

تویی کردهٔ کِردگارِ جهان ببینی هَمی آشکار وُ نَهان

بپرس ای تو که نتیجه یِ خلق و آفرینشِ خدا هستی، بپرس تا از آشکار و نهان با دیدنِ چشمِ خودت آگاه شوی.

برگرفته از کانالِ تلگرامیِ shuhnumeh1

فریستا در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۵۹ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۲ - ستایشِ خرد:

حَکیما چو کَس نیست گُفتن چه ...

فردوسی به افرادِ دانا می گوید وقتی کسی نیست که این سخنان را بشنود، سخن کفتن در این مورد بی فایده است، و از مردمِ دانا می خواهد تا در نحوه یِ آفرینش سوال بپرسند.

برگرفته از کانالِ تلگرامیِ shuhnumeh1

فریستا در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۵۸ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۲ - ستایشِ خرد:

خِرَد را وُ جان را که یارَد ...

فردوسی در این حفت سروده می گوید: خرد و جان را واقعا چه کسی میتواند ستایش کند، و اگر من ستایش کنم چه کسی را یارای گوش دادن و درکِ این سخنان است. (گویا فردوسی اسراری را می داند و اما قادر به گفتنِ آن اسرار نیست، چه بسا گوشِ نامحرم نباشد جای پیغامِ سروش)

برگرفته از کانالِ تلگرامیِ shuhnumeh1

فریستا در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۵۶ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۲ - ستایشِ خرد:

نخُست‌آفرینش خِرَد را شِناس ...

ابتدا باید با آفرینشِ خرد آشنا شوی، خرد نگهبانِ جان هست و خود نیز برای سه نگهبان.

برگرفته از کانالِ تلگرامیِ shuhnumeh1

فریستا در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۵۵ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۲ - ستایشِ خرد:

خِرَد چَشمِ جان اَست چون ...

شاهنامه کتابِ شناختِ جفت ها، همه جفت هستند و ایزد یکیست(برگرفته از کانالِ تلگرامیِ shuhnumeh1)، باید بدانید که جفتِ جان، خرد هست(به نامِ خداوندِ جان و خرد) و راهِ افزایش خرد اینست که جز ذاتِ پروردگار که قابل دیدن نیست و نباید چشم ها را به دیدنِ آن رنجه داد، بقیه یِ چیزها را تا ندیدید باور نکنید. خرد را سه پاس(نگهبان) تشکیل میدهند چشم و گوش و زبان و در بینِ اینها چشم مهتر بر سه نگهبانِ دیگر هست و چشمِ جان خرد هست و تو بدون چشم(خرد)، نخواهی توانست شاد زی باشی.

فریستا در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۵۱ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۲ - ستایشِ خرد:

از اویی به هَر دو سَرای ...

با داشتنِ خرد و فزون نمودنِ آن در هر دو سرای زمین و بهشت ارجمند خواهی بود و گسسته خرد(فردِ کم خرد) همیشه در بندِ دیوان خواهد بود. (فردوسی در فصل های بعدی راهِ به بند کشیدنِ دیو ها را به ما یاد می دهد.)

برگرفته از کانالِ تلگرامیِ shuhnumeh1

فریستا در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۴۹ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۲ - ستایشِ خرد:

هُشیوار دیوانه خوانَد وُرا ...

افرادِ دانا، فردِ کم خرد را دیوانه می خواند و اطرافیانِ کسی که از خرد بهره ی کمی دارد را به چشمِ بیگانه می ننگرند.

برگرفته از کانالِ تلگرامیِ shuhnumeh1

فریستا در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۴۸ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۲ - ستایشِ خرد:

کسی کو خِرَد را نَدارَد زِ ...

آن مردِ دانا چنین می گوید: هر آن کس که کم خرد، باشد، همیشه از نتیجه و عواقبِ کردارِ خویش، در رنج خواهد بود(شاهنامه، راهِ کسبِ خرد و فزون نمودنِ آن و راهِ دستیابی به داناییِ روز افزون را به ما یاد خواهد داد).

برگرفته از کانالِ تلگرامیِ shuhnumeh1

فریستا در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۴۶ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۲ - ستایشِ خرد:

چه گُفت آن خِرَدمَند مَردِ ...

مردِ خردمندی در موردِ خرد، حرفها و سخنانی داشت که نیاز هست مردمِ دانا از آن بهره مند شوند.

فریستا در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۴۵ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۲ - ستایشِ خرد:

خِرَد تیره وُ مَرد روشن رَوان ...

هر چقدر انسانی، روشن روان باشد و پاک دل، اگر از خِردِ کمتری بهره داشته باشد (خرد تیره)، در این دنیا شادزی نخواهد بود و زندگیِ خوبی نخواهد داشت.

برگرفته از کانالِ تلگرامیِ shuhnumeh1

 

فریستا در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۴۴ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۲ - ستایشِ خرد:

از او شادمانی وزویَت غَمی است ...

شادمانی، غم، شادی و افسردگی و کمی و کاستی و فزونی همه را در خرد جستجو کن، که نداشتنش بد اختری را به دنبال دارد و داشتن و فزونیِ خرد، به اختری و بخت یاری.

برگرفته از کانالِ تلگرامیِ shuhnumeh1

فریستا در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۴۲ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۲ - ستایشِ خرد:

خِرَد رَهنمای وُ خِرَد ...

این خرد هست که راهنمایی می نماید و دل گشای هر خردمند هست در زندگی و این خرد در هر دو سرای زمین و پردیس دستگیر هست.

برگرفته از کانالِ تلگرامیِ shuhnumeh1

فریستا در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۴۱ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۲ - ستایشِ خرد:

خِرَد بِهتر از هَر چه ایزَد ...

خرد بهترین هدیه از سویِ پروردگار است و سزاوار است از راه داد و انصاف، آن را ستایش نمود.

برگرفته از کانالِ تلگرامیِ shuhnumeh1

فریستا در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۴۰ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۲ - ستایشِ خرد:

کُنون تا چه داری بیار از ...

ای مردِ خردمند، در موردِ خرد چه میدانی، آن را در در اختیارِ دیگران قرار ده تا گوشِ شنوندگان از آن بهره گیرد.

فریستا در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۳۹ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۲ - ستایشِ خرد:

کُنون اِی خِرَدمَند وَصفِ ...

درود، اکنون ای خردمند، وصفِ خرد، سزاوار است که در این سروده و در این جایگاه گفته شود.

برگرفته از کانالِ تلگرامیِ shuhnumeh1

فریستا در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۲۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۳ - داستان رویش مار بر شانه‌های ضحاک:

جوانی برآراست از خویشتن سخنگوی و بینا دل و رایزن

درود، شیطان ذات خودرا بشکل انسان خردمند و دوست نشان میده که در داستان ضحاک به وضوح توضیح داده شده برای جلب نظر می‌باید به شکل دوست انسان و پزشک و آشپز نشان داده شده، شما نیک بنگرید دیو شیطان بازهم بصورتِ آشپز سازمان جهانی غذا پزشک سازمان جهانی بهداشت. خردمند سازمان ملل و  حقوق بشر نمایان می‌کند.

برگرفته از کانالِ تلگرامیِ shuhnumeh1

رند در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۵:۳۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۰:

(شاه بیت غزل 390)

جویبار مُلک را، آب روان شمشیر توست

تو درخت عدل بنشان، بیخ بدخواهان بکن.

حقایق ساری و جاری در مسیر زمان (حق تعالی) ضامن برقراری توازن و ریشه کن کردن تبعیض، در طی روزگاران به دست برگزیدگانش است.

فرادست در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۴:۲۰ دربارهٔ رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۱۴۴ - مجذوب تبریزی:

ما هیچیم و در هیچ می پیچیم

این چیزها که به آنها می چسبیم و خود را ارزشمند و برتر می پنداریم نشانه حماقت است از خردمندی نیست. مثل مقام و شهرت و ثروت .ما حتی به جسممان نیز نمی توانیم مباهات کنیم چون خودمان را خود نساخته ایم و تو که خودت را نمی دانی که ساخته برای چه ساخته و خودت را نمی شناسی چطور می خواهی خود را از دیگران جدا و بالاتر و برتر بدانی ای خودخواه

مثل درختی که به میوه ها و ساقه و رنگ برگهایش بنازد و در حماقتش غرق شود

او نمی داند اگر خاک نبود آب نبود نور نبود آن درخت چه بود؟

نادانی بلای بی درمانی است که همه چیز را بسوی باطل و فانی و کوچکی و زشتی و بدی می برد.

جهن یزداد در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۵۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۴۴:

اخر باید اخور باشد - انگا سر در اخور این گوسفند کن

کی پارسا رئیسی در ‫۲ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۲:۴۸ در پاسخ به حسين دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » ضحاک » بخش ۵ - کشته شدن گاو برمایه:

هندوستان در اینجا کنایه است هندوستان از قدیم به جادو معروف بوده اما منظور حرف او این است که در حال حاضر جادوی ایران از هندوستان بیشتر است و هیچ ربطی به البرز کوه ندارد

 

۱
۹۴۶
۹۴۷
۹۴۸
۹۴۹
۹۵۰
۵۴۶۲
لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود