گنجور

حاشیه‌ها

امیرالملک در ‫۲ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۷:۵۰ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۰۵:

از غزل های خوب انوری

تیر مژگان را بگو: آهسته‌تر!

کو نه اندر روی دشمن می‌زنی

رضا راوند در ‫۲ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۴:۱۱ در پاسخ به مجید دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۱:

درود دوست من . نمی دانم کی نوشتی این پیام رو و تاکنون به پاسخ رسیده ای یا نه ... ولی دم درکشیدن یعنی ساکت شدن. 

امیرالملک در ‫۲ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۲۸ دربارهٔ انوری » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۸:

شش جمله/شبه جمله در یک مصرع:

نی؟! دست آن نداری؟! هین! زود! می چه پایی!

دست چیزی داشتن: توانایی کاری داشتن

پاییدن: درنگ و توقف کردن

مسیحا در ‫۲ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۳۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:

مرا در منزلِ جانان چه امنِ ...

مرا در منزل جانان چه ٱمن ِعیش چون هر دم

جرس فریاد می‌دارد که بربندید محمل‌ها

 

"جَرَس" درحقیقت زنگی است که به گردن شتر کاروان می بندند تا کاروانیان را از حرکت کاروان آگاه کند و آهنگ حرکت را اعلام دارد. دراینجا منظور شاعر ،اشاره به حدیث متواتری است که وفق ان از پیامبر اسلام سوال کردند وحی را چگونه میشنود ؟ در پاسخ گفت : «گاهی صدایی نظیر صدای زنگ و بانگ جرس به گوشم می‌رسد و این کیفیت نزول وحی از انواع دیگر آن بر من دشوارتر است (صحیح البخاری: ۱/ ۲، حدیث دوم)

از نظر حافظ نتیجه این بانگ جرس زنگِ خطر است و صدایی که آرامش و ایمنی را از شاعر سلب کرده است ،تمام تهدید و وعده عذاب و قتل و کشتار و وتهدیداتیست که درمنزل جانان وجود دارد. 

مَحمِل :کجاوه ای که برشتربندند. بستنِ باروبندیل

معنی بیت: من درمنزلگاهِ خود ( وطن خود ) امنیتِ خاطر ندارم، زیرا صدای بانگ جرس همه جا بگوش میرسد درمنزل که باید محل راحت و ارامش باشد پیوسته بانگ جرس و؛زنگِ هشدارو خطر ها بگوش می رسد که بارها را ببندید.حرکت کنید بجنگید و این دنیا محل گذر است بشتابید و …

کس ندانست که منزلگه معشوق کجاست

این قدر هست که بانگ جرسی می‌آید.

MOSTAFA Nikroozi در ‫۲ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۴۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۶:

 

انسان که در برابر قدرت خداوند هیچ نیس

در گیر غرور و خیال باطل می باشد

یزدانپناه عسکری در ‫۲ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۴۶ دربارهٔ محمد بن منور » اسرار التوحید » باب دوم - در وسط حالت شیخ » فصل سوم » منقولات » شمارهٔ ۱۲۲:

2- وای ای مردم داد ز عالم برخاست - جرم او کند و عذر مرا باید خواست 

***

[عین‌القضات همدانی] 

دریغا گناه، خود همه ازوست کسی را چه گناه باشد؟! مگر این بیت ها نشنیده ‬ای:

همه رنج من از بلغاریانست - که مادامم همی باید کشیدن 

گنه بلغاریان را نیز هم نیست - بگویم گر تو بتوانی شنیدن 

خدایا این بلا و فتنه از تست - ولیکن کس نمی‬یارد خجیدن 

همی آرند ترکان را ز بلغار - ز بهر پردۀ مردم دریدن 

لب و دندان آن ترکان چون ماه - بدین خوبی نبایست آفریدن 

که از خوبی لب و دندان ایشان - بدندان لب همی باید گزیدن 

***

الکهف : 49 وَ وُضِعَ الْکِتابُ فَتَرَی الْمُجْرِمینَ مُشْفِقینَ مِمَّا فیهِ وَ یَقُولُونَ یا وَیْلَتَنا ما لِهذَا الْکِتابِ لا یُغادِرُ صَغیرَةً وَ لا کَبیرَةً إِلاَّ أَحْصاها وَ وَجَدُوا ما عَمِلُوا حاضِراً وَ لا یَظْلِمُ رَبُّکَ أَحَدا

در آن روز کتاب اعمال نیک و بد خلق را پیش نهند و اهل عصیان را از آنچه در نامه عمل آنهاست ترسان و هراسان بینی درحالی‏که با خود گویند ای وای بر ما چه بوده است این کتاب را که اعمال کوچک و بزرگ ما را سر موئی فرو نگذاشته جز آنکه همه را احصاء کرده است و در آن کتاب همه اعمال خود را حاضر بینند (و جزای آن را بیابند) و خدا به هیچ کس ستم نخواهد کرد.

***

[محیی الدین بن عربی] (1)

«فَنَسوقُ‏ المُجرمین‏» و هم الّذینَ استحقُّوا المقامَ الّذی ساقَهُم إلیهِ بریحِ الدَّبُورِ التی أهْلَکَهُم عن نفوسِهم بِها فهُوَ یَأخُذُ بِنواصِیهم و الرِّیحُ تَسوقُهُم- و هی عَینُ الأهواءِ الّتی کانوا علیها- إلی جهنّمَ

[یزدانپناه عسکری]  

سر رسید تفکیک و پالایش نیروی حیات از مجموعه تجربیات در ساق مجرمین مشفقین.

وَ النَّجْمِ إِذا هَوی‏ - النجم1

وَ نَسُوقُ الْمُجْرِمینَ إِلی‏ جَهَنَّمَ وِرْدا – مریم86

وَ الْتَفَّتِ السَّاقُ بِالسَّاق - القیامة29

یَوْمَ یُکْشَفُ عَنْ ساقٍ وَ یُدْعَوْنَ إِلَی السُّجُودِ فَلا یَسْتَطیعُون‏ - القلم42

«ما کان اللّهُ لِیُنْذِرَ المؤمنین علی ما أَنْتُم علیه حتی یُمَیِّزَ الخبیثَ مِنَ الطیب» آل عمران 179 گفت: مرد، مؤمن نباشد تا خبیث را از طیب پاک نگرداند! خبیث، جرم آدمیت و بشریت است، و طیب جان ودل است که از همه طهارت یافته است.

______

1- فصوص الحکم، دار إحیاء الکتب العربیة - قاهره، چاپ: اول، 1946 م. فص حکمة أحدیة فی کلمة هودیة ص106

یزدانپناه عسکری در ‫۲ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۴۳ دربارهٔ عین‌القضات همدانی » تمهیدات » تمهید اصل ثامن - اسرار قرآن و حکمت خلقت انسان:

31- دریغا گناه، خود همه ازوست کسی را چه گناه باشد؟! مگر این بیت ها نشنیده ‬ای:

همه رنج من از بلغاریانست - که مادامم همی باید کشیدن 

گنه بلغاریان را نیز هم نیست - بگویم گر تو بتوانی شنیدن 

خدایا این بلا و فتنه از تست - ولیکن کس نمی‬یارد خجیدن 

همی آرند ترکان را ز بلغار - ز بهر پردۀ مردم دریدن 

لب و دندان آن ترکان چون ماه - بدین خوبی نبایست آفریدن 

که از خوبی لب و دندان ایشان - بدندان لب همی باید گزیدن 

***

شیخ [ابوسعید ابوالخیر] گفت بعد هفتاد و اند سال معنی این بیت بدانستم. بیت:

وای ای مردم داد ز عالم برخاست

جرم او کند و عذر مرا باید خواست

***

[یزدانپناه عسکری]

الْمُجْرِمِینَ مُشْفِقِینَ - کهف 49

یزدانپناه عسکری در ‫۲ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۳۱ دربارهٔ عین‌القضات همدانی » تمهیدات » تمهید اصل ثامن - اسرار قرآن و حکمت خلقت انسان:

38- آدمی مسخر یک کار معین نیست بلکه مسخر مختاریست

***

[مولانا]*

نگنجد در خرد وصفش که او را جمع ضدینست‏  -  چه بی ترکیب ترکیبی عجب مجبور مختاری‏

***

[یزدانپناه عسکری]*

مُدرکی مجبور مختار فروزانیم     -  بی‌خبر از رُؤْیَة النَّارَ الَّتی‏ تُورُون

سمیرا در ‫۲ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۴۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۲:

سلام 

در مورد عطف دامن فکر میکنم منظور و معنی چرخش و تعقر و تحدب لبه دامن معشوق و زیبایی دامن اوست

یزدانپناه عسکری در ‫۲ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۰۹ دربارهٔ میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۳- سورة آل عمران- مدنیة » ۳۱ - النوبة الاولى:

1- قوله تعالی: کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ هر تنی چشنده مرگست، وَ إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَکُمْ و مزدهای شما بتمامی بشما سپارند، یَوْمَ الْقِیامَةِ و این مزد شما را روز رستاخیز دهند، فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ هر که را دور کنند از آتش، وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ و در بهشت در آرند، فَقَدْ فازَ پیروز آمد و رست، وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا و نیست زندگانی این جهانی، إِلَّا مَتاعُ الْغُرُورِ (۱۸۵) مگر بر خورداری بفرهیب.

***

[یزدانپناه عسکری]

فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فازَ - آل ‏عمران / 185

ابتداءِ غایت زندگی دنیوی (فَمَنْ) سر رسید: وَ النَّجْمِ ، دوری از جاذیه آتش با سیالیت تعقل قلب (زُحْزِحَ) و در آمدن به پوشیدگی های ادراک شده مُلکی یا ملکوتی ( أُدْخِلَ الْجَنَّةَ)  بازیابی هویت خود (فَقَدْ) و رهایی (فازَ)

[یوم الفصل، روز دَیْن، یَوْمَ الْقِیامَةِ ؛ الْجَنَّةَ  مصدر مرةّ از جنّ  پوشیده]

النجم : 1 - وَ النَّجْمِ إِذا هَوی‏

البقرة : 96 - وَ لَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلی‏ حَیاةٍ وَ مِنَ الَّذینَ أَشْرَکُوا یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَ ما هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذابِ أَنْ یُعَمَّرَ وَ اللَّهُ بَصیرٌ بِما یَعْمَلُونَ

***

[محمدرضا آدینه وند لرستانی]

فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فازَ - آل‏ عمران / 185

پس هر که از جاذبه آتش [دوزخ‏] دور داشته شده و داخل بهشت گردیده شود، قطعا کامیاب شده است

یزدانپناه عسکری در ‫۲ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۰۳ دربارهٔ میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۳- سورة آل عمران- مدنیة » ۳۱ - النوبة الاولى:

1- قوله تعالی: کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ هر تنی چشنده مرگست، وَ إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَکُمْ و مزدهای شما بتمامی بشما سپارند، یَوْمَ الْقِیامَةِ و این مزد شما را روز رستاخیز دهند، فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ هر که را دور کنند از آتش، وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ و در بهشت در آرند، فَقَدْ فازَ پیروز آمد و رست، وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا و نیست زندگانی این جهانی، إِلَّا مَتاعُ الْغُرُورِ (۱۸۵) مگر بر خورداری بفرهیب.

***

[یزدانپناه عسکری]

وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُور- آل‏ عمران / 185

ادراکِ هر دو کرانه دور و دورترِ حیات دنیا (الْحَیاةُ الدُّنْیا) و آگاهی معطوف به این درک (درک حیات دنیا)، نهایت غفلت و بی خبری است.

[(فَمَنْ‏ زُحْزِحَ‏ عَنِ النَّارِ- 185/ آل عمران : ادراک حواشی حیات دنیا ، عدم تعقل قلب و به دور  از جایگاه عمق آگاهی) ؛ ادراک حداقلی و موت (ذائقه نفس) ؛ (الغرور، غرر، غِرَّة: غفلت و بی خبری در بیداری است.راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ قرآن - تهران، چاپ: دوم، 1374. ج‏2 ؛ ص688)]

***

[محمدرضا آدینه وند لرستانی]

وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُور- آل‏ عمران / 185

و زندگی دنیا چیزی جز سرمایه فریب نیست.

یزدانپناه عسکری در ‫۲ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۵۸ دربارهٔ میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۳- سورة آل عمران- مدنیة » ۳۱ - النوبة الاولى:

1- قوله تعالی: کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ هر تنی چشنده مرگست، وَ إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَکُمْ و مزدهای شما بتمامی بشما سپارند، یَوْمَ الْقِیامَةِ و این مزد شما را روز رستاخیز دهند، فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ هر که را دور کنند از آتش، وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ و در بهشت در آرند، فَقَدْ فازَ پیروز آمد و رست، وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا و نیست زندگانی این جهانی، إِلَّا مَتاعُ الْغُرُورِ (۱۸۵) مگر بر خورداری بفرهیب.

***

[یزدانپناه عسکری]

کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ – آل عمران 185

چشنده موت در منافسه و هنگامه قیامت، فقط در اخذ مستوفا هست (وُفِّیَتْ کُلُّ نَفْسٍ ما کَسَبَت)‏، اعم از خیر و شر (أُجُورَکُمْ) و بی کم و کاست و نقصان (تُوَفَّی).

«درنگی در هنگامه، معاینه موت»

***

[محمدرضا آدینه وند لرستانی]

کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ – آل عمران 185

هر جانداری، چشنده [طعم‏] مرگ است و شما پاداش خود را به طور کامل در روز قیامت خواهید گرفت

یزدانپناه عسکری در ‫۲ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۵۲ دربارهٔ میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۳- سورة آل عمران- مدنیة » ۲۸ - النوبة الثانیة:

16- قوله ثُمَّ تُوَفَّی کُلُّ نَفْسٍ ما کَسَبَتْ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ «ظلم» در قرآن بر چهار معنی است: یکی معنی نقص است، کاستن چیزی، چنان که در آن آیت گفت، یعنی از ثواب نیکوکاران هیچ چیز بنکاهند. همانست که در سورة الکهف گفت: وَ لَمْ تَظْلِمْ مِنْهُ شَیْئاً، و در سورة الانبیاء گفت: وَ نَضَعُ الْمَوازِینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیامَةِ فَلا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئاً، و در سورة مریم: وَ لا یُظْلَمُونَ شَیْئاً. وجه دوم ظلم مردمان است بر یکدیگر در تقویت حقوق ایشان، چنان که در سورة بنی اسرائیل گفت: وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً، و در سورة النّساء گفت: وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ... یعنی قتل النّفس و أخذ الأموال عُدْواناً وَ ظُلْماً، و قال تعالی: إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوالَ الْیَتامی‌ ظُلْماً.

***

یزدانپناه عسکری:

ثُمَّ تُوَفَّی کُلُّ نَفْسٍ ما کَسَبَتْ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ

حفظ و نگهداری نفس در جایگاه و موضع [لا یُظْلَمُونَ] با ارائه هر آنچه نفس مُدرک در جایگاه [ظالِمٌ لِنَفْسِهِ‏- 32/ فاطر]  کسب کرده است بی کم و کاست و نقصان [تُوَفَّی]

نفس مدرک

البقرة : 281 - وَ اتَّقُوا یَوْماً تُرْجَعُونَ فیهِ إِلَی اللَّهِ ثُمَّ تُوَفَّی کُلُّ نَفْسٍ ما کَسَبَتْ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ‏

آل ‏عمران : 161-  وَ ما کانَ لِنَبِیٍّ أَنْ یَغُلَّ وَ مَنْ یَغْلُلْ یَأْتِ بِما غَلَّ یَوْمَ الْقِیامَةِ ثُمَّ تُوَفَّی کُلُّ نَفْسٍ ما کَسَبَتْ وَ هُمْ لا یُظْلَمُون‏

***

[محمدرضا آدینه وند لرستانی]

ثُمَّ تُوَفَّی کُلُّ نَفْسٍ ما کَسَبَتْ وَ هُمْ لا یُظْلَمُونَ

و سپس به هرکسی آنچه را انجام داده، باز پس داده می‏ شود به آنها ستم نخواهد شد [بلکه هرچه می‏ بینند نتایج اعمال خودشان است‏]

یزدانپناه عسکری در ‫۲ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۴۳ دربارهٔ میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۴۷- سورة محمد » ۲ - النوبة الاولى:

19- إِنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ، این جهان بازی است و فرا داشتی، وَ إِنْ تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا، و اگر بگروید و بپرهیزید، یُؤْتِکُمْ أُجُورَکُمْ، بشما دهد اللَّه مزدهای شما، وَ لا یَسْئَلْکُمْ أَمْوالَکُمْ، و از شما مالهای شما همه نخواهد که بدرویشان دهید.

***

[یزدانپناه عسکری]

وَ لا یَسْئَلْکُمْ أَمْوالَکُمْ (محمد/36 )

نخواهد گسست رشته محکم نیروی حیات

[إِنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ إِنْ تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا یُؤْتِکُمْ أُجُورَکُمْ وَ لا یَسْئَلْکُمْ أَمْوالَکُمْ(محمد/36 ) ؛ أَمْوالَکُمْ: نیروی حیاتی خدا داده ( وَ آتُوهُمْ مِنْ مالِ اللَّهِ - نور/ 33) ؛ أموالکم، مول، دحح؛ ابن درید، محمد بن حسن، جمهرة اللغة - بیروت، چاپ: اول. ج‏3 ؛ ص1283 ؛ دَاح ، دوح]

[محمدرضا آدینه‌وند لرستانی]

وَ لا یَسْئَلْکُمْ أَمْوالَکُمْ (محمد/36)

چیزی از اموال شما نمی طلبد

یزدانپناه عسکری در ‫۲ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۳۶ دربارهٔ میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۶۸- سورة القلم- مکیة » النوبة الاولى:

3- ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّکَ بِمَجْنُونٍ (تو با آن نیکویی که از خداوند تو است با تو، دیوانه نیستی).

***

[یزدانپناه عسکری]

القلم : 2 - ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّکَ بِمَجْنُونٍ‏

از درک عمیق نعمت و شرح صدر پروردگارت برخوردای و مُدرک اطراف و دو حاشیه  صدر خود نیستی.

[جنجن ؛ لمجنون (مدخل ها: جنن‏، جنجن،‏ جنن،‏ وغل،‏ جنن،‏ جنن،‏ تجنّنَ،‏ جَنَ،‏ أبد). ابن درید، محمد بن حسن، جمهرة اللغة - بیروت، چاپ: اول. ج‏1ص93 ؛ فَذَکِّرْ فَما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّکَ بِکاهِنٍ وَ لا مَجْنُونٍ‏ - الطور/29 ؛ وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّث‏ - الضحی/11 ؛ أَ لَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَک‏ - الشرح/1]

***

[محمد رضا آدینه وند لرستانی]

القلم : 2 - ما أَنْتَ بِنِعْمَةِ رَبِّکَ بِمَجْنُونٍ‏

که تو به برکت نعمت پروردگارت عقل کامل و نعمت نبوّت و عصمت یافتی مجنون نیستی.

(آدینه‏ وند لرستانی، محمدرضا، کلمة الله العلیا، 6جلد، اسوه - ایران - تهران، چاپ: 1، 1377 ه.ش. ج‏6 ص672)

***

[علی اکبر قرشی بنابی]

تو به دلیل نعمت پروردگارت دیوانه نیستی.(قرشی بنابی، علی‏ اکبر، تفسیر احسن الحدیث، 12جلد، بنیاد بعثت، مرکز چاپ و نشر - ایران - تهران، چاپ: 2، 1375 ه.ش. ج‏11ص 276)

حمیده عسکری بیحاربسته سری در ‫۲ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۳۳ دربارهٔ سعیدا » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴۳:

در دیده ات از نور حقیقت اثری نیست

 

در دل ز سراپردهٔ سِرت نظری نیست

 

آگاه شوی گر تو ز سِِرِ نَفَس خویش

 

دانی که تو را یک نَفَس از وی گذری نیست

 

 

یزدانپناه عسکری در ‫۲ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۲۹ دربارهٔ میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۴۹- سورة الحجرات‏ » ۱ - النوبة الاولى:

5- إِنَّ الَّذِینَ یُنادُونَکَ مِنْ وَراءِ الْحُجُراتِ، ایشان که ترا ببانگ میخوانند از پس حجره، أَکْثَرُهُمْ لا یَعْقِلُونَ (بیشتر ایشان ندانند).

***

[یزدانپناه عسکری]

الحجرات : 4 - إِنَّ الَّذینَ یُنادُونَکَ مِنْ وَراءِ الْحُجُراتِ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْقِلُون‏

نادیانِ ناطق و مجتمعان همیشگی درک دنیا با منطق مادی هستند (الْحُجُرات) و بیشترشان تعقل قلب ندارند.

نادیان ناطق در دنیای منطق

[امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ (سفر قلب ندارند) ؛ هُنالِکَ تَبْلُوا کُلُّ نَفْسٍ ما أَسْلَفَت‏ ؛ ابتلاء ، بلو، مَحْن ، امْتِحَان ، فَامْتَحِنُوهُنَّ ؛ بیرون شونده (النَّبِی‏) از (الْحُجُرات) نیستند ؛ مُدرک صَوْتِ النَّبِی نیستند.]

***

[محمد رضا آدینه وند لرستانی]

الحجرات : 4 - إِنَّ الَّذینَ یُنادُونَکَ مِنْ وَراءِ الْحُجُراتِ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْقِلُون‏

همانا کسانی‏ که تو را پشت حجره‏ ها بلند صدا می‏ زنند اکثرشان نمی‏ فهمند. (آدینه‏ وند لرستانی، محمدرضا، کلمة الله العلیا، 6 جلد، اسوه - ایران - تهران، چاپ: 1، 1377 ه.ش. ج6 ص132)

یزدانپناه عسکری در ‫۲ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۲۳ دربارهٔ میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۲۸- سورة القصص- مکیة » ۲ - النوبة الاولى:

9- فَلَمَّا أَتاها چون آمد موسی بآن آتش نُودِیَ آواز دادند او را مِنْ شاطِئِ الْوادِ الْأَیْمَنِ از کران رودبار از سوی راست فِی الْبُقْعَةِ الْمُبارَکَةِ در آن جایگاه با برکت مِنَ الشَّجَرَةِ از آن درخت أَنْ یا مُوسی‌ که یا موسی إِنِّی أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِینَ من اللّه‌ام خداوند جهانیان.

***

[یزدانپناه عسکری]

القصص : 30 - فَلَمَّا أَتاها نُودِیَ مِنْ شاطِئِ الْوادِ الْأَیْمَنِ فِی الْبُقْعَةِ الْمُبارَکَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ أَنْ یا مُوسی‏ إِنِّی أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعالَمین‏

هنگامی که ادراکش از دو طرف حاشیه  خارج  و مجموع  و معطوف و ثابت در موضع و نقطه  دریافت وحی  گردید، مستمع شد. پروردگارت اللَّهُ رَبُّ الْعالَمین است.

[أتاها ، أتی ، حرکت و بیرون آمدن ؛ نُودِیَ ، ندو ، جمع شدن ‏؛ شاطِئِ ، دو طرف ؛ الْأَیْمَنِ ، الطُّورِ الْأَیْمَن‏ ؛ البُقْعَة ، منزلت و مقام در موضع خاص درک ؛ الْمُبارَکَةِ ، برک ، برکت ، ثابت‏ ، ثبات در موضع خاص ، در آمدن  به موضع خاص وحی ؛  الشَّجْرَة ، کَلِمَةً طَیِّبَة]

 [وَ هَلْ أَتاکَ حَدیثُ مُوسی‏ (طه9) إِذْ رَأی‏ ناراً فَقالَ لِأَهْلِهِ امْکُثُوا إِنِّی آنَسْتُ ناراً لَعَلِّی آتیکُمْ مِنْها بِقَبَسٍ أَوْ أَجِدُ عَلَی النَّارِ هُدیً (طه10) فَلَمَّا أَتاها نُودِیَ یا مُوسی‏ (طه11) إِنِّی أَنَا رَبُّکَ فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُویً (طه12) وَ أَنَا اخْتَرْتُکَ فَاسْتَمِعْ لِما یُوحی‏ (طه13) إِنَّنی‏ أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ أَنَا فَاعْبُدْنی‏ وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْری (طه14) إِنَّ السَّاعَةَ آتِیَةٌ أَکادُ أُخْفیها لِتُجْزی‏ کُلُّ نَفْسٍ بِما تَسْعی‏ (طه15)]

[ نار و نور : فَلَمَّا قَضی‏ مُوسَی الْأَجَلَ وَ سارَ بِأَهْلِهِ آنَسَ مِنْ جانِبِ الطُّورِ ناراً قالَ لِأَهْلِهِ امْکُثُوا إِنِّی آنَسْتُ ناراً لَعَلِّی آتیکُمْ مِنْها بِخَبَرٍ أَوْ جَذْوَةٍ مِنَ النَّارِ لَعَلَّکُمْ تَصْطَلُون – القصص/29 ؛  یَوْمَ یَقُولُ الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ لِلَّذینَ آمَنُوا انْظُرُونا نَقْتَبِسْ مِنْ نُورِکُمْ قیلَ ارْجِعُوا وَراءَکُمْ فَالْتَمِسُوا نُوراً فَضُرِبَ بَیْنَهُمْ بِسُورٍ لَهُ بابٌ باطِنُهُ فیهِ الرَّحْمَةُ وَ ظاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذاب - الحدید/ 13‏: روزی که مردان و زنان منافق به مومنان می‏ گویند نظری به ما بیفکنید تا از نور شما شعله‏ ای برگیریم به آنها گفته می ‏شود به پشت سر خود بازگردید و کسب نور کنید در این هنگام دیواری میان آنها زده می‏ شود که دری دارد درونش رحمت است و برونش عذاب. کلمه الله العلیا ج‏6 ص 438]

***

[محمدرضا آدینه وند لرستانی]

القصص : 30 - فَلَمَّا أَتاها نُودِیَ مِنْ شاطِئِ الْوادِ الْأَیْمَنِ فِی الْبُقْعَةِ الْمُبارَکَةِ مِنَ الشَّجَرَةِ أَنْ یا مُوسی‏ إِنِّی أَنَا اللَّهُ رَبُّ الْعالَمین‏

هنگامی که حضرت موسی به سراغ آتش آمد ناگهان از ساحل راست وادی در آن سرزمین بلند و پربرکت از میان یک درخت ندا داده شد که ای موسی همانا من هستم خداوند پروردگار جهانیان‏ (آدینه‏ وند لرستانی، محمدرضا، کلمة الله العلیا، 6جلد، اسوه - ایران - تهران، چاپ: 1، 1377 ه.ش. ج4 ص819)

یزدانپناه عسکری در ‫۲ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۱۶ دربارهٔ میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۸۶- سورة الطارق- مکیة » النوبة الاولى:

3- وَ ما أَدْراکَ مَا الطَّارِقُ (چون نیک دانی که آنچه بشب آید چیست؟)

***

[یزدانپناه عسکری]

الطارق : 2 - وَ ما أَدْراکَ مَا الطَّارِق‏

و چه دانی درک ناپذیر بودن طارق را .

[(مانع درک و به هم پیوستن را « الْخِلْقَة ») ؛ (مانع درک در دار بی شکاف و متراکم مه را) ، (الدَّار ؛ الدّار الدّنیا و الدّار الآخرة) ؛ (طارق را)]

***

[غلامعلی حداد عادل]

الطارق : 2 - وَ ما أَدْراکَ مَا الطَّارِق‏

و چه دانی که چیست اختر شبگرد. (قرآن کریم، ترجمه غلامعلی حداد عادل انتشارات آستان قدس رضوی، ص 591)

یزدانپناه عسکری در ‫۲ سال و ۱ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۱۲ دربارهٔ شمس مغربی » غزلیات » شمارهٔ ۴۶:

1- نهان پیر تو خویش آفتاب رخت - از آنکه مانع ادراک اوست تاب رخت 

2- رخت ز پرتو خود در نقاب میباشد - عجب بود که نشد غیر ازین نقاب رخت 

***

[یزدانپناه عسکری]

طارق در انتزاع  مانع درک در فطرت (الخِلْقَة - خُلِق‏) است.

۱
۸۳۹
۸۴۰
۸۴۱
۸۴۲
۸۴۳
۵۴۵۹