گنجور

حاشیه‌گذاری‌های بیژن امرایی

بیژن امرایی

دانش آموخته زبان و ادبیات فارسی/کارشناس ارشد روابط بین الملل/کارشناس امور فرهنگی وپیشگیری /مدرس فن بیان/دکلماتور/ادیتور


بیژن امرایی در ‫۳ ماه قبل، چهارشنبه ۲۷ دی ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۵۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸:

 کلمه دی  با تلفظ دییdee صحیح است

دی به معنای دیروز است ونه دیماه!!

تلفظ کلمه هِزار  صحیح است،تلفظ هَزار به معنای بلبل دراین غزل خطا ست.

بدرود

 

بیژن امرایی در ‫۵ ماه قبل، دوشنبه ۲۹ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۱۹:۰۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۴:

بادرود مصرع دوم بیت سوم چنین است

بی دلی سهل اگرازپی نبود بی دینی صحیح است

در تصحیح استاد خانلری هم چنین درج شده،غیرازین ازحافظ بعیداست که مصرع ضعیف بی دلی سهل بود گرنبود بی دینی معنا هم ندارد.بادرود پیشوا✍️

 

بیژن امرایی در ‫۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۵۳ در پاسخ به جهن یزداد دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۱۸:

درود برشما👏کاملا صحیح فرمودین

 

بیژن امرایی در ‫۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۵۲ در پاسخ به نادر دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۱۸:

درود دوست گرانمایه مغز داستان را اگر خوب بنگریم این داستان نمایش غرور و نامردی و کشته شدن پسری مهربان بدست پدری نادان نیست.این حماسه ی از رویارویی لشگر ایران درمقابل لشگر توران است، کشته شدن هر یک از پهلوانان یعنی شکست لشکر یکی از کشورهای متخاصم.رستم خنجر به قلب خود زد برای وطن. هم خود را کشت هم فرزندش را برای افراشتگی پرچم ایران .حال چه کسی مرداست چه کسی نامرد؟نامردی هم اگر هست آن افراسیاب بد سرشت است که پسری گُرد و وپهلوانی نوخط را بامکرو دغل مقابل پدری قهرمان واسطوره ایرانیان قرار میدهد.چه رستم از وجود پسر آگه باشد که بود،وچه نباشد درهردوصورت باید سهراب را پهلو می درید تا کشور به تاراج نرود .یک لحظه مرگ رستم را تصورکنید.بدرود

 

بیژن امرایی در ‫۱۰ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۱۸ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۱۸:

بادرود به شیفتگان فرودسی و شاهنامه هماهنگونه که میدانید جنگ رستم سهراب،یک نمایشنامه ساده همچون هملت و...نیست دراین آوردگه یگانه فردوسی چند موضوع ملی میهنی برما برمی شمرد ودرپاسداشت آنها دردل انگیزترین قالب ادبیات حماسی یعنی تراژدی  مارا آگاهی می دهد،مهمترین آن گرامیداشت میهن اهورائیست وبرتردانستن این مهم برجان ومال همچو ناموس است،همانگونه که رستم کرد.درنبرد اول رستم دل درگرو فرزند پشتش به زمین میرسد اما درانتهای دلبستگی که مرگ فرامیرسد به ناگاه با دیدن پرچم های واژگون(تصورپهلوان بعدازمرگ خود) ارتش ایران زمین این مهر(مهرپدری)می گسلد وحراست از میهن پهلوان را از خواب غفلت بیدار نموده وبه فریبی جانسوز پسر را به میعادگاه مرگ می کشاند و درادامه آنچه برهمگان آشکاراست. دل درگرومیهن داشتن  پدری را بر جنازه پسر می نشاند.پرچم از دیدگاه رستم که همانا دراینجا خود فردوسی است نشان ایران است وهیچ حسی فراتراز وطن پرستی نزد ایرانیان نیست.داستان نبرد رستم وسهراب درس میهن پرستی است،نه غرور رستم و نه مهر سهراب ونه هیچ حس دیگری دراین میانه مهم نیست.آنجا که پیرمردی عارف در دفاع ازمیهن درمقابل سرباز تا دندان مسلح مغول ایستادگی می کند تا به شهادت برسد شاعری ایرانی نژاد می گوید:

یکدست جام باده و یک دست زلف یار

رقصی چنین میانه میدانم آرزوست

 

 

 

بیژن امرایی در ‫۳ سال و ۵ ماه قبل، پنجشنبه ۲۲ آبان ۱۳۹۹، ساعت ۲۲:۱۹ دربارهٔ وحشی بافقی » خلد برین » بخش ۲ - آغاز سخن:

بنام خدا
وحشی بافقی از شعرابویژه واز غزلسرایان پرآوازه عصرخود ودرکنارشعرای بزرگ این سرزمین جاودان است.لذا درخصوص این مثنوی مطلب تازه وخاصی که دال برابتکارونوآوری باشد وجود ندارد.قالب برگرفته ازمخزن الاسرار نظامی ومفاهیمی برگرفته ازقرآن ودیگرشعراوحکمای گذشته.بویژه پدیده بینگ بنگ که درقرآن بارها بوضوح آمده است.
( أَوَلَمْ یَرَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ کَانَتَا رَتْقاً فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاء کُلَّ شَیْءٍ حَیٍّ أَفَلَا یُؤْمِنُونَ )آسمان وزمین قبل از جدا شدن شیئ واحدی بوده است ...

 

sunny dark_mode