امین کیخا در ۱۲ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۴۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۶:
نسیم عربی از ریشه نسم است و نسم همان نفس است ، نفس به کردی و لری هنس و هناسه خوانده می شود که خیلی به نفس شبیه است اما به فرانسه شیهه اسب را که باز نوعی نفس است henir می گویند که همان هن و هن کردن فارسی است همه با هنس ماننده هستند،
اما نشیم به معنی نشیمن است و به معنی خانه مرغان و اشیانه سیمرغ در شاهنامه امده است
امین کیخا در ۱۲ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۳۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲:
پرویز یعنی پیروز ریخت فارسی میانه ان ابهرویز بوده است
رهام در ۱۲ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۵۵ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۲:
زیج همان عربیده زیگ است که گویا یک جدول بوده برای محاسبات نجومی و در پی آن طالع بینی!
رهام در ۱۲ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۴۶ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱ - آغاز داستان:
پالیز به معنی باغ و بستان است و گویند که همان پردیس است که به این صورت درامده
رهام در ۱۲ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۱۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۵:
حیله
رهام در ۱۲ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۱۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۵:
7همینطور که از موی پیچ در پیچ پیشانی که هر تاب آن به صدتا نافه چین می ارزد بهرمندی کاش از خوش خلقی هم سهمی داشتی به به زیبا بود ممنون سید خودم تا حالا این بیتو خوب ندیده بودم 8و اما دست آخر میفرماید هر مرغی با حیلع ای به باغ شاه راه پیدا میکند بلبل از راه آواز و حافظ با غزل سراییش
با پوزش از همه بزرگان و البته حضرت حافظ
رهام در ۱۲ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۰۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۵:
4تاسعادت بوسیدنت نصیب که میشود پس ای شاخه گل زیبا برای چه کسی میرویی
5مثل شمع زیباییت رو به نابودی و زوال است از نور شمع خود بهره ای ببر
6امروز که بازار گرمی داری متوجه باش که از کارهای خوب بهره ای فراهم کنی برای خودت
رهام در ۱۲ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۰۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۵:
شراب بخواه از روزگار چه توقعی داری گل در وقت سحر گفت از این معنی چه میجویی
2بساط عیش را ببر به باغ تا لب شاهدرابگزی!ورویش را ببوسی شراب و گل و...
3شمشادخرامان کن یعنی قامت مثل شمشادت را با ناز ببر آهنگ گلستان کن هم که یعنی به قصد باغ برو تاسرو ازقامت تو یاد بگیرد
سید جان ببخشید سخت تر از اونیه که در نگاه اول تصور میشه تا اینجا داشته باش فعلا
امین کیخا در ۱۲ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۵۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸:
شادان جان روانش به سایه سار بهشت همخور و دمساز اگاهان و پاکان باد و پروردگار امرزیدار دلجویی تو کناد و خواجه ما حافظ نکونام را جایگاه فرارون تر برین تر دهاد
امین کیخا در ۱۲ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۴۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۵:
خویشتن را مرغ انگاشتن در میان رازوران و عرفا خیلی شایع است عطار کتاب منطق طیری نوشته که یعنی زبان مرغان و ابن سینا نیز کتابی با عنوان رساله طیر دارد و کتابی به نام هرمس و زبان مرغان و جود دارد و هرمس شاید همان الیاس باشد که زنده به بهشت رفت
امین کیخا در ۱۲ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۴۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۵:
دلجویی را حافظ به معنی مهر بانی و نوازش به کار برده است مثلا
سایه طوبی دلجویی حور و لب حوض که این طور ترجمه می شود مهربانی حور . اما دلجویی را فردوسی برای تسلی به کار برده است ،
امین کیخا در ۱۲ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۲۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۹۵:
سید معنی اشکار است دلیری باز گفت می خواهد .
امین کیخا در ۱۲ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۱۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰:
از انجا که ریا درد همیشگی ماست یک لغت دیگر هم داریم و ان نامکام و نامکامه است و ان یعنی کسی که دنبال نام در اوردن است
امین کیخا در ۱۲ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۰۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰:
ریا کردن را به فارسی روی کردن می گویند مثل روی و ریا می کند و نیز برای ریا زرق هم داریم زیرا زرق عربی یعنی تزریق کردن و ابی و ازرق بودن و نیز بیماری اب سیاه چشم که glocoma است ، زرق گاهی با برق می اید و انهم نشان از توی چشم بودن و به نوعی ریا کردن دارد، ولی بس که حافظ تف به روی زاهد ازرق پوش ریا کار انداخته زرق از ازرق به نظر ادم می اید ولی این طور نیست ، ازرق به فارسی بجر کبود و نیلی و ابی لغت خشین را هم دارد که البته در لری شین بدون خ کاربرد دارد و نیز به کردی شین همان است و کاملا در کردی روایی دارد
امین کیخا در ۱۲ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۳۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۲:
از دامن لغت زیبایی داریم و ان دراز دامن است یعنی گسترده و دامنه دار و طولانی
امین کیخا در ۱۲ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۳۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸:
که با شکستگی ارزد سد هزار درست
درست یعنی دل درست که یعنی نشکسته اما درست به معنی سکه کامل هم هست و سد هزار درست یعنی سد هزار سکه کامل
امین کیخا در ۱۲ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۲۷ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲ - همت ای پیر:
پروانه توست دو معنی میدهد یکی پروانه که ان حشره عاشق نور شمع و دو پروانه به معنی حکم که یعنی به حکم توست پروانه داد به ترجمه قران یعنی فرمان ترجمه قران را بداد و پیشتر به ان ویچیر هم می گفته اند و ان فتوی بوده است و فعلی داشته به نام ویچیردن
اکبر معینی در ۱۲ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۲۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۶:
لطفا ای غزل زیبای حافظ رو به مجموعه اضافه کنید
من خرابم ز غم یار خراباتی خویش می زند غمزه او ناوک غم بر دل ریش
گرچلیپای سرزلف زهم بگشاید بس مسلمان که شود فتنه آن کافرکیش
با تو پیوستم و از غیر تو ببرید دلم آشنای تو ندارد سر بیگانه خویش
به عنایت نظری کن که من دلشده را نرود بی مدد لطف تو کاری از پیش
آخر ای پادشه ملک ملاحت چه شود که لب لعل تو ریزد نمکی بر دل ریش
خرمن صبر من سوخته دل داد به باد چشم مست تو که بگشاد کمین از پس و پیش
حافظ از نوش لب لعل تو کامی کی یافت که نزد بر دل ریشش دو هزاران سرنیش
پرسش حافظ دل سوخته کن بهر خدا نیست از شاه عجب گر بنوازد درویش
امین کیخا در ۱۲ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۰۰ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲ - همت ای پیر:
ناز همان نعمت است تازه فعل هم دارد ، ناز اوردن یعنی متنعم کردن
ادروک در ۱۲ سال و ۳ ماه قبل، جمعه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۴۵ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱ - آغاز داستان: