گنجور

حاشیه‌گذاری‌های گنگِ خواب دیده

گنگِ خواب دیده


گنگِ خواب دیده در ‫۱ سال قبل، دوشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۳۹ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۱۲:

هیچکس در بزم دیدار آنقدر گستاخ نیست

ای خدا در دیده ی آیینه مژگان بشکند

کوه هم از ناله خواهد رنگ تمکین باختن

گر دل دانا به حرف پوچ نادان بشکند

 

گنگِ خواب دیده در ‫۱ سال قبل، یکشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۳:۵۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۶:

کشتی در آب را از دو برون حال نیست

یا همه سود ای حکیم یا همه درباختن

مذهب اگر عاشقیست سنت عشاق چیست

دل که نظرگاه اوست از همه پرداختن

 

چاره همین بیش نیست!

سوختن و ساختن....

 

گنگِ خواب دیده در ‫۱ سال قبل، یکشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۳:۴۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲۵:

شاهد آن نیست که مویی و میانی دارد

بنده‌ی طلعت آن باش که آنی دارد..........!

 

گنگِ خواب دیده در ‫۱ سال قبل، شنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۳۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷:

یار مرا؛ غار مرا؛ هند جگرخوار مرا

یار تویی! غار تویی! خواجه نگهدار مرا...!

 

گنگِ خواب دیده در ‫۱ سال قبل، پنجشنبه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۲۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۴:

غم زمانه خورم

یا فراق یار کشم؟

به طاقتی که ندارم،

کدام بار کشم؟

 

گنگِ خواب دیده در ‫۱ سال قبل، چهارشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۰۶ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب سوم در عشق و مستی و شور » بخش ۲۵ - مخاطبه شمع و پروانه:

که ای مدعی عشق کار تو نیست

که نه صبر داری نه یارای ایست....

 

گنگِ خواب دیده در ‫۱ سال قبل، دوشنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۴۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۰:

دل اگر تنگ شود

مهر تبدل نکند!

 

گنگِ خواب دیده در ‫۱ سال قبل، دوشنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۴۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۳:

غم تو دست برآورد و خون چشمم ریخت

مکن که دست برآرم به ربنا ای دوست....

 

گنگِ خواب دیده در ‫۱ سال قبل، یکشنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۴۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۲:

هرکه مقصودش تو باشی؛

تا نفس دارد،

بکوشد!

 

گنگِ خواب دیده در ‫۱ سال قبل، یکشنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۴۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۱:

آن مدعی که دست ندادی به بند کس

این بار در کمند تو افتاد و رام شد.....(:

.

این دانه هرکه دید گرفتار دام شد...........!

 

گنگِ خواب دیده در ‫۱ سال قبل، یکشنبه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۳۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۰:

بر من اگر حرام شد وصل تو نیست بوالعجب...

بوالعجب آن که خون من بر تو چرا حلال شد...؟((:

؛

سعدی اگر نظر کند تا نه غلط گمان بری

کاو نه به رسم دیگران بنده‌ ی زلف و خال شد........!

 

گنگِ خواب دیده در ‫۱ سال قبل، شنبه ۲ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۱۰ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۳:

پختهٔ عشقم شراب خام خواهی زان کجا

سازگار پخته جانا جز شراب خام نیست.....!

 

گنگِ خواب دیده در ‫۱ سال قبل، پنجشنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۲۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲:

     مرا 

معلمِ عشقِ تو

         شاعری آموخت.....!

 

گنگِ خواب دیده در ‫۱ سال قبل، پنجشنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۲۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳:

دوستان گویند: 

سعدی!

دل چرا دادی به عشق؟

تا میان خلق کم کردی وقار خویش را.....

 

گنگِ خواب دیده در ‫۱ سال قبل، پنجشنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۱۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳:

یار بارافتاده را در کاروان بگذاشتند:)

بی وفا یاران که بربستند بار خویش را.....!

 

گنگِ خواب دیده در ‫۱ سال قبل، پنجشنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۱۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵:

 گرش ببینی و دست از ترنج بشناسی؛

روا بود که ملامت کنی زلیخا را.........!

 

گنگِ خواب دیده در ‫۱ سال قبل، یکشنبه ۲۷ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۰۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۵:

ای که گفتی جان بده تا باشدت آرام جان

جان به غمهایش سپردم نیست آرامم هنوز....!

 

گنگِ خواب دیده در ‫۱ سال قبل، پنجشنبه ۲۴ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۱۱ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۲۴:

یا خدا! عجب زبونی!!

برگشته میگه: خواست خدا این بوده که من آزار داده بشم. پس چقد خوش شانس بودم که توسط شمایی که به من انقدر محبت کردید این آزار بهم رسید!!!!!

 

واقعا که چقد شیرین سخنه سعدی:))))

 

گنگِ خواب دیده در ‫۱ سال قبل، پنجشنبه ۲۴ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۰۷ دربارهٔ سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۴۵:

از پی فاتحه‌ی وصل دعایی گفتم...

تا برین ختم شود فاتحه را آمین کن! :"

 

گنگِ خواب دیده در ‫۱ سال قبل، پنجشنبه ۲۴ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۰۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۶:

روزی به دلبری نظری کرد چشم من

زان یک نظر دو جهان مرا از نظر افتاد....!

 

۱
۳
۴
۵
۶
۷
۱۰
sunny dark_mode