زهرا رستمی در ۱۲ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۰، ساعت ۱۸:۲۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱ - سرآغاز:
خدا نگه دارتان باشه 2ماه دنبال این شعر بودم
نخجوانی در ۱۲ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۰، ساعت ۱۷:۳۵ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳:
به نظر می رسد مصرع دوم بیت ششم اشتباه تایپ شده و باید اینکونه باشد
نقابی در میان است از غبارش پیش و پس اینجا
مصطفی موسوی در ۱۲ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۰، ساعت ۱۶:۴۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵:
من هم با نظر سارا موافقم، گرچه مرحوم فروغی "خانه یغماست" نوشته!
بی دین در ۱۲ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۰، ساعت ۱۴:۲۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵:
بله این غزل سراسر عرفانی است!!!!!! مخصوصاً بیت دوم که حافظ خطاب به خداوند که عشق حقیقی است می فرماید: از این فکر عذاب دهنده خواب نمی برد که تو آغوش که هستی و زندگی و خوابت در منزل کیست؟
عجب عارفی که خدا را تنها برای خود می خواسته و چشم دیدن بقیه عاشقان سینه چاک خدا را هم نداشته است.
کاش قبل از اینکه حرف بزنیم خوب فکر کنیم. خوب.
سارا در ۱۲ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۰، ساعت ۱۰:۵۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵:
بی شرع ببر که خانه یغماست صحیح نمی باشد،
بی شرع ببر که خوان یغماست صحیح است
هانی در ۱۲ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۰، ساعت ۰۸:۲۶ دربارهٔ عطار » بلبل نامه » بخش ۲ - رفتن مرغان بحضرت سلیمان علی نبینا و آله و علیه السلام و شکایت نمودن از بلبل:
بیت 6 بعد از بیت هفتم تکرار شده است.ز بلبل جمله میکردند شکایت
همی گفتند هر یک در حکایت
روزبه در ۱۲ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۰، ساعت ۰۰:۰۳ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۴:
سعی می کنم نسخه ای که این رباعی رو به شکل مذکور در اون خوندم پیدا کنم و مشخصاتش رو ارسال کنم
روزبه در ۱۲ سال و ۱۰ ماه قبل، سهشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۰، ساعت ۰۰:۰۲ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۴:
تا قبل از این رباعی را به این صورت در ذهن داشتم:
دوری که در او آمدن و رفتن ماست
او را نه بدایت نه نهایت پیداست
کس می نزند دمی در این معنی راست
کاین آمدن از کجا و رفتن به کجاست
تفاوت با شعر درج شده در مصرع اول بیت اول است. در ضمن به یاد دارم زمانی در برنامه ای از تلویزیون مصرع اول بیت دوم را به این شکل خواندند:
کس می نزند دمی در این معنی ِ راست
یعنی به کلمه «معنی» یه کسره دادند، که من اگرچه مطمئن بودم با توجه به فلسفه ی خیام، ولی باز از اساتید ادبیات سوال کردم و تایید کردند که خوانش صحیح آن بدین صورت است:
کس می نزند دمی در این معنی، راست
یعنی به سکون «معنی»
علی در ۱۲ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۰، ساعت ۲۲:۰۱ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵:
بیت هفتم «سرخرو ز می دیدم» هست؟
یعنی در اثر نوشیدنِ می سرخرو شده. بله؟
وحید سپهرام در ۱۲ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۰، ساعت ۱۷:۳۱ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۱:
با سلام بنده در مصرع دوم بیت اول به جای دردی است مهری است مرا در دل باور نکنی دانم شنیده بودم.
محمد کرمانی در ۱۲ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۰، ساعت ۱۶:۲۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۲:
به نظر بنده غزلیات حضرت حافظ از محتوای عرفانی آمیخته با مظامین عاشقانه شکل گرفته و نمی تواند معنای عشق زمینی و جنس مخالف را معنا دهد . همان کاری که مولانا و سعدی دوست داشتند انجام دهند . حافظ در اینجا منظورش از شاهد عهد شباب ، همانا هوس و وسوسه های جوانی است که آنرا مانعی برای رسیدن به عشق و معبود نهایی و بالایی خود می داند که آنرا برای همیشه از خود دور نموده ( طلاق داده ) تا راحتر به آن برسد . حتی این مدعا در ( مقامات طریقت ) بیت سوم نیز به وضوح دیده می شود .
عبداله آقاخانی در ۱۲ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۰، ساعت ۱۶:۲۴ دربارهٔ رهی معیری » منظومهها » سنگریزه:
با سلام و تشکر بابت زحمتی که برای ساخت این سایت ارزشمند کشیده اید.
به نظر این حقیر:
1- در بیت اول به جای گوهر، گهر درست است.
در بیت چهرم به جای بی قدر، بی فدر آمده که اشتباه تایپی است.
2 - به جای من خم شدم به چاره گری در برابر خویش ---- من خم شدم به چاره گری در برابرش و یا من خم شدم به چاره گری پیش پای او- درست است.
با تشکر
بی دین در ۱۲ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۰، ساعت ۱۴:۴۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵:
دوست عزیز جناب آقای محمد غافری:
1. در هنر در مرحله اول همواره معنای اول قابل پذیرش است. اگر کسی بخواهد معنایی دورتر برای آن بیاورد باید دلیلی منطبق بر ساختار شعر ارائه کند. تا آنجا که من دیده ام کسی از دوستان برای اثبات این ادعا دلیلی تیوری و علمی ارائه نکرده و تنها به تعویلات برپایه حدس و گمان شخصی اکتفا نموده اند. من می گویم معنای اول بیت محبوب زمینی است، شما می گوید نه، استدلال کنید. البته نه آسمان و ریسمان کردن. علمی و برپایه ساختار شعر.
2. البته هیچ ایرادی ندارد که محبوب حافظ خدا باشد. همانطور که ایراد ندارد محبوب حافظ پسر بچه ای زیبا و مخنث باشد. هنرمندی حافظ اصل است که هست و من امیدوارم دوستانی که برداشت مذهبی دارند و هم این آزاد اندیشی را داشته باشند.
3. اگر قرار باشد درباره اندیشه حافظ صحبت کنیم نمی توانیم و نباید به استناد دو سه بیت و یا دو سه غزل حافظ را چنان و چنین بدانم. باید بدون حب و بغض برآیند این دیوان را سنجه گرفت. والا شما دو بیت می آورید که عرفانی است و می گوید حافظ عارف بوده و کس دیگری دو بیت شعر می آورد که غیر عرفانی است و می گوید حافظ عارف نبوده است.
4. بنظرم در منطق این طور است که اگر بخواهیم بگوییم که حافظ یا مولانا یا سلمان رشدی یا ایکس یا ایگرگ عارف است، باید بتوانیم ثابت کنیم که برآیند آثارش، (برپایه ساختار) عارفانه است. اگر نتوانیم اثبات کنیم پس منطقی نیست طرف را عارف بدانیم.
5. البته نظر شخصی من اینست که با توجه مجموعه آثار حافظ و برآیند آن، حافظ عارف نبوده و نیست.
بی دین در ۱۲ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۰، ساعت ۱۳:۵۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳:
سرکار خانم رجایی: در عبارت من گوشه و زاویه میکده عرفان و عشق ...، کلمه عرفان را شما از کجای بیت استخراج کردید. از کدام شواهد و قرائن به این نتیجه رسیده اید که منظور حافظ میکده عرفانی بوده و نه میکده زمینی، از کجا معلوم مراد حافظ خرابات مهریان نبوده است. خوشحال می شوم بدون آسمان و ریسمان و بدون حب و بعض و نسبت دادن آنچه خود می پسندید به حافظ یک دلیل شسته و رفته بیاورید برای اینکه منظور حافظ از میکده، میکده عرفانی است نه چیز دیگر.
خانم رجایی اگر بخواهید بگویید حافظ عارف بوده و چون عرفا منظوری غیر از می و میکده زمینی را در سر داشته اند، پس میکده آمده در شعر حافظ چنین است، باید ابتدا و بی ارجاع به دیوان ثابت کنید که حافظ عارف بوده است.
حمید رضائیان در ۱۲ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۰، ساعت ۱۲:۵۴ دربارهٔ عراقی » عشاقنامه » فصل دوم » بخش ۲ - غزل:
درمصراع دوم بیت هشتم به جای بیار(به معنی بیاور) باید به یار نوشته شود زیرا ب حرف اضافه نبایدبه اسم بچسبد.
نازنین نیک منش در ۱۲ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۰، ساعت ۱۲:۵۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۶:
یکی از ابیات غلط می باشد . صحیح آن را در ذیل می نویسم . متأسفانه نام مصحح آن را ندارم .
آرزو می کندم با تو شبی یا روزی * یا شبی روز کنی چون من و روزی به شب آری
حمید رضائیان در ۱۲ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۰، ساعت ۱۲:۴۸ دربارهٔ عراقی » عشاقنامه » فصل دوم » بخش ۱ - سر آغاز:
درمصراع اول بیت اول به جای صبح دمی باید صبحدمی نوشته شود.
بی دین در ۱۲ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۰، ساعت ۱۲:۴۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۹:
1. در بیت اول کلمه اول به لحاظ معنای نمی تواند ساقی باشد. بلکه به قول زنده یاد شاملو باید صوفی باشد. در نظر حافظ ساقی مقامی بس بلند دارد و طامات و خرافات نمی بافد. بلکه صوفی این چنین است.
2. دوست عزیز اقای احمدی نژاد: در بیتی که به آن اشاره کردید، در مصرع اول حور و حوض کوثر را می گوید ولی در مصرع دوم از ساقی مه روی و جام می در این دنیا می گوید. یعنی به پاداش ساقی مه رو و جام می حور بهشتی و حوض کوثر را به او خواهند داد. آیا این جز تمسخری ظریف و طنازی هوشمندانه نیست؟ البته امیداوارم با آسمان و ریسمان کردن نگوید آن دومی(ساقی مه رو و جام می) عرفانی است؟ اگر این را بگوید و پس بی زحمت دلیلی که برآیند شعر و ساختار آن باشد بیاورید.
بی دین در ۱۲ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۰، ساعت ۱۲:۳۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲:
خانم رجایی در فرهنگ لغات فارسی این معانی در مقابل کلمه فتنه آمده است: ضلال, گمراهی, کفر, عذاب, بیماری, جنون, آشوب, امتحانکردن, آزمودن, گمراهکردن
شما به چه دلیل از بین تمام این معانی و معنی اولاتر که مسلماَ آزمون نیست، این معنا را انتخاب کرده اید. اگر دلیلی ندارد پس می توان هر معنی را در این جا قرار داد. دوستان، بجای ملالغت بازی و تعبیرهای دلبخواه بهتر نیست روش مند در مورد حافظ و دیوانش حرف بزنیم؟
ساناز در ۱۲ سال و ۱۰ ماه قبل، چهارشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۰، ساعت ۱۲:۵۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۱۶: