فرود در ۱۲ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۲۱:۲۶ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۰:
بی نظر جان، همان بی نظر می ماندی سنگین تر بودی
عبدالحق در ۱۲ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۱۸:۵۹ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۷ - گفتار اندر ستایش پیغمبر:
تمجید فردوسی بزرگ از حضرت زردشت نشان از بی تعصب بودن فردوسی است ودلیلی بر مسلمان نبودن نیست چون بسیاری از مسلمانان مثل ابوالکلام ازاد حضرت زردشت را ستوده اند ایا این دلیل بر این است که ابوالکلام ازاد مسلمان نبوده البته من بی طرف هستم وبه زردشت وتعالیمش بسیار احترام میگذارم
صفت الله "صفی" در ۱۲ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۱۵:۳۶ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۴:
فنا فی الله شدن یعنی از بین بردن هستی خود و گم شدن در هستی حق. حضرت رسول اکرم صلی الله تعالی علیه وسلم می فرمایند: موتوا قبل ان تموتوا. یعنی پیش ازینکه مرگ طبیعی تان فرا رسد خویش بکشید یعنی مثل مرده و میت تواضع اختیار کنید و از اسراری که بعد از مرگ انسان آگه می شود آگاه گردید. حضرت منصور حلاج نیز فنا فی الله شده بود بناء بغیر از الله چیزی دیگری را نمی دید. و از همین لحاظ انا الحق می گفت. بیدل دهلوی رح نیز درین مورد می فرماید:
بیدل از اندیشه اوهام باطل سوختم
بر سر داغم فشان خاکستر منصور را
و تشکر زیاد ازینکه چنین یک گنجور جامع را ساخته و در دسترس علاقمندان علم و ادبیات گذاشتید. ممنون شما.
علی هادی در ۱۲ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۱۳:۵۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۶:
با سلام مصرع های عربی این شعر هم واقعا زیباست
از خون دل نوشتم نزدیک دوست نامه
انی رایت دهرا من هجرک القیامه
(بدرستیکه من از دوری تو دنیا را قیامت می بینم )
دارم من از فراقش در دیده صد علامت
لیست دموع عینی هذا لنا العلامه
(اشکی در چشمانم نیست و این برای ما نشانه است )
هر چند کازمودم از وی نبود سودم
من جرب المجرب حلت به الندامه
(پشیمانی برای کسی که آزموده را می آزماید روا است)
پرسیدم از طبیبی احوال دوست گفتا
فی بعدها عذاب فی قربها السلامه
(در دوری از او رنج است و در نزدیکی به او سلامت )
گفتم ملامت آید گر گرد دوست گردم
و الله ما راینا حبا بلا ملامه
(به خدا قسم هیچ عشقی را بدون ملامت ندیده ام )
حافظ چو طالب آمد جامی به جان شیرین
حتی یذوق منه کاسا من الکرامه
(تا اینکه کاسه ای از روی کرامت از آن بنوشد )
محسن در ۱۲ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۱۲:۵۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۹:
عمری دگر بباید بعد از «وفات» ما را
کاین عمر طی نمودیم اندر امیدواری
آرش در ۱۲ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۱۰:۵۵ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۸:
روزبه جان دست مریضاد
masoomeh در ۱۲ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۰۹:۲۹ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۶۹:
poojklm
کامران کمیلی پور در ۱۲ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۰۹:۱۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۷۵:
با سلام
در بیت 7
بر اساس قرائت صوتی دکتر سروش، در مجموعه رسول آفتاب، کلمه گبرم صحیح می باشد.
علاوه بر آن که کلمه گیرم در این بیت هیچ معنای محصلی ندارد و حتی در صورت موجود بودن در نسخه های متقدم، می تواند ناشی از سهو مستنسخ باشد.
رضا.ن در ۱۲ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۰۸:۳۰ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱:
با سلام.اولا من خیلی امیدوار شدم به جامعه اطراف خودم که خیلی منطقی و جسورهستند.حرکت گوسفند وارانه انسان منشا همه مشکلات است پس باید مانند پرنده رها وسرکش بود.مثل خیام .به نظر من شعر کاملا روشن است .بهشت در وجود خودمان ست نه درجایی دیگردر همین مکان وزمان.بهشت در دستان ابر انسان نیچه هست .بهشت درتفکرات شریف تنهایی مان هست .....ونه درآنچه در بوق وکرنا می کنند .
حامد در ۱۲ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۰۷:۰۸ دربارهٔ شهریار » منظومهٔ حیدر بابا:
با سلام درکل کاری انجام دادید ولی طلا را نمی توان بامس جلوه داد .
"قولاخ باتیب " معادلی در فارسی ندارد مجبورا می شود "گوشش کر شده" که دنیا دنیا با کلمه اصلی تفاوت دارد.
حسین آقاجانی در ۱۲ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۰۳:۴۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:
با سلام و عرض ادب خدمت دوستان.
شعر درج شده در حاشیه بطور محتوم از مولانا نیست. صرف نظر از نبود شکل روایی ، آهنگین و همچنین اشکالات ساختاری، از حیث محتوایی نیز فاقد ارزش است کما اینکه از دیدگاه علم کلام پارسی هم هیچ حقیقت یا اسراری در سروده ملحوظ نیست و یک جعل سطح پائین است.در واقع این سروده یک مداحی است نه شعر.
باناشاه حسین آقاجانی
صفحه : مشاعره هم افزایی
بهروز در ۱۲ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۰۲:۴۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۰۲ - مشورت کردن فرعون با ایسیه در ایمان آوردن به موسی علیهالسلام:
؛کور کمپیری نداند باز را؛ به نظر بنده باید به صورت کو ز کمپیری نداند باز را اصلاح شود. با تشکر.
بی نظر در ۱۲ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۲۳:۳۹ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۰:
فرود خان
تو که اینطوری نشون دادی بین دو طرف معادله:( سواد املاء نویسی و میزان سواد پشتیبان حکم داده شده یه رابطه کاملا" مستقیم برقرار هست.
غفاری در ۱۲ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۲۰:۵۸ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۷:
به نام خدا
با سلام خدمت خانم رومینا فصیحی
ابیات مورد نظر شما در غزل 168 آمده . البته این اشعار را استاد شجریان خوانده است و ترکیبی از این دو غزل بوده است . با تشکر .غفاری از همدان
عبدالحق در ۱۲ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۲۰:۳۸ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » آغاز کتاب » بخش ۷ - گفتار اندر ستایش پیغمبر:
من یک انسان بی طرف هستم اما اشعار فردوسی نشان میدهد که اویک شیعه زیدی بوده وادم مذهبی نبوده اما دلایل مسلمان بودنش یکی داستان اسکندر که ساخت سد یاجوج وماجوج وهمراهی با خضر را اورده ایا اینها مال منابع زردشتی است؟بعد هم یادکردن از ابراهیم واسماعیل مال زردشتی بودن است؟
جواداقا در ۱۲ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۲۰:۳۱ دربارهٔ عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۵:
سلام
درببت اول گل اباغ اشنای درست به نظر می رسد لطفا اصلاح شود
فرود در ۱۲ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۲۰:۱۰ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۰:
تهی میان بودن بهتر از تهی مغز بودن است
رسته در ۱۲ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۱۹:۴۳ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۸:
حیا
به حیای تو لب جان فزا، عرق گران کنم از حیا
ز قدومت ای دم زندگی، رخم ارغوان کنم از حیا
تو چه آیتی دم و بحر خون؟ همه کهکشان چکیده ای
بوی و جان همه به تو شد روان، که روان روان کنم از حیا
به طواف جان رود آسمان، که شود امانت خاکیان
بر و بار او بچکد به جان، خوی شرم جان کنم از حیا
ز کجایی ای شرف قِدم، همه دردی و همگی الم
شده زخم تو همگی کرم، که نه پانسمان کنم از حیا
به امید رشذ تو نازنین، همه شب دعا کنمت غمین
ننشیند ار به هدف یقین، قد خود کمان کنم از حیا
مه آسمان همه شب روان، ز چهار و ده چو شود دوان
بگدازد از غم آن نهان، تن و جان چنان کنم از حیا
بنشینم و بنشانمت، به دل صبور مراقبان
غم دل بگویمت از شبان، ز شبان نهان کنم از حیا
ز لبش حیا چو برون زند، دل رسته را به جنون زند
خرد و جنون چو به خون زند، بن آشیان کنم از حیا
چه بگویم ای سر سروران، به وقاحتی مکن الصلا
ز دم سیاوش و کربلا، رخم ارغوان کنم از حیا
بیژن در ۱۲ سال و ۸ ماه قبل، یکشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۱۴:۲۸ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۸:
بی نظر در ۱۲ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۱، ساعت ۲۱:۴۲ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۰: