گنجور

حاشیه‌ها

کاظم در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۱، ساعت ۱۸:۴۱ دربارهٔ رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۲۱ - بوی جوی مولیان آید همی:

البته تصحیح اشعار کار کاملا متداولی است که تخصص نیاز دارد. در مورد این شعر ولی بوی جوی مولیان به نظر من ترکیب نامانوسی نیست. توجه کنید که معنای بو منحصر به رایحه نیست. در معنای وسیع‌تر بو می‌تواند اشتیاق و آرزو را برساند:
روزی نگر که طوطی جانم سوی لبت بر بوی پسته آمد و بر شکر اوفتاد

. دکتر شکوهی در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۱، ساعت ۱۵:۱۱ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۶۷ - در بیان آنک تن روح را چون لباسی است و این دست آستین دست روحست واین پای موزهٔ پای روحست:

در این لخت نیز حرف "و"‌را بسترید تا به لخت زیر تبدیل شود:
پس مترس از جسم، جان بیرون شدن

. دکتر شکوهی در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۱، ساعت ۱۵:۱۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۶۷ - در بیان آنک تن روح را چون لباسی است و این دست آستین دست روحست واین پای موزهٔ پای روحست:

در این لخت واژه پایانی را درست کنید: دست و پا در خواب بینی و ایتلاف
ایتلاف تبدیل به "ائتلاف" شود

هما در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۱، ساعت ۱۴:۳۳ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » کنز الحقایق » بخش ۲۱ - در بیان نهایت عشق است:

به نظر من در بیت هفتم مصرع دوم
حرف ل جا مانده است
در آن منزل که عشق آمد ستیزان
نباشد عق آنجا جز گریزان
و به جای عق باید نوشت عقل

سید یحیی فاضلی در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۱، ساعت ۱۲:۴۶ دربارهٔ نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الاسد و الثور » بخش ۴۰ - حکایت غوک و مار:

مصرع اول بیت اول:
روی => وی

سید یحیی فاضلی در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۱، ساعت ۱۲:۴۵ دربارهٔ نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الاسد و الثور » بخش ۴۰ - حکایت غوک و مار:

مصرع اول بیت:
روی => وی

سید یحیی فاضلی در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۱، ساعت ۱۲:۳۵ دربارهٔ نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الزاهد وابن عرس » بخش ۳:

خط 3 :
"... بده درم" => "... به ده درم"

سید یحیی فاضلی در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۱، ساعت ۱۲:۳۲ دربارهٔ نصرالله منشی » کلیله و دمنه » باب الزاهد وابن عرس » بخش ۲:

پاراگراف 3 خط 1 :
"... پارسا مرد اس تکه" => "... پارسا مرد است که"

محمدرضاعرب در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۱، ساعت ۱۱:۵۵ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » ترکیبات » شرح پریشانی:

باتشکر-اززمان دانش آموزی دائم زمزمه میکنم.

طوطی شکر خا در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۱، ساعت ۲۳:۳۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۶:

از اصطلاحات و ریزه کاری های علم کیمیا که در این غزل بکار رفته است، معلوم میشود که خواجۀ رندان بر رموز این علم خفیه کاملا" مسلط بوده است.

علی ت. در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۱، ساعت ۱۹:۰۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۹:

سلام
به نظر می رسه مصرع اول بیت سوم "توانگران را عیبی نباشد ار وقتی" از وزن افتاده.
به متن صحیح دسترسی ندارم که بررسی کنم اصلش چی هست.

ارژنگ در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۱، ساعت ۱۴:۲۰ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۷ - دیگجوش:

در یک فایلی که من از استاد شهریار دارم این شعر به صورت زیر خوانده میشود
اگر چه رند خراب و گدای خانه به دوشم
گدائی در جانان به سلطنت نفروشم
چو دیگجوش فقیران بر آتشم من و جمعی
گرسنه غم عشقند و عاشقند به جوشم
بریشم طرب چنگ آسمانم و چون چنگ
به دخمه ای که خراب شد رگم چرا نفروشم
فلک دوتا شده بیند که من بدین تن لاغر
چگونه بار امانت نهاده اند به دوشم
چگونه پند نیوشم به گوش هوش که خود عشق
نهاده پنبه به حکمت به گوش پند نیوشم
اگر جمال تو باشد به جسم و جان هه چشمند
وگر پیام تو آید به جان و دل همه گوشند
سزد که ناز فروشم به عالم از سر مستی
که مست باده عشق و خمار و باده فروشم
اگر جهان همه نیش است غم نمی خورم اما
به شرط آن که رسد شکّری از آن لب نوشم
شبی که هوش دلم زد سروش عرش،صلایی
هنوز گوش به زنگ همان صلای سروشم
تو شهریار بیان از سکوت نیم شب آموز
گمان مبر که گرم لب تکان نخورد خموشم

طاهره در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۱، ساعت ۱۲:۳۶ دربارهٔ عطار » منطق‌الطیر » جواب هدهد » حکایت شیخ سمعان:

لفظ شیخ سمعان باعث میشود که در جستجوی گوگل این صفحه ظاهر نشود.چون همه شیخ صنعان را جسنجو میکنند

طاهره در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۱، ساعت ۱۲:۳۲ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲:

استاد شهرام ناظری این غزل را خیلی زیبا خوانده اند

طاهره در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۱، ساعت ۱۲:۲۹ دربارهٔ عطار » منطق‌الطیر » جواب هدهد » حکایت شیخ سمعان:

با سلام.از روی چه نسخه ای نوشته اید شیخ سمعان؟آخر در نسخ معتبر مثل تصحیح شفیعی کدکنی نوشته شده شیخ صنعان!
فکر نمیکنید بهتر است مثل حافظ بنویسیم؟حافظ از نظر زمانی خیلی به عطار نزدیکتر بوده و اگر در تمام نسخ دیوان حافظ کلمه شیخ صنعان باشد،فکر میکنم باید آن را درست بگیریم!
داستان شیخ صنعان یکی از زیباترین داستانهای عرفانی است و حافظ ارادت زیادی به شیخ صنعان داشته:وقت آن شیرین قلندر خوش که در اطوار سیر ذکر تسبیح ملک در حلقه زنار داشت
فکر نمیکنم از شخصیتهای داستانی خواجه به کسی به اندازه شیخ صنعان علاقه داشته.برخلاف فرهاد که به دلیل دنیاگرایی و دل به شیرین دادن مورد سرزنش حافظ است(من همانروز ز فرهاد طمع ببریدم که عنان دل شیدا به لب شیرین داد
ز حسرت لب شیرین هنوز میبینم که لاله میدهم از خون دیده فرهاد)
حافظ شیخ صنعان را ستایش میکند.چون به بدنامی رسیده

طاهره در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۱، ساعت ۱۲:۰۳ دربارهٔ حافظ » ساقی نامه:

با سلام.
اگر بده بجای بیا باشد هم معنی و هم وزن بهم میخورد.اینطور میشود:بده ساقی آن می....بمن ده که بس...!در ضمن بیا چون با الف تمام میشود خیلی خوش آهنگ است که بعد از آن ساقی که الف دارد میآید.بویژه در این بیت:بیا ساقی آن آتش تابناک... که خیلی الف دارد.حسن این مثنوی به این است که در چند بیت اول ما را منتظر میگذارد که ببینیم چه میخواهد بگوید،چون جمله اش تمام نشده.
اکثر دیوانهای حافظ موجود در بازار(که همه بر اساس نسخه غنی هستند)این ساقی نامه را نوشته اند.

نا شناس در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۱، ساعت ۱۱:۲۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۸:

درود
مصرع اول را به صورت
مرا خود با تو سری در میان هست
مشاهده کرده ام

عبدالله در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۱، ساعت ۰۷:۴۱ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۶۳ - یاد یاران:

با سلام
در مصرع دوم از بیت سوم در بند آخر کلمه "بمی" نامفهوم است. شاید لغت دیگری بوده و اشتباه تایپی است.لطفا بررسی و اصلاح فرمایید.

علی در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۱، ساعت ۱۱:۳۸ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۱۳۹ - لطف حق:

شعر بسیار زیبائیست !!!!
ولی باید این سر را بیان کرد که اصل این شعر که اسکلت این شعر حاضر را تشکیل می دهد از شخص بزرگوار دیگری است !!!
امیدوارم خدا از سر تقصیر ایشان بگذرد!

اکبر در ‫۱۲ سال و ۷ ماه قبل، سه‌شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۱، ساعت ۲۳:۳۶ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب سوم در فضیلت قناعت » حکایت شمارهٔ ۲۶:

مرحمت فرمایید رفع نقص شود.

۱
۴۹۵۷
۴۹۵۸
۴۹۵۹
۴۹۶۰
۴۹۶۱
۵۲۶۶