کیخا در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۸ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۳:۳۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۲:
با پوزش شاهی به نیای او و کوششش نازیده است
کیخا در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۸ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۳:۳۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۲:
پس اینجا هم ترجمه سرکار رجایی باز بینی می شود
شاهی به نیای او و به کوششش می نازد !
کیخا در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۸ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۳:۲۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۲:
قد تباهی هم باید مانند حال کامل انگلیسی ترجمه شود یعنی الملک قد تباهی می شود شاهی به ..... نازیده است .
کیخا در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۸ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۳:۲۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۲:
امروزه در جلسات وقتی سران و بزرگان نشسته اند به عربی برای اغاز گفتار می گویند ، یا اصحاب المعالی یعنی ای بلند پایگان و صاحب منصبان
کیخا در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۸ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۳:۱۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۲:
سر هم یک بار دیگر ترجمه میکنیم
ای خندگاهی ( دهانی) که به صندوقچه مروارید ( دندان ها ) مانسته شده ای خدایا چقدر لبهایش به دندان هایش میاید !
به این ترتیب خط سبز عذار که ترجمه قبلی بود بجا نیست .
کیخا در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۸ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۳:۱۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۲:
محاکاة به عربی همانند کردن و أدا دراوردن است و نیز حکایت کردن اینجا گمان کنم یحاکی باید مجهول باشد یعنی می شود مانسته شده است ، پس می شود ای خندگاهی ( دهانی) که به صندوقچه مروارید مانسته شده ای ، و دندانهای دلبر را می گوید . در خور هم می شود مناسب پس می شود ای خدا چقدر خط های هلالی گرد ان یعنی لب هایش مناسب دندان هایش است !
با پوزش از ملیحه
شکوه در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۸ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۱۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۱۴:
برای کرامت دهش را داریمولی گاهی جوانمردی و بزرگی و دوری از پستی وچقدر دوریم از کرامت انسانی..
شکوه در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۸ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۵۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۱۳:
نفخ صور دمیدن در شیپور مرگ و تک گور قعر قبر است و تو را ترسی شفاف فرا میگیرد....
کیخا در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۸ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۳۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۱۳:
با نگاه به شیپور و نیپور که ساز بوده اند شاید تنبور باید نگاشته شود . می دانیم ب و پ گردانش دارند .
کیخا در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۸ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۳۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۱۳:
در بیت بجای طلیعه که ما می گوییم مولانا گفته پیش اهنگ
اصحاب المعالی در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۸ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۲۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۱۱:
تنگ همان تسمه بستن چهارپا است و هر بار که تنگ بر می بستند خود به خود یک بار چهار پا می شده است یعنی مجازا بار می شده است
شکوه در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۸ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۰۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۱۲:
یک دست جام باده و یک دست زلف یار
رقصی چنین میانه میدانم آرزوست
شکوه در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۸ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۰۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۱۱:
اینجا
شکوه در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۸ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۰۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۱۱:
تنگ هم در معنی ضد فراخ به کار میرود و هم به معنی بار و هم به معنی تسمه ای برای بستندهان اسب ولی در تینجا تنگ شکر بار شکر است و کنایه از دهان یار است و معشوق
امین کیخا در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۷ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۷:۲۳ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۲:
بهرنگ جانم درست می فرمایید اما کلمه خوب گنگ است باید نازک بین تر بفرمایید از چه چیز شعر لذت می بری ؟ مفهوم ، روانی ، ساختار ، درونمایه . .... اینگونه دیگران هم به انچه شما دریافته اید میرسند ، سپاس گزارم
بهرنگ در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۷ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۶:۵۳ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۲:
واقعا شعر زیبایی بود تا حال نخوانده بودم و خیلی لذت بردم
امین کیخا در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۷ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۶:۵۱ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۲۳:
با درود به سرورم کشاورز حمائد جمع حمیده است و ان صفت نیکوی است در معنی و جمع حمد نیست . خرم باشی
کشاورز در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۷ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۶:۴۱ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۲۳:
با سلام و عرض ارادت وافر بخاطر خدمت شایان شما بزرگواران به فرهنگ و ادب پارسی.توفیق روز افزونتان را مسئلت دارم. به دنبال معنی کلمه ی حمائد(که در این حکایت نوشته شده) به جستجو پرداختم که یافت نشد،به جای آن کلمه ی محامد درج شده بود.
پیروز باشید.
شکوه در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، جمعه ۷ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۶:۱۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱:
اگر چه دوست مارا به چیزی و پشیزی نمیخرد و ما در چشم او ارج و ارزی نداریم اما مویی از سر او به جهانی نمیفروشیم در واقع به چیزی نخریدن استعاره از به هیچ گرفتن است و خوار و بی ارزش شمردن مانند به نیم جو خریدن!
کیخا در ۱۲ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۸ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۳:۴۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۲: