گنجور

حاشیه‌ها

امین کیخا در ‫۱۲ سال قبل، یکشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۱۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۳:

هانا درود به تو حافظ بزرگی از ان یافت که همه اورا همکیش خود می دانند و این طور بود که بر خوان هفت سین دیوانش امد درود به همه مردممان از سنی و شیعه و غیر مسلما ن های مان ،درود به زاگرس بلندت که همیشه خانه جوانمردان و زنان پاکدلشان بوده است و درود به حافظ بلند نظر که البته ستایشگر خداوند متعال بوده است

امین کیخا در ‫۱۲ سال قبل، یکشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۰۷:۵۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۱۸:

مراهم شما به اینجا میاورد دوستان

امین کیخا در ‫۱۲ سال قبل، یکشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۰۷:۵۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۱۸:

سخن مانند کشتی می باشد ولی معنی مثل دریا است یعنی معنی است که سخن را در بر میگیرد اما اگر تو نیک و زود بیایی و اندریابی باهم میتوان راهی برویم و به جایی برسیم

امین کیخا در ‫۱۲ سال قبل، یکشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۰۷:۴۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۱۸:

میگوید خوراک و نواله و پوشاک برای تو مانند گل و لای هستند و تو لجن خوار نیستی ای مهمان ، اینجا می گوید مهمان یعنی خانه ما سرای گیتی نیست و باز باید برگشت

امین کیخا در ‫۱۲ سال قبل، یکشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۰۷:۴۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۱۸:

گلابه یا گل و لای تا چند بر چشم می زنی وان دیدن أجسام کثیف است میخواهد شاعر مارا به دیدن چیز های نازک و لطیف مینویی بخواند و میگوید چشمت را تا بشویی من اشکارم

امین کیخا در ‫۱۲ سال قبل، یکشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۰۷:۳۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۱۸:

گل است این ببین چه نازکی وظرافتی دارد بااین وجود من چگونه لطف سپنجی و عاریتی و قرضی بخواهم،اینجا أیما دارد به لطیف یعنی نازک در برابر کثیف به معنی متراکم وان جهان مینو در برابر جهان گیتی است ، شاعر دچار نوعی اگاهی کهکشانی است یعنی از عرش به فرش می نگرد و با هستی یکی شده است و خود را با اب و باغ هم امیخته میبیند مارا هم جان خوانده که هم یعنی جانم عزیزم و هم یعنی ای جان یعنی تو هم جانی و تن نیستی

امین کیخا در ‫۱۲ سال قبل، یکشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۰۷:۲۰ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۵ - عشرت خسرو در مرغزار و سیاست هرمز:

شیرین جان واژه برخوان که واژه همان افرینش است صد بار انگلیسی و فرانسه را خوب خواندم اما هیچ فارسی نشدند که نشدند گویی صدای پورسینا ، اسفندیار ،فرشوشتر وشیخ خرقانی میاید از پشت سالیان و تورا می خوانند که دررسی و بررسی ، خوشحالم از تصمیمت

امین کیخا در ‫۱۲ سال قبل، یکشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۰۷:۱۳ دربارهٔ خیام » ترانه‌های خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » راز آفرینش [ ۱۵-۱] » رباعی ۱:

اراستن یعنی تنظیم کردن و به دقت تعبیه کردن و از هر دو معنی زیبا ترست و شوربختانه ازان بهره نمی جوییم فقط معنی آرایش کردن ان مانده است

شیرین در ‫۱۲ سال قبل، یکشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۰۶:۳۰ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۵ - عشرت خسرو در مرغزار و سیاست هرمز:

دوستان من یه سوال دارم. من به ادبیات فارسی علاقه مندم اما فارسی ام زیاد خوب نیست کسی هم اطرافم نیست که به فارسی تسلط داشته باشه که در معنی و فهم کمکم کنه.آیا وبسایتی میشناسید که معنی شعرهای فارسی رو داشته باشه؟با تشکر

آرش در ‫۱۲ سال قبل، یکشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۰۵:۲۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۱۸:

وقتی 2 تا ابرقدرت موسیقی با خدای عرفان با هم بیفتن نتیجه کار هنریشون میشه شاهکار .... !
زبان نمیتونه عظمت کار را بیان کنه .
فقط اگه کسی میتونه معنی ابیات 3-4-8-9-10 حدودی بگه کارم راه می افته !!!!!؟

امین کیخا در ‫۱۲ سال قبل، یکشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۳۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۱:

ابد یعنی اپد و ان یعنی بی پایان بی پد و ازل از اسر بوده است یعنی بی سراغاز و هر دو پارسی هستند

Mohammad در ‫۱۲ سال قبل، یکشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۱۰ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۱۶:

ما مردمان خانه بدوشیم و خش نشین
ما مردمان خانه بدوشیم و خوش نشین

علیرضا در ‫۱۲ سال قبل، یکشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۰۰:۰۳ دربارهٔ نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۲۴ - مقالت سوم در حوادث عالم:

محتشمی منسوب به محتشم استو محتشم به معنی توانگر و بزرگ ودارای خدم و حشم بسیار

امین کیخا در ‫۱۲ سال قبل، شنبه ۲۴ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۲۲:۲۶ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳:

مرس به عربی به معنی ریسمان می باشد که به راحتی از رسن ساخته شده است که فارسی است و نیز یعنی کار کشته که از ممارسة است انهم از مروسیدن فارسیست که به معنی خو کردن و اموخته شدن است ، معانی دیگری هم داشته به فارسی که فراوان بوده اند از جمله درمان کردن و ..... همین چند معنی بودنش به حذفش. کمک کرده است

امین کیخا در ‫۱۲ سال قبل، شنبه ۲۴ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۲۲:۲۲ دربارهٔ شیخ بهایی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳:

مرس به عربی به معنی ریسمان می باشد که به راحتی از رسن ساخته شده است که فارسی است و نیز یعنی کار کشته که از ممارسة است انهم از مروسیدن فارسیست که به معنی خو کردن و اموخته شدن است

مهرداد در ‫۱۲ سال قبل، شنبه ۲۴ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۲۱:۵۸ دربارهٔ فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵:

با سلام
مصرع دوم بیت سوم با توجه به معانی مصرع اول درست تر اینه که باشه:
در مرحلهٔ شوق نه ننگ است و نه ناموس
در مسالهٔ عشق نه رشک است و نه ریب است

zolaktaf در ‫۱۲ سال قبل، شنبه ۲۴ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۲۱:۵۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۷:

معنی "نه خوابت" و مصرع دوم بیت اول برای من روشن نیست. لطفا توضیح دهید.

محسن خوروش در ‫۱۲ سال قبل، شنبه ۲۴ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۲۱:۵۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۵:

با صدای آسمانی حضرت استاد شجریان و زخمه های روح انگیز شادروان مشکاتیان این غزل شنیدنها دارد.

many در ‫۱۲ سال قبل، شنبه ۲۴ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۲۰:۲۲ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » هشت بهشت » بخش ۱ - آغاز کتاب و منتخب یکی از داستان‌های هشت بهشت:

بین زیر نیز هم از دید معنایی هم از دید عروضی نادرست می نماید:
می‌بریدیم ره ز گرش دهر نارسیدیم بر در این شهر
بهرت است چنین نوشته شود:
می‌بریدیم ره ز گردش دهر تارسیدیم بر در این شهر

many در ‫۱۲ سال قبل، شنبه ۲۴ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۹:۳۳ دربارهٔ امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » هشت بهشت » بخش ۱ - آغاز کتاب و منتخب یکی از داستان‌های هشت بهشت:

بیت زیر هم از نظر معنا و هم از نظر وزن عروضی ناساز می باشد :
گشت همراه شیر گیری شاه
نازند راه آوان زان راه
بگمان من بهتر است نوشته شود :
گشت همراه شیر گیری شاه
تازند راه آهوان زان راه

۱
۴۹۱۵
۴۹۱۶
۴۹۱۷
۴۹۱۸
۴۹۱۹
۵۴۰۴