گنجور

حاشیه‌ها

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۵ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۶:۳۷ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۵۲ - پند و اندرز:

اکنون که مارافسا را سعدی برای رام کننده مار بکار برده است ، اسب افسا را برای رام کننده اسب پیشنهاد میکنم ، و کبوتر افسای را محترمانه کبوتر باز می خوانم و هزار افسا یعنی کسی که با بلبل فال می گیرد!

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۵ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۴۴ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴:

با درود به تو محمد جان کیخا یا کی خا یا کیخوا یعنی کدخدا و وارون کدبانو است . سپاس که نوشتارک هایم را می خوانید .

محمد در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۵ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۴۲ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴:

ببخشید آقای امین کیخا شما که کارتان شکار واژه است راستی فامیلی خودتان کِی خا درست است یا کیخا و لطفا هرکدام درستند معنی آن را بنویسید

او در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۵ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۳۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴:

ببخشید آقای حمید رضا گوهری گفتید همه این ها که نظر داده اند مانند آن کور ها هستند حالا شما که بینایید نظر درست را بگویید

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۵ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۲۱ دربارهٔ ناصرخسرو » سفرنامه » بخش ۵۱ - مکه:

بد خلقی مردم پیرامون خدای خانه داستانیست! ولی از نیکی ایشان یکی اینکه روزی در بازار مردی با لباس عربی و ریش فروهشته ساعت می فروخت ویرا گفتم این ساعت چند به فارسی نیکی پاسخ بداد که شگفتیدم. پس گفتم در این دو هفته بسیار کسان دیدم که پارسی می گویند ولی تو نغز و نکو می گویی ! گفتم نشستنگه تو کجاست ؟ گفت خوارزم نیای من خوارزمی است ، و او پرسید تو کجایی؟ من گفتم خوزستان ! گفت باید که من نغز تر سخن کنم یا نه ؟ شوریده شدم بپذیرفتم و رفتم و این سال 1376 بود!

شکوه در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۵ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۳۲ دربارهٔ ناصرخسرو » سفرنامه » بخش ۴۹ - سیر سلطان مصر:

با درود
تیمچه به معنی پاساژ با تیم که کاروانسرا معنی کردید ارتباط دارد

شکوه در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۵ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۳۱ دربارهٔ ناصرخسرو » سفرنامه » بخش ۴۹ - سیر سلطان مصر:

ب

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۵ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۴۱ دربارهٔ ناصرخسرو » سفرنامه » بخش ۴۹ - سیر سلطان مصر:

دام نهادند یعنی توری روی مالهایشان می کشند فروشندگان ، لغت دام به معنی تله است اما تور هم که معنی میدهد چون تله ها تورند گاهی ، پایدام هم واژهای در پیوند است .
برای تور واژه نژنک با زبر هر دو ( ن) را داریم
به عربی شرک یعنی شبکه و تور
تیم یعنی کاروانسرای به انگلیسی این واژه با ریخت فارسی أش پذیرفته شده است . Caravansary

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۵ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۲۳ دربارهٔ ناصرخسرو » سفرنامه » بخش ۴۷ - آسایش در مصر:

بر دل سلطان بار است
سلطان ازرده دل شده اند

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۵ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۲۲ دربارهٔ ناصرخسرو » سفرنامه » بخش ۴۷ - آسایش در مصر:

استوار داشتن تأیید کردن
خرمی کردن شادی کردن

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۵ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۱۹ دربارهٔ ناصرخسرو » سفرنامه » بخش ۴۶ - صفت شهر مصر، پوست پلنگی گاوها، مرغ خانگی بزرگ حبشیها، خرهای ابلق:

ابلق همان ابلک است فارسی است

ساراناصرنصیر در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۵ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۱:۵۶ دربارهٔ هلالی جغتایی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۲:

دل با تو و دیده از جمالت محروم

ساراناصرنصیر در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۵ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۱:۴۳ دربارهٔ هلالی جغتایی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۹:

دور از تو فتاده ام به حالی که مپرس

علی جمشیدی در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۵ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۱:۳۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۶:

با سلام
اگر اشتباه نکنم این شعر غزل است اما چرا دو تا از بیتها هم قافیه نیستند؟
بیت چهارم ( اغراق ) و بیت دوم ( باحداق ) هر دو از آخر؟

باب اله در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۵ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۵۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۸:

زاغ به معنی کلاغ و زغن نیز مرغی از دسته شاهین است که از نظر ژنتیک به کلاغ شباهت زیادی دارد لذا چون شاهین که مرغ دولت و مرغ همایون نام گرفته در نقطه مقابل آنرا در مصرع دوم با زاغ و زغن که هر دو مرغ بی دولتند تضاد دو نوع را بیان می کنند.

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۵ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۸:۳۱ دربارهٔ ناصرخسرو » سفرنامه » بخش ۴۳ - جنوب مصر:

داستان سرباز مزدور یا mercenary است این داستان مزدور سرباز ان أفریقا برای کشورهای شمال أفریقا تا امروز هم بود که برای قذافی تا روز اخر جنگید ند

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۵ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۸:۱۷ دربارهٔ ناصرخسرو » سفرنامه » بخش ۴۱ - قیروان، سلجماسه و اندلس:

باریک برای ظریف بکار رفته است

امین کیخا در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۵ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۸:۱۶ دربارهٔ ناصرخسرو » سفرنامه » بخش ۴۱ - قیروان، سلجماسه و اندلس:

سقلابیان یعنی یوگسلاویان ،

شکوه در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۵ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۳:۵۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۷:

فسق در اینجا یعنی نافرمانی و فاسق میشود عاصی ولی فاسق به معنی عاشق و یا شریک جنسی برای زن است امروزه بهاالدین خرمشاهی در کتاب از واژه تا فرهنگ 235 واژه که درگذشته معنیشان با امروز تفاوت دارد آورده و تازه این بخشی از آن کتاب ارزشمند است

حافظ دانائی در ‫۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، سه‌شنبه ۲۵ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۳:۲۱ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۸:

جناب علی تبریزی؛آتش در این مصرع بسیار نیک و زیبا و در خور بود.به نوبه و سهم خود سپاس گذارم.

۱
۴۷۷۹
۴۷۸۰
۴۷۸۱
۴۷۸۲
۴۷۸۳
۵۴۲۳