امین کیخا در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۲۸ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۸:۲۶ دربارهٔ ملکالشعرا بهار » تصنیفها » مرغ سحر (در دستگاه ماهور):
دکتر جان برایمان بنویس چشم براه همه دانایانیم ،
حسین در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۲۸ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۸:۰۷ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۶۵:
این شعر از ضعف های بسیاری برخوردار است موسیقی لفظی و معنوی آن مخدوش است و تناسبی با شعر صائب بلندآوازه ندارد هر چند در دیوان او بوده باشد.
ناشناس در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۲۸ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۵:۴۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۳:
هزار جهد بکردم که سر عسق بپوشم
نبود بر سر اتش میسرم که نجوشم
ناشناس در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۲۸ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۳:۳۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۹:
دکلمه غزل:
پیوند به وبگاه بیرونی"
ناشناس در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۲۸ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۳:۳۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۹:
دکلمه غزل:
پیوند به وبگاه بیرونی/
بهزاد در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۲۸ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۲۹ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۵:
خیام کجایی ببینی سخنت را که به پارسی ، زبان مادریشان گفته ای ، همانند قرآن عربیشان تفسیر میکنند و به نفع دینشان و خدایشان تمام.
بهزاد در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۲۸ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۲۰ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۲:
دوستان اصن میدونین چیه ؟؟ اگر خیام بنویسه "بابا من منظورم اینه که میگم! من منظورم اینه که اون دنیای نیست! خدایی نیست!" دوستان خداباور و مذهبی و سوپرمذهبی میگن: "نه خیام منظورش از اون دنیایی نیست اینه که هست"
خودتونو خسته نکنین. بنده که فارسی بلدم و منظور به این واضحی رو هم فهمیدم نیازی به تفسیر نیست.
بهزاد در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۲۸ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۱۴ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱:
"با سلام به نظر بنده منظور از اب انگور همان رسیدن به خدا وسرمستی از وصال با محبوب است در همین دنیا مستی یعنی از خود بی خود شدن یعنی خود را ندیدن یعنی سراسر خدایی شدن"
------------------
کلا شما از هرچی بخوای هرجور دوست داری برداشت میکنی رفیق.
این چندخط اینقدر واضح و به زبان مادری شما بهشت و دنیای خیالی پس از مرگ رو تکذیب کرده و شما از پشت عینک خداباوری نمیخواهی یعنی اجازه نداری یه برداشت ساده و واضح داشته باشی.
بهزاد در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۲۸ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۱:۰۰ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۵:
تفسیر... این مضحکترین لغت ساخت بشر.
این بنده خدا خیلی واضح و روشن حرفشو زده و متعصبین دینی به زور میخوان هر طور شده این "آیه" رو به نفع دینشون تموم کنن.
واقعا متاسفم این اشعار به زبان پارسی هستند و هیچ نیازی به تفسیر بی خود عرب پرستان ندارند.
چنور برهانی در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۲۳:۰۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳:
وزن این غزل (مفتعلن مفتعلن مفتعلن فع) رجز مسدس مطوی مرفّل ضرب و عجز است.
مفتعلن مطوی از مستفعلن
مفتعلن+ فع= مفتعلاتن (در عروض سنّتی) = مرفّل
ذکر کلمۀ ضرب و عجز از این جهت است که مفتعلاتن فقط در رکنهای آخر آمده، اگر نه با وزن مفتعلاتن مفتعلاتن مفتعلاتن اشتباه می شد.
دکتر فریبرز ملک نصری در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۲۲:۵۰ دربارهٔ ملکالشعرا بهار » تصنیفها » مرغ سحر (در دستگاه ماهور):
بعد از عرض سلام
از دوران طفولیت به یاد دارم که مادر ظمن انجام کار منزل کاهی این شعر را زمزمه میکرد.
جدیدن این تصنیف را در اینترنت با صدای استاد شجریان شنیدم و حالا با خوشحالی فراوان در این صفحه هستم. نوشته اند><عوض خاک تیره به غلط توده نوشته شده و این مسایل سیاسی را تداعی میکند.
کلمه توده از استاد بهار میباشد و مسایل سیاسی را تداعی میکند. هیچ فردی نمیتواند واقعن بر این عقیده باشد که استاد بهار فردی غیر سیاسی بودند. اگر چنین میبود ند نغمه ازادی نوع بشر ر ا سر نمیدادند.
من خیلی خوشحالم که این صفحه را پیدا کردم و توانستم متن کامل شعر را برداشت کنم.
موفق باشید
دکتر فریبرز ملک نصری
کارلسروهه
المان
fariborsm@googlemail.de
ناشناس در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۲۲:۴۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۳:
هرچند درباره ی این که معشوقش واقعا شاخ نبات بوده یا شاخ نبات استعاره از معشوق روحانی اوست بحث است.
ضمنا حافظ حافظ قرآن بوده! چرا فکر می کنید امکان نداره نماز خوان بوده باشد؟!
عاطفه در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، پنجشنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۸:۳۴ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۳ - تو بمان و دگران:
من از اینکه ایران شاعر هایی مثل شهریار داره به ایرانی بودنم افتخار میکنم
ناشناس در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۰۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۳۸ - قبول کردن خلیفه هدیه را و عطا فرمودن با کمال بینیازی از آن هدیه و از آن سبو:
اولین گام که انسان در این مسیر باید بردارد این است:
احتما کن احتما ز اندیشههافکر شیر و گور و دلها بیشهها
احتماها بر دواها سرورست
زانک خاریدن فزونی گرست
احتما اصل دوا آمد یقین احتما کن قوت جانت ببین
ربیع در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۵۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۴:
در قسمت بیت
ناصحم گفت که جز غم چه هنر دارد عشق
برو ای خواجعه عاقل هنری بهتر از این
علاقه ی تضاد بکار رفته که عاقل در معنی استهزا و تحقیر آمده است
یعنی میگوید عشق چه سود دارد غیر غم
در جواب میگوید ای خواجعه بی عقل هنری بهتر از این هم است
جواد در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۳۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۹:
به جای پنیر //خمیر // در بیت آخر
ناشناس در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۵۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۹:
بیت هستم اشاره به همین سایت داره
خیامkhayyam در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۴۲ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴:
می خوردن و شاد بودن ایین من است
فارغ بودن زکفر و دین،دین من است
گفتم به عروس دهر کابین تو چیست؟
گفتا دل خرم تو ایین من است
خیامkhayyam در ۱۱ سال و ۱۰ ماه قبل، پنجشنبه ۲۷ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۲۷ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵:
سلام به تمام دوستان عزیز
خیام در این رباعی خواسته بگه که این عمر کردن یا زندگی کردن ما بیهوده است ما نمیدونیم که چرا داریم در حال حاضر برروی زمین زندگی میکنیم و عاقبت ما به کجا ختم خواهد شد
امین کیخا در ۱۱ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۲۸ تیر ۱۳۹۲، ساعت ۰۸:۳۶ دربارهٔ ملکالشعرا بهار » تصنیفها » مرغ سحر (در دستگاه ماهور):