far rokh در ۱۱ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۴۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶۵:
دربیت ماقبل آخر، مصراع دوم ، عبارت "به که ماند" به نظر درستتر است "از به کی ماند"
.... در ۱۱ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۳۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۱:
در توضیح بیت یازدهم :فلک - که خود سوار با عظمتی است - به مثابه کسی است که اسب یدک شاه نصرة الدین را می راند; بیا ببین که فرشته با فروتنی دست در رکاب او زده است - با التماس از او حاجت می خواهد،جنیبه : یدک ، اسب یدک ، و جنیبه کش : آنکه اسب یدک را به دنبال می کشد،دست در رکاب کسی زدن : فروتنی کردن ، به التماس حاجت خواستن ،بعید نیست که حافظ هنگام سرودن این بیت ، بیت زیر از خاقانی را در نظر داشته بوده است :فلک جنیبه کش اوست بلکه ازسرقدرجنیبه وار فلک در لگام او زیبد**
مهدی رفیعی در ۱۱ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۱:۴۴ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۱:
با سلام ، جناب آقای اردستانی ، مصرع ( جهان گشت سرتاسر او را رهی ) یعنی اینکه : تمام مردم جهان به پادشاهی او گردن نهاده و اوامر ایشان را تمکین نمودند .
ناشناس در ۱۱ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۱:۳۳ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۲۲ - به راه کردن شاه یکی را از آن دو غلام و ازین دیگر پرسیدن:
آن جوامردی که جان را هم بداد
لطفا کلمه جوانمردی را تصحیح کنید
علی جمشیدی در ۱۱ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۰۸ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۲:
بیت اول:
نگارینا به صحرا شو که بستان حله می پوشد
به جام ارغوان بلبل شراب وصل می نوشد
آ-ب در ۱۱ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۴۱ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۳:
خیام اینجا احکام و فرامین مذهبی زمان خود را به سخره گرفته...در واقع یکبار دیگه تاکید خود را بر این موضع نشان داده،"همانقدر که نمی دانیم از کجا آمده ایم، حیات بعد هم معلوم نیست."
بهشت ودوزخ زشت حکایت است، آنچه واقعیت دارد لحظه ایست که در ان زنده ایم.
افکار خیام بسیار بالاتر از فضای سخت مذهبی حاکم زمان خود بوده، همینکه هنوز با گذشت قرن ها ما هنوز قادر به درکش نیستیم.آیا واقعا هنوز شک دارین که به آخرت اعتقاد داشته!؟
یحیی باقری در ۱۱ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۳۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹:
با عرض سلام
در بیت9 این غزل به نظر میرسد اشکالی در وزن وجود داشته باشد چون بیت با سکته همراه است و به راحتی ابیات درگر خوانده نمی شود
دانایی در ۱۱ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۰۰ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۰۶:
جناب احسانی راد تو مصراع مورد نظرتون در پایان «فرزندت» هجای بلند «دَت» جایگزین دو هجای کوتا مثل «دَ + تُ» شده . به این کار در عروض میگن اختیار تسکین. وزن مصراع خالی از اشکاله.
رضا در ۱۱ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۰۸:۲۰ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۰ - خال برنده:
به نظر میرسه که در مصرع اول از بیت ششم به جای کلمه شکج باید کلمه شکنج جایگزین گردد
حسین شیردل در ۱۱ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۲۲ دربارهٔ شاطر عباس صبوحی » غزلیات » شمارهٔ ۷۵ - وطن تو:
سلام
در مصرع سوم « لبت چو غنچه، رخت چو بنفشه، زلف چون سنبل » رخت چو بنفشه باید بشود «چون» و کلمه ی چون بعد از زلف باید بشود « چو » که از لحاظ عروضی درست باد . و در مصرع آخر بعد از هنرپیشه باید « ای » اضافه شود که درست گردد
حسین ملیحی شجاع در ۱۱ سال و ۸ ماه قبل، سهشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۹:۱۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴:
منظوراز این که بهانه چرخ ازسلفه پروری بی سببیست
را شاید بتوان با این ابیات معنی کرد:
هر که پرسید ترقی چه اساسی دارد
گفتم این راه نه درسی نه کلاسی د ارد
کرسی عزت و اجلال کسی خواهد یافت
که نه علمی نه کمالی نه حواسی دارد
یعنی این که روزگار در سفله پروری دلیل ومنطق ندارد و بی دلیلی ؛دلیل انتخاب دهر است نه درایت و قابلیت افراد.
ناشناس در ۱۱ سال و ۸ ماه قبل، سهشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۷:۵۳ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۲۱:
چرا معنی شعر حکایت 21 نیست
ابراهیم در ۱۱ سال و ۸ ماه قبل، سهشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۷:۴۶ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۲۳:
سلام دوستان عز
حسن در ۱۱ سال و ۸ ماه قبل، سهشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۷:۰۷ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب چهارم در فواید خاموشی » حکایت شمارهٔ ۷:
با اینکه دوست عزیزمون محمد رضا توضیح دادن ولی شما اصلاح نکردین لطفا اصلاح کنید.
سید محمد در ۱۱ سال و ۸ ماه قبل، سهشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۰۴ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۱۱:
اینجا خودمو خیام میفرماییم
لب جوی و می ناب وصنمی هور سرشت
سگ به زمن است اگر برم نام بهشت
علی شهریاری در ۱۱ سال و ۸ ماه قبل، سهشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۵:۰۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۱:
به اعتقاد من یکی از زیباترین و عاشقانه ترین اشعار شیخ اجل همین شعر است که نهایت خاکساری سعدی را در پیشگاه معشوقش می رساند.
آرش آبسالان در ۱۱ سال و ۸ ماه قبل، سهشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۳۵ دربارهٔ مهستی گنجوی » رباعیات » رباعی شمارۀ ۱۳۷:
اگر اشتباه نکنم در کتاب فنون بلاغات و صنایع ادبی آقای همایی این رباعی چنین ذکر شده: زلفین تو سی سرند و هر سی مستان
آن سی مستان فتاده در سیمستان
عاج است بنا گوش تو یا سیم است آن
یک بوسه اگر دهی کم از سی مستان
ناشناس در ۱۱ سال و ۸ ماه قبل، سهشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۴۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸:
هنر برای هنر!
علیرضا در ۱۱ سال و ۸ ماه قبل، سهشنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۳:۳۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۶۶:
ضمنا در بیت اول دلم ربوده لولی وشی....میباشد
far rokh در ۱۱ سال و ۸ ماه قبل، چهارشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۹۲، ساعت ۱۶:۰۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶۵: