بخش ۱۳۰ - جواب گفتن مؤمن سُنّی، کافر جبری را و در اثبات اختیار بنده دلیل گفتن سنّت راهی باشد کوفتهٔ اقدام انبیا علیهمالسلام بر یمین آن راه بیابان جبر کی خود را اختیار نبیند و امر و نهی را منکر شود و تاویل کند و از منکر شدن امر و نهی لازم آید انکار بهشت کی جزای مطیعان امرست و دوزخ جزای مخالفان امر و دیگر نگویم به چه انجامد کی العاقل تکفیه الاشاره و بر یسار آن راه بیابان قدرست کی قدرت خالق را مغلوب قدرت خلق داند و از آن آن فسادها زاید کی آن مغ جبری بر میشمرد
گفت مؤمن بشنو ای جبری خطاب
آنِ خود گفتی نک آوردم جواب
بازی خود دیدی ای شطرنجباز
بازی خصمت ببین پهن و دراز
نامهٔ عذر خودت بر خواندهای
نامهٔ سُنی بخوان، چه ماندهای؟
نکته گفتی جبریانه در قضا
سرّ ِ آن بشنو ز من در ماجرا
اختیاری هست ما را بیگمان
حس را منکر نتانی شد عیان
سنگ را هرگز بگوید کس بیا
از کلوخی کس کجا جوید وفا
آدمی را کس نگوید هین بپر
یا بیا ای کور تو در من نگر
گفت یزدان ما علی الاعمی حرج
کی نهد بر کس حرج رب الفرج
کس نگوید سنگ را دیر آمدی
یا که چوبا تو چرا بر من زدی
این چنین واجستها مجبور را
کس بگوید یا زند معذور را؟
امر و نهی و خشم و تشریف و عتیب
نیست جز مختار را ای پاکجیب
اختیاری هست در ظلم و ستم
من ازین شیطان و نفس این خواستم
اختیار اندر درونت ساکنست
تا ندید او یوسفی، کف را نخَست
اختیار و داعیه در نفس بود
روش دید آنگه پر و بالی گشود
سگ بخفته اختیارش گشته گم
چون شکنبه دید جنبانید دم
اسپ هم حو حو کند چون دید جو
چون بجنبد گوشت گربه کرد مو
دیدن آمد جنبش آن اختیار
همچو نفخی ز آتش انگیزد شرار
پس بجنبد اختیارت چون بلیس
شد دلاله آردت پیغام ویس
چونک مطلوبی برین کس عرضه کرد
اختیار خفته بگشاید نورد
وآن فرشته خیرها بر رغم دیو
عرضه دارد میکند در دل غریو
تا بجنبد اختیار خیر تو
زانک پیش از عرضه خفتهست این دو خو
پس فرشته و دیو گشته عرضهدار
بهر تحریکِ عروقِ اختیار
میشود ز الهامها و وسوسه
اختیار خیر و شرّت ده کسه
وقت تحلیل نماز ای بانمک
زان سلام آورد باید بر مَلَک
که ز الهام و دعای خوبتان
اختیار این نمازم شد روان
باز از بعد گنه لعنت کنی
بر بلیس ایرا کزویی منحنی
این دو ضد عرضه کنندهت در سرار
در حجاب غیب آمد عرضهدار
چونک پردهٔ غیب برخیزد ز پیش
تو ببینی روی دلالان خویش
وآن سخنشان وا شناسی بیگزند
که آن سخنگویان نهان اینها بدند
دیو گوید ای اسیر طبع و تن
عرضه میکردم نکردم زور من
وآن فرشته گویدت من گفتمت
که ازین شادی فزون گردد غمت
آن فلان روزت نگفتم من چنان؟
که از آن سویست ره سوی جنان
ما محب جان و روحافزای تو
ساجدان مخلص بابای تو
این زمانت خدمتی هم میکنیم
سوی مخدومی صلایت میزنیم
آن گُرُه بابات را بوده عدی
در خطاب اسجدوا کرده ابا
آن گرفتی آنِ ما انداختی
حقِ خدمتهای ما نشناختی
این زمان ما را و ایشان را عیان
در نگر بشناس از لحن و بیان
نیمشب چون بشنوی رازی ز دوست
چون سخن گوید سحر دانی که اوست
ور دو کس در شب خبر آرد ترا
روز از گفتن شناسی هر دو را
بانگ شیر و بانگ سگ در شب رسید
صورت هر دو ز تاریکی ندید
روز شد چون باز در بانگ آمدند
پس شناسدشان ز بانگ آن هوشمند
مخلص این که دیو و روح عرضهدار
هر دو هستند از تتمهٔ اختیار
اختیاری هست در ما ناپدید
چون دو مطلب دید آید در مزید
اوستادان کودکان را میزنند
آن ادب سنگ سیه را کی کنند؟
هیچ گویی سنگ را فردا بیا
ور نیایی من دهم بد را سزا
هیچ عاقل مر کلوخی را زند
هیچ با سنگی عتابی کس کند
در خِرد جبر از قدَر رسواترست
زانک جبری حس خود را منکِرست
منکر حس نیست آن مرد قدر
فعل حق حسی نباشد ای پسر
منکر فعل خداوند جلیل
هست در انکار مدلول دلیل
آن بگوید دود هست و نار نی
نور شمعی بی ز شمعی روشنی
وین همیبیند معین نار را
نیست میگوید پی انکار را
جامهاش سوزد بگوید نار نیست
جامهاش دوزد بگوید تار نیست
پس تسفسط آمد این دعویِ جبر
لاجرم بدتر بود زین رو ز گبر
گبر گوید هست عالم نیست رب
یا ربی گوید که نبود مستحب
این همیگوید جهان خود نیست هیچ
هسته سوفسطایی اندر پیچ پیچ
جملهٔ عالم مقر در اختیار
امر و نهی این میار و آن بیار
او همیگوید که امر و نهی لاست
اختیاری نیست این جمله خطاست
حس را حیوان مقرست ای رفیق
لیک ادراک دلیل آمد دقیق
زانک محسوسست ما را اختیار
خوب میآید برو تکلیف کار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این متن، شخصی به نام جبری به مؤمن خطاب شده و او را به تفکر درباره مفهوم اختیار و تقدیر دعوت میکند. نویسنده به جبری میگوید که باید بازی خود را در زندگی ببیند و به جای پیروی از توهم جبر، به قدرت انتخاب خود توجه کند.
نویسنده تأکید میکند که انسانها دارای اراده و اختیار هستند و هیچکس نمیتواند بگوید که بر چیزی مجبور است. او به نکتههای متفاوتی اشاره میکند، از جمله اینکه خداوند بر کسی فشاری نمیآورد و انسانها باید مسئولیت اعمال خود را بپذیرند.
در ادامه، به رابطه میان اختیار و وسوسههای خیردوست و شیطان اشاره شده و نویسنده میگوید که این دو نیرو در ذهن انسان به دقت عمل میکنند. در نهایت، این متن بر اهمیت ادراک حس و اختیاری که انسان در زندگی دارد تأکید میکند و بیان میدارد که انکار این حقیقت به دور از عقل و منطق است.
مؤمن به جبری میگوید: تو حرف خود را زدی. حالا پاسخ من را بشنو.
هوش مصنوعی: به بازی خود دقت کن، ای شطرنجباز، و به حرکات حریف نیز توجه داشته باش که چگونه گسترده و عمیق است.
بهانه هایت را برشمردی، حالا نامهای از سنّی را بخوان، منتظر چه هستی؟
هوش مصنوعی: تو نکتهای را به صورت جبری و حتمی گفتی، حالا راز این موضوع را از من در داستان بشنو.
هوش مصنوعی: ما به انتخاب خود نمیتوانیم حس و درک را انکار کنیم؛ این مسئله به وضوح برای ما روشن و آشکار است.
هیچکس هرگز به سنگ دستور نمیدهد، چه کسی از کلوخ انتظار وفا دارد؟
هیچکس به آدمی نمیگوید که پرواز کن، یا ای نابینا! باید به من نگاه کنی.
خداوند فرمود: بر نابینایان هیچ ایرادی وارد نیست (که جهاد نکنند)، و او که مشکلات را میزداید، بر کسی بار گناه نخواهد نهاد.
هیچکس به سنگ نمیگوید که دیر کردی، یا چوب! چرا بر من فرود آمدی.
هوش مصنوعی: کسی نمیتواند مجبور را سرزنش کند یا او را معذور نشمارد.
هیچیک از دستورها و نهیها، خشمها و احترامها مربوط به کسی نیست جز کسی که اختیار دارد، ای صاحب دل پاک.
هوش مصنوعی: من در ظلم و ستم خود اختیاری دارم و این خواسته من از شیطان و نفس خودم بوده است.
هوش مصنوعی: توانایی و اختیاری که در درون تو نهفته است، تا زمانی که آن را نبینی و درک نکنی، به شکل کامل در دسترس تو قرار ندارد.
هوش مصنوعی: انسان با اختیارات و آرزوهای خود میتواند مسیر زندگیاش را انتخاب کند و هنگامی که درک عمیقی از این موضوع پیدا کند، توانایی پرواز و پیشرفت پیدا میکند.
هوش مصنوعی: سگ خوابش برده و وقتی که تکهای غذا را دید، ناگهان بیدار شد و دمش را تکان داد.
اسب نیز وقتی جو میبیند، صداهایی از خود در میآورد. و گربه اگر گوشت ببیند میو میو می کند.
دیدن اختیار به انسان این قدرت را میدهد که مانند شراره های آتش، حس و انرژی خاصی در او برانگیخته شود.
بنابراین ارادهات می تواند مانند ابلیس به حرکت درآید، و یا پیام عشق از ویس به تو برسد.
هوش مصنوعی: وقتی که انسانی که در جستجوی چیزی است، آنچه را که میخواهد به او پیشنهاد کنند، تصمیمات او به طور طبیعی و بدون فکر کردن به حالت خواب آلودگی او، بیدار خواهد شد.
هوش مصنوعی: فرشتهی نیکیها به رغم وجود شیاطین در دلها شور و نشاط ایجاد میکند.
برای اینکه اختیار نیکی کردن در تو برانگیخته شود، زیرا قبل از این، حالت و روحیاتت در حالت خواب و بیتوجهی قرار دارد.
بنابراین فرشته و شیطان بهعنوان نمایندگان عمل و تصمیمگیری در برابر انسان حضور دارند تا او را در انتخابهایش تحت تأثیر قرار دهند.
الهامها و وسوسهها می توانند حس انتخاب بین خوبی و بدی را بسیار تقویت کنند.
زمانی که به نماز میپردازی، ای دلربا، باید به فرشتگان سلام فرستی.
به خاطر الهام و دعاهای خوب شما، اختیار انجام این نماز به من داده شده است و این عبادت برایم روان و آسان شده است.
پس از گناه به شیطان لعنت میفرستی، زیرا او تو را به راه کج منحرف میکند.
این دو نیروی مخالف هم که در وجودت هستند، در پردهای از پنهان به تو عرضه میشوند.
وقتی پردههای پنهان از جلوی چشمانت برداشته شود، چهرههای کسانی که به تو نزدیکاند را خواهی دید.
تنها کسانی که به درستی سخن میگویند و میتوان به آنها اعتماد کرد، افرادی هستند که خود را در پس پردهها پنهان نکردهاند. در واقع، سخنانی که از دل بر میآید و از افرادی معتبر بیان میشود، خالی از آسیب و گزند است.
دیو میگوید: ای کسی که اسیر طبیعت و جسمت هستی، من فقط به تو پیشنهاد میکردم، و تو را به زور مجبور به کاری نمیکردم.
فرشته به تو میگوید: من به تو گفتم که پس از این لذت، غم هایت بیشتر خواهد شد.
من در آن روز خاص حرفهایی به تو زدم که نشاندهندهی راه به سمت بهشت بود، اما تو متوجه آن نشدی.
ما عاشق جان و روح تو هستیم و به پدر تو (حضرت آدم) سجده کردیم.
در این زمان ما هم به نوعی خدمت میگذاریم و برای محبت و دوستی تو دعا میکنیم.
آن گروه دیگر، دشمن پدرت بوده اند، و در مقابل دستور "سجده کنید" از پیروی از دستورات الهی سر باز زدند.
تو آن چیزی را که به ما تعلق داشت، گرفتی و حق زحمات ما را ندیدی و نشناختی.
در این زمان، ما و آنها را به وضوح بشناسید، با دقت به نحوه صحبت و بیان آنها.
نیمه شب وقتی که رازی از دوست میشنوی، هنگامی که سحر سخن میگوید، میفهمی که او همان دوست است.
اگر دو نفر در شب خبری به تو بگویند، روز که بشنوی، از گفتههایشان میفهمی که آنها را میشناسی.
صدای شیر و صدای سگ در شب به گوش رسید، اما به علت تاریکی هیچکدام را نتوانستند ببینند.
هنگامی که صبح شد و صدای آنها به گوش رسید، آن فرد دانا آنها را از صدایشان شناخت.
در نهایت باید گفت که هر دو دیو و روح به نوعی نشانهای از باقیمانده انتخاب و اختیار انسان هستند.
در وجود ما ارادهای پنهان وجود دارد و این حالت به وضوح زمانی نمایان میشود که دو دیدگاه مختلف در کنار هم قرار میگیرند.
استادان نسبت به کودکان سختگیرانه رفتار میکنند، اما آیا کسی سنگ سیاه را ادب می کند؟
آیا کسی به سنگ میگوید باید فردا بیایی و اگر نیایی، من جزای بدی را خواهم داد.
هیچ فرد عاقلی با سنگریزهای دعوا نمیکند و کسی سنگ بزرگ را ملامت نمیکند.
در عقل و تفکر، جبر از سرنوشت بیآبروتر است، زیرا کسی که به جبر اعتقاد داشته باشد، در حقیقت احساس خود را انکار کرده است.
کسی که به سرنوشت اعتقاد دارد، منکر احساس نیست. ای پسر! حق و حقیقت یک امر حسی نیست.
کسی که اعمال خداوند بزرگ را انکار کند، در حقیقت به نتیجه که بر وجود و کارهای او دلالت دارد، پشت پا زده است.
چنین شخصی میگوید وجود دود نشاندهنده آتش نیست و نور شمعی را بدون وجود شمع دیگری میداند. در واقع، اشاره به این دارد که برخی چیزها نمیتوانند به تنهایی حقیقت یا واقعیت داشته باشند.
هوش مصنوعی: این شخص همواره آتش را میبیند، اما به جای اینکه آن را بپذیرد، در تلاش است که آن را انکار کند.
این شخص حتی اگر لباسش بسوزد، میگوید که آتش وجود ندارد و اگر هم لباسش را بدوزد، باز هم میگوید که تار و پود آن وجود ندارد.
بنابراین، این نظریه جبر و اجبار، در واقع بدتر از چیزی است که از یک کافر انتظار میرود.
کافر میگوید که جهان وجود دارد و خداوندی نیست. میگوید که "یا رب" مطلوب و پسندیده نیست.
او می گوید جهان به خودی خود وجود ندارد و هیچ چیز ثابت و واقعی نیست. این اعتقادات و نظرات سوفسطایی متناقض و گمراه کننده هستند.
تمامی موجودات، اختیار را تایید می کنند؛ مانند فرمان این را نیاور و آن را بیاور.
او میگوید که فرمان و نهی و اختیار وجود ندارد، اما این حرف نادرست است.
حیوانات نیز وجود احساسات را تایید می کنند، هرچند فهم و درک ما منطقی و عمیقتر از این احساسات است.
به خاطر اینکه ما میتوانیم به طور مستقیم اختیار را احساس کنیم، بنابراین در قبال کارهایمان نیز باید پاسخگو باشیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.