رضا سعدی در ۱۱ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۱۲:۳۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷:
درود بر آقایان گوهری و کیخا، دوستان عزیزم،
در پاسخ به جناب کیخای گرامی، وال از هزار سال پیش در ادبیات بوده است و به آن بال (و گاهی همان وال می گفته اند)
جناب گوهری عزیز، بنده همچنان بر سخنم پای فشاری می کنم، اگر مولانا گفته نهنگ، پس مقصودش همان تمساح بوده است (تناسب تمساح و ماهی نیز کم نیست)
در مورد حضرت یونس هم، به ذکر این نکته بسنده می کنم که در کتب آسمانی از جمله قرآن آمده است که یونس در دهان ماهی (حوت) شد:
«فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَهُوَ مُلِیمٌ » صافات 142
شیخ اجل نیز در گلستانش بیتی با این مضمون آورده است:
قرص خورشید در سیاهی شد
یونس اندر دهان ماهی شد.
امین کیخا در ۱۱ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۵۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۴۴:
لغت قصد فارسی است از خواست
امین کیخا در ۱۱ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۵۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۴۴:
و ) حرف ربط بوده است و همان اشویی که فرمودید را خواسته بودم .
امین کیخا در ۱۱ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۱۰:۵۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۰۰:
من در واقع فرق بین اندو را می دانم ولی این iPad نامرد نمی داند !
امین کیخا در ۱۱ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۲۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۰۲:
فن برای تکنولولوژی گذاشته شده است و هنر برای art اما بهر سو پیشتر هنر این هنر امروزی نبوده و دامنه باز تری داشته است . بنا بر نگاه تولستوی در کتاب هنر چیست هر چه که ابزار انتقال احساس انسان باشد در دامنه هنر قرار دارد وهنر دو نوع اخلاقی و غیر اخلاقی دارد . ولی فن با احساس سر و کار ندارد هر چند با هنر هم مرزی درازی دارد مثل اشپزی که فن است ولی هنر نیست . دکتر پرتو گویا واژه تشیک را فارسی دانسته و گویا لغتی یاوه شده است که با تک در تکنولوژی قابل یکی گرفتن است ولی به نگاه این کمینه روان نیست .
امین کیخا در ۱۱ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۰۹:۱۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۴۳:
گویا خلخال را می فرمایید
امین کیخا در ۱۱ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۰۴:۱۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۴۴:
مقدس به فارسی سپند می شود و اشویی اما به کردی همان پیروز را به عنوان مقدس بکار می برند .
امین کیخا در ۱۱ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۰۴:۱۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۴۳:
چراخور بسیار زیباست . چریدن را اخرین بار سهراب بزرگوار زیبا بکار برده است یعنی ان شعر که می گوید کسی نیست خستگی های مرا بچرد ! و دلدار را به اهویی مانسته است .
امین کیخا در ۱۱ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۰۴:۱۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۴۳:
پای نگار کرده شاید فرانمون و اشاره به رنگ کردن پاها باشد که با حنا انجام می شود و نیز ویراست نوینش که لاک ناخن است .
امین کیخا در ۱۱ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۵۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۰۲:
فن به لری فند می شود یعنی درست انگونه که در ترفند مانده است . اما لغت زیبایی با فن داریم و ان پرفن است که گویا مولانا به کار برده است و معنی کسی است که چاره اندیش است و چارگر ولی نمی خواهیم به او حیله گر بگوییم و نازکی بسیاری در این لغت است . زهی شکر پاره پارسی دوستان زهی !
امین کیخا در ۱۱ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۵۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۰۲:
فربهی گرفتن چیزی یعنی رونق یافتن ان
امین کیخا در ۱۱ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۵۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۰۱:
کوه زه کوهی برود را با نگاه به تفسیری که مولانا از ایه کوهها چون پشم زده می شوند .... در فیه ما فیه باید گرفت او نوشته هرگز کوه ها در هم کوفته نمی شوند بلکه به لطف می رسند ( در برابر کثافت )
امین کیخا در ۱۱ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۴۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۰۱:
در فرهنگ واژه یاب دکتر پرتو گمان کنم گفته شده بود جمع باید جم باشد که در اوستایی وجود داشته است .
اما برای جمعیت و شلوغی لغت انبودگی از انبودن یعنی ازدحام وجود دارد و ناانبودگی یعنی خلوت
امین کیخا در ۱۱ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۴۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۰۰:
درست و فاش برای اموزاندن دیگران این شعر سروده شده است .
امین کیخا در ۱۱ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۳۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۹:
چه بزرگواری و بلند پایگی ای حس می کرده و چه همزمان فروتنی می کند .
مولانا با میر چند لغت زیبا همیشه بکار می برد یکی میراب یعنی مسوول بخشبندی و تقسیم اب در منطقه ! دیگری میر خوان یعنی مسوول سفره داری و اشپز باشی ها ! میر اخور یعنی مسوول نگهداری از اسب ها و ستوران !
همین ظرافت و نازکی را با سالار می توان کرد یعنی اب سالار و خوانسالار و اخورسالار بعضیرا خود مولانا به کار برده است
امین کیخا در ۱۱ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۰۲:۰۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۹۸:
فاش بنیاد لغت فاحش است
امین کیخا در ۱۱ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۲۲:۴۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷:
لغت وال به معنی نهنگ امروزی در کتاب لغت فرس اسدی هست. من خودم دیده ام .
امین کیخا در ۱۱ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۲۲:۴۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۶:
حفره یا سوراخ به فارسی یک لغت شگفت دارد که در فرهنگ نامه جلالی دیده ام و ان خوله است خوله معنی سوراخ می دهد و به لری ما به مشک پاره حوله می گوییم حالا همین لغت با hole انگلیسی همستاک است پس خالی هم مشکوک به فارسی بودن است . به لری به خالی حالی می گوییم .
امین کیخا در ۱۱ سال و ۷ ماه قبل، دوشنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۲۲:۳۳ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۷۱ - موعظه در اجتناب از غرور و کبر و حرص:
من از باب شوخی سفارش می کنم بجای لجباز واژه ستیهنده را به کار ببریم شاید کارها به سامان شد !
بعد التحریر
دوستان درود به همه شما هر دم از این باغ بری می رسد ، بیا یید بنویسید که بانو الهام هم به فرخی و خرمی به انجمن دوستان افزوده شد .
امین کیخا در ۱۱ سال و ۷ ماه قبل، سهشنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۲، ساعت ۱۴:۳۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷: