یکی در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، سهشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۴۱ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۸:
...کان را که خبر شد خبری باز نیامد
ساده در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، سهشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۲۰ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۶۸:
میندیش میندیش که اندیشه گری ها
چو نفطتند بسوزند ر هر بیخ تری ها
از حضرت مولانا
یا
تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافریست
راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش
از حضرت حافظ
مصداق همین بیت زیباست که می فرماید
نیست شطرنج تا تو فکر کنی
با توکل بریز مهره چو نرد
فکر سد راه سالک است
روفیا در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، سهشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۱۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶:
مباش در پی ازار و هر چه خواهی کن
که در طریقت ما غیر ازین گناهی نیست
در شگفتم که چگونه حافظ از چنین راز بزرگی اگاه شده و با چه شهامتی ان را به زبان اورده است ؟!
این راز بزرگ به عنوان یکی از فرمول های جهان هستی واقعا کار می کند و حتی یک خطا هم در ان راه ندارد !
اگر قصد دارید امتحانش کنید ابتدا باید اراده کنید درباره خوب و بد بودن هر کاری از نو بیندیشید .
و صفحه ذهنتان را به کلی از هر فکر قالبی که از گذشته به ان وارد شده پاک کنید .
در کمال شگفتی خواهید دید اگر از انجام هر کار ازار دهنده ای خودداری کنید احدی با شما مشکلی نخواهد داشت بلکه یگانه خواهید شد .
تازه در می یابید گناه یعنی چه ... یعنی هر چیزی که در خود ظرفیت مردم ازاری دارد و هر کاری غیر از ان ......
شاید خیلی جسورانه به نظر اید ولی جسارت اصلی در نیمه اول مصراع است !
مباش در پی ازار و ...
ایا کسی این جسارت و شهامت را دارد که احدی را نیازارد ؟؟!!
ناشناس در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، سهشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۰۸:۵۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۳:
شستوشویی کن و آنگه به خرابات خرام...
پیوند به وبگاه بیرونی
Sad Sweetheart در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، سهشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۰۲:۲۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۶:
سلام
خواستم که بگم ترجمه ی آقای علی هادی کمی مشکل داره البته
البته پی نوشت و ترجمه ی جناب رسولی به نظر حقیر بهتر هست
که در مصرع دوم بهتر است بگوییم
همانا من از فراق و دوری تو روزگاری را چون قیامت دیدم
بسیار بسیار از سایت خوبتون ممنون واقعا عالیه
آرزوی رستگاری
مینا در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۰۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۹:
با توضیحات استاد حسن انوری:
لمن یقول: به آن کسی که {نصیحت} میگوید - نصیحتگو
::
گمان نکن منِ دلداده نصیحت بشنوم ... که گوش استماع برای شنیدن «آنکسی که نصیحت میگوید» ندارم
سجاد در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۴۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴:
این نویسنده مصرع اخرش فامیل دوره خخخخخخخخخخخ
محمد در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۱۰ دربارهٔ ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۷۳ - کوشش و امید ترجمه از یک قطعه فرانسه:
یه جایه شعر جا افتاده به جای بیت چهار میگه که نجنبیدم از سیل زور ازمای. که ای تو که پیش تو جنبم ز جای
رضا در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۱۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰:
با سلام خدمت اهالی شعر و ادب پارسی
من عاشق این دو بیتم
" نماز شام قیامت به هوش بازآید
کسی که خورده بود می ز بامداد الست
نگاه من به تو و دیگران به خود مشغول
معاشران ز می و عارفان ز ساقی مست"
بهمن در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۰۴ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب پنجم در عشق و جوانی » حکایت شمارهٔ ۲۰:
این حکایت ناقص است
متن کامل آن :
پیوند به وبگاه بیرونی/
سیاوش بابکان در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۳۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۸:
چیز هم امروز نیز به مانای ( به قول دکتر ترابی!)
مال و خواسته در بخشهایی از میهنمان به کار میرود.
سعید سلطانی در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۳۰ دربارهٔ عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۱:
البته من نسخه ی دقیقی از جناب عرفی ندارم ،
اما فکر می کنم با توجه به وزن در بیت دوم مصرع اول کلمه ی ((خمر)) باید ((خُم)) نوشته بشه. همچنین مصرع اول بیت چهارم ((کنیم)) باید با ((کنی)) جایگزین بشه ...
سیاوش بابکان در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۱۵:۰۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۸:
و زنگ بار که کناره سیاه است( جزیره زنگبار)
که اینک بخشی از تانزانیاست در افریقای خاوری
و گویا حزب سیاسی نیرومندی دارند به نام افروشیرازی.
و جزیره که به فارسی آبخوست است و.....
جزیره که هر یک از دوازده بخش جهان است در آیین اسماعیلیان و هر جریره حجتی دارد و زندانی یمکان ناصر خسرو بزرگ که حجت خراسان بود
حسین مالـکی مقدم در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۵۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۲۰ - امتحان کردن مصطفی علیهالسلام عایشه را رضی الله عنها کی چه پنهان میشوی پنهان مشو که اعمی ترا نمیبیند تا پدید آید کی عایشه رضی الله عنها از ضمیر مصطفی علیه السلام واقف هست یا خود مقلد گفت ظاهرست:
با سلام ؛
آنچه روشن است این داستان مولوی نیز مانند بسیاری دیگر از مطالب او خلاف واقع است و این داستان نیز که در شان حضرت فاطمه الزهراء سلام الله علیها است را در مورد عایشه بیان کرده !
فرهاد در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۰۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۸:
جناب کیخا، دریابار به معنی ساحل دریاست یا کناره آن که خشکی است (بار = بر = کناره)، و همچنین در رودبار. چگونه بحر از واژه ای با معنی مخالف گرفته شده است؟!
فرهاد در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۱۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۸:
"چیزیم نیست ورنه خریدار هر ششم"
چیز در پارسی میانه به معنی مال و ثروت است. چیزیم نیست = مال و ثروتی ندارم
رشا در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۲۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۵۹ - داستان آن کنیزک کی با خر خاتون شهوت میراند و او را چون بز و خرس آموخته بود شهوت راندن آدمیانه و کدویی در قضیب خر میکرد تا از اندازه نگذرد خاتون بر آن وقوف یافت لکن دقیقهٔ کدو را ندید کنیزک را به بهانه به راه کرد جای دور و با خر جمع شد بیکدو و هلاک شد به فضیحت کنیزک بیگاه باز آمد و نوحه کرد که ای جانم و ای چشم روشنم کیر دیدی کدو ندیدی ذکر دیدی آن دگر ندیدی کل ناقص ملعون یعنی کل نظر و فهم ناقص ملعون و اگر نه ناقصان ظاهر جسم مرحوماند ملعون نهاند بر خوان لیس علی الاعمی حرج نفی حرج کرد و نفی لعنت و نفی عتاب و غضب:
با سلام
آنچه که بنده را پس از مطالعه نظرات ارزشمند دوستان جلب نمود، نوع بحثی است که با یکدیگر می نمایند.
متاسفانه تفکری که حاکم بر این بحث هاست تفکر صفر و صدی و یا سیاه و سفید می باشد. در حالی که اگر بی طرفانه به موضوع نیک بنگریم مشاهده خواهیم نمود چه منتقدان و چه طرفداران نظرات منطقی و ادله کافی دارند.
اما متاسفانه لحن صحبت ها به خواننده القا می کند که انگار فقط یکی از این نظرات حق دارند صحیح باشند.
این نوع تفکر که اولین سطح باورهای معرفت شناختی به حساب می آید در جوامع مختلف بسیار آسیب زا بوده است. که عارضه ایی مثل داعش یکی از نتایج بارز افراط و پافشاری بر این نوع تفکر است.
حقیر وظیفه خود دانستم تا این مورد را با اساتید خود توسط این حاشیه در میان بگذارم
حمید در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۰۰ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۸ - جرس کاروان:
با سلام من هروقت غزل های شهریار را می خوانم گریه ام می گیرد بااین شعر اذری از استاد یاد می کنم: ای ادب دنیاسنه سلطان سلام اولسون سنه
شاعر باشوکت ایران سلام اولسون سنه
حقی وار فخرایلسن دایم سنه اهل ادب
سن او شاعرسنکه عالمده سنه یوخدر مثال
merce در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۳۱ فروردین ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۲۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸:
با سلام
من هم با فرمایش جناب محمد کشاورز موافقم
اگر ”عسلی دوخته“ را قبول کنیم معنای دیگری به شعر داده ایم که بسیار زیباست
غیر مسلمانها برای تمیز از مسلمان پارچه ی زردی به شانه ی خود می دوخته اند
خاقانی میفرماید: گردون یهودیانه به کتف کبود خویش
آن زرد پاره بین که چه پیدا برافکند
که منظور از زردپاره خورشیداست
و سعدی هم در جایی سروده :
این حلاوت که تو داری نه عجب کز دستت عسلی دوزد و زنار ببندد زنبور
بدین معنا که : حتی زنبور هم از شیرینی تو از آیین خویش دست میکشد
(در قدیم اعتقاد به مسلمان و غیر مسلمان بودن زنبورها داشته اند)
بااحترام
مرسده
یکی در ۱۰ سال و ۳ ماه قبل، سهشنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۵۳ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان سیاوش » بخش ۱۶: