گنجور

حاشیه‌ها

۷ در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۰۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۰:

خرم تن او که چون روانش
از تن برود سخن روانست
این غزل هم به نظر درباره خود سعدی و نظم و نثر روان اوست وقتی که شروع به باز کردن و خواندن گلستان و بوستان وغزلهای او میکنیم که در قالب باز کردن نامه دوست سروده است

دانشجو در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۵۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳۵:

دوستان، "که ماهی" درست است. معنیش هم کاملا مشخص و واضح هست. میگه" تو از زیبایی به قدری درخشانی که دیگران فکر میکنند تو خورشیدی و نمی تونن ببینن که تو ماه هستی". ماه نماد روی زیباست.
موفق باشید

۷ در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۹:۵۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲:

به نظرم همه این غزل را سعدی در بزرگی خود و شناوری سخن خود سروده
هزار بلبل دستان سرای عاشق را
بباید از تو سخن گفتن دری آموخت
برفت رونق بازار آفتاب و قمر
از آن که ره به دکان تو مشتری آموخت
همه قبیله من عالمان دین بودند
مرا معلم عشق تو شاعری آموخت

Majid در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۰۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۴:

ببخشید شعر جا افتاده بود
ای بی خبر بکوش که صاحب خبر شوی. تا راهرو نباشی کی راهبر شوی غزل 487

Majid در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۵۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۸۴:

سلام دوستان علی جان خیلی خوب معنی کردی اما حافظ معروف است به رندی این شعر را به ظاهر برای شاه شجاع سروده و بعدش هم از پادشاه عیب پوش طلب کرده که این سر و راز پنهان بمونه حال قرن بیست و یکیم باید مطالعه های خود را بیشتر کنیم حافظ دم از میخانه و رهایی از گناه میزنه منظور ش از میخانه کلیساست و از می شرابی است که به منظور خون پاک مسیح که برای بخشیده شدن گناهانمان ریخته شد در کلیسا ماهی یکدفعه و برخی هر هفته مینوشند و نانی تکه میکنند به منزله بدن مسیح این کار را خود مسیح در شام اخر انجام داد و گفت این مراسم را به یاد من انجام دهید و حافظ نیز یک عارف بزرگ بوده که خصلت عارف ها اینه که دوبینی نسبت به ادیان ندارند و هر چه که نیکوست را میپذیرند بکوش ای پیر که روزی پدر وی تا راهرو نباشی کی راهبر شوی

ناشناس در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۳۶ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۳:

ایا خیام تفکرات لیبرال داشته یا یک کمونیست بوده یا یک عارف یا .....

ناشناس در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۱۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۱:

گفته می شود بعضی از حافظ شناسان با خواندن بعضی از غزل های خاجه شیراز بیهوش می شدند. این غزل چقدر زیبا است شکوه غزل فارسی است.....

ناشناس در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۱۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۹:

خطاب حافظ بر مفتیان متحجر است که عرفان را دروغ می پنداشته اند....

ناشناس در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۱۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۴:

تیمور لنگ در فتح شیراز از حافظ در مورد این شعر بازخواست می کند. که تو گفته ای ساکنان اسمان با تو شراب خورده اند. البته حافظ جواب زیبایی داده است.....

ناشناس در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۰۱ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۲ - مناجات:

خوشا بحالش که مولا علی شعرش را پذیرفته است. بهشت بر او گوارا.

بابک در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۱۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴:

مرتضی گرامی،
-سمن بویان، آنانی که بوی گل سمن، یاسمن و یا یاس، دهند.
منظور حافظ دقیقاً چه کسانی است؟ او مشخص نمی کند و این را به پرواز ذهن خواننده محول می کند.
-بنشانند در این مصراع دو ارجاع دارد،
یکی به غبار غم که فروکش کند چو اینان در کنار بنشینند،
و دیگری به بوی(خود اشاره به طبیعت و ماهیت) سمن که در دل بنشانند.
پیروز باشید
از بابکی دیگر

دامون در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۰۰ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶:

شاید: از تو هر جایی ننالیدیم و هرجایی شدی

ناشناس در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۳۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۳:

نقل شده. خوابی است که حافط از امام علی دیده است و او را متحول کرده است.

ناشناس در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۵۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۸۲:

افسان = افسانه
شاهد :
از نفس سخن کم جو در مجلس جانبازی
بر تارک بی نفسی فرموده دل افسان ساز. ( سنایی)

ابراهیم نوربخش در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۸:۵۸ دربارهٔ اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۴۷ - پرسش های دیگر و پاسخ برهمن:

ریشه ی واژه ی آب در فارسی باستان،api است که در فارسی میانه به آب تحول یافته است و به همین شکل به ادب دری راه یافته است. برای اطلاعات بیشتر در این زمینه ن.ک. ابوالقاسمی، محسن،(1374).ریشه شناسی. انتشارات ققنوس،تهران، چاپ دوم.

مرتضی در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۸:۳۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴:

در بیت اول مقصود از سمن بویان چه کسانی هستند ؟
و بنشانند به چه معنا میباشد ؟
تشکر

آریا در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۲۱ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲:

من محو بیت چهارم شدم. جانا سخن از دل ما می گویی

هیچ در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۲۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۲:

در مصرع دوم بیت دوم به کلمه "وحش" مشکوکم ، بنظرم "وحوش " درست میاد
بدلایل زیر
اول آنکه وحش فرد است و نگریزند جمع لذا تناسبی نیست
دوم آنکه کلمه "آدمیان " در مصرع اول بیت دوم که باز اتفاقا جمع است مقارنتی با "وحش " ندارد
سوم آنکه کلمه وحش حس روان بودن را در شعر و مخاطب میکاهد

هیچ در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۲۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۲:

در مصرع دوم بیت دوم به کلمه "وحش" مشکوکم ، بنظرم "وحوش " درست میاد
بدلایل زیر
اول آنکه وحش فرد است و نگریزند جمع لذا تناسبی نیست
دوم آنکه کلمه "آدمیان " در مصرع اول بیت دوم که باز اتفاقا باز جمع است مقارنتی با "وحش " ندارد
سوم آنکه کلمه وحش حس روان بودن را در شعر و مخاطب میکاهد

محمد رضا در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۰۲ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵ - دستم به دامانت:

آقای رحیم:
به نظر محل علامت سوال انتهای بیت هشتم نیست. شاعز پرسیده: نکند از خون مظلومان باشد؟ سپس تذکر داده که: اگر این چنین باشد گریبانت را می گیرد. با تشکر

۱
۴۲۵۶
۴۲۵۷
۴۲۵۸
۴۲۵۹
۴۲۶۰
۵۵۴۹