گنجور

حاشیه‌ها

مسعود جدید در ‫۱۰ سال قبل، شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۱۳ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۶ - جمع و تفریق:

گر دوستان به علم و هنر تکیه کرده اند
ما را هنر نداده خدا جز توکلی
....
در نگاه اول اینجور به نظر میاد که شاعر داره میگه من هنری ندارم جز توکل کردن , ولی با کمی دقت میتوان دریافت منظور شاعر اینه که توکل کردن از تمام هنرها برتره و ارزشش بیشتر

حسین بدیعی در ‫۱۰ سال قبل، شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۰۶ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۵:

از متن شعر پیدا است که این شعر عرفانی است و نمی‌تواند از خیام باشد. خیام نه عرفان زاهدانه و بدبینانه‌ی مولوی را داشت و نه عرفان شاد سعدی و بخصوص حافظ را زیرا از بن به عرفان اعتقادی نداشت. در کنسرت رباعیات خیام هم شاملو این بیت را به این مناسبت به خیام نسبت داد که با صدایش جور بود که الحق بعد از زنده‌یاد روشنک و چند گوینده‌ی دیگر شنیدنی است ولی فاقد اعتبار ادبی قابل اعتماد است.

مسعود جدید در ‫۱۰ سال قبل، شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۸:۲۲ دربارهٔ رضی‌الدین آرتیمانی » رباعیات » رباعی شماره ۶۹:

سلام من در کتاب دیوان اشعار این شاعر سالها پیش جور دیگه ای از این شعرو خوندم بیت دوم این بود که به نظرم زیباترم هست:
رقص تو ز پای تا سر از دین و دل است
ما بی دل و دین بی سر و پا می رقصیم

محسن در ‫۱۰ سال قبل، شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۷:۴۵ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۸:

در برخی متون مصرع سوم اینگونه است:
خاکیم همه چنگ بساز ای مطرب

مهدی همدانی در ‫۱۰ سال قبل، شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۶:۴۸ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۹۰:

آقای فرهاد خیام شناس "بسیار دور بوده.....!!!!"
هر کسی از ظن خود شد یار من از درون من نجست اسار من .....!!

محمدرضا در ‫۱۰ سال قبل، شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۰۴ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱:

گورکن بنظرم اینطوری که شما و امثال شما هرچیزی رو تفسیر میکنن خوبه نمیگن زندگی بشریت رو تفسیر کنید وگرنه بشر بیچاره میشد خب اینطور تفسیر کردن که کاری نداره تورات بدلیل اینکه از ات عربی که مخصوص جمع مونث استفاده شده و تور هم که 10000 سال پیش توسط اقوام پیش از آریایها در فلات مرکزی ایران کنونی استفاده میشده به معنی تبار و قوم هست یعنی اقوام مونث یا تبار مونث پس اینکه یهودیان نسبت به کتاب آسمانی میدن هیچ ارتباطی نداره و خواستن خودشون رو نسبت به انسانهای دیگه برتر جلوه بدن یا اینکه زئوس خدای خدایان در مفاهیم و ادبیات یونان باستان بدلیل اینکه از لحاظ فلسفی تخلیه شده بودن و خدا هم کم داشتن یه خدای خدایان که از همه قویتره بوجود آوردن تا فلسفشون جون بگیره تا مردم بیچاره رو بهتر سرکیسه کنند دیدی چکار راحتیه حتی میتونی لیموشیرین رو به سیاره مریخ ربطش بدی و کلا یه چیزی رو نقض ودروغ بدونی یا درست و روحانی اینجور تفسیر کردنا در اصطلاح بدرد عمت میخوره هرکسی میتونه اینطوری برهان بیاره دانشمند
یه نگاه مینداختی این خیام رو از بالا تا پایین گور به گورش کردن هرکی یه چیزی گفت پس ببین تفسیر و برهان اوردن براساس دید افراد نسبت به دنیای خودشونه که چطور بو طعم ومزش رو هر فردی از منظر خودش داره و شما داری اعتقاد میلیاردها انسان که در یه زمینه براشون رنگ و بو و طعمی مشترک داره رو با 4تا دلیل آبکی و سرهم بندی شده نفی میکنی
خیام خدا رحمتت کنه
آسوده بخواب که ما بیداریم

مونسی در ‫۱۰ سال قبل، شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۲۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۳۱:

به جناب کائنی عزیز
تعبیرات زیبای شما رو تحسین میکنم ، فقط آنجا که رومی گفت وأندر دل آتش در پروانه شو ،
به نظرم شاعر مقصود این را دارند که وارد آتش شو . البته تعبیر آتش آن نیست که حضرتعالی فرمودید، مشغلات دنیایی نیست' بلکه منظور آتش عشق، آتشی که فرمود ""آتش است این بانگ نای و نیست باد ""یا فرمود "" عشق ز پروانه بیاموز کان سوخته را جان شد و آواز نیامد"" . ولی مشکل اینجاست که هرکسی توان وارد شدن به این آتش را ندارد. که البته نتیجه نهائی همان است که شما گرفتید.
با احترام

علی در ‫۱۰ سال قبل، شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۲:۵۶ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۳:

با درود فراوان
با اینکه چندسال رفته ولی بازم این شعر دلمو آتیش زد
تشکر برای سایت خوب و کامل شما.

تسلیم در ‫۱۰ سال قبل، جمعه ۲۲ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۵۵ دربارهٔ عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹:

به نظر می رسد حرف اضافه ی "بر" جانشین بهتری برای "در" در مصراع دوم باشد؛ چرا که بر در می نشینند نه در یا درون در.

امیر در ‫۱۰ سال قبل، جمعه ۲۲ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۵۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۸۴ - قصهٔ بازرگان کی طوطی محبوس او، او را پیغام داد به طوطیان هندوستان هنگام رفتن به تجارت:

گر فراق بنده از بد بندگیست
چون تو با بد بد کنی پس فرق چیست
اگه همه گناهایی که یه انسان انجام میده از غرور و نادانی اون انسان باشه ای خدا اگه توهم اونو نبخشی پس فرق بین خدواند و انسان چیه مولانا در اینجا به این موضوع اشاره میکنه خداوند همیشه بخشنده ومهربان و در همه حال اگه بنده ای بسوی او برگرده مورد رحمت خداوند قرار میگیره

کمال در ‫۱۰ سال قبل، جمعه ۲۲ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۲۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۴:

باسلام، جالب اینجاست که اقاجاویدمدرس (رافض) این غزل راخوب
بقول معروف حلاجی وبررسی کرده ولی بنده یک تفأل درمورداین،،،،،
غزل دراینجامیآورم که:
مژده به شماکه اززحمت های وسختی ها
رهایی خواهیدیافت ودرمراسم شادی،،،،
شرکت خواهیدکرد،شرایطی برای شما،،
پیش می آیدکه شادی واقعی راتجربه،،،،
کنید،مشروط براینکه ازاشتباهات ،،،،،،،،،،،
گذشته عبرت گرفته ودرجبران آن،،،،،،،،،،
بکوشید،شمادارای دلی پاک هستیدسعی
کنیدازدورویی وظاهربازی بپرهیزید،،،،،
وبه تزکیه نفس اقدام کنید.
پیروزباشید.

ملکوت در ‫۱۰ سال قبل، جمعه ۲۲ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۳۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۳۱:

فرمایش دوستان صحیح است، عارف ابن الوقت است... یعنی فرزند زمانه است... یعنی به لحظه لحظه زندگی توجه دارد و در پی استفاده از آن هاست... به عبارت دیگر به نفحاتی که خداوند در زندگی انسان روان می کند دقت دارد و از آن ها بهره می برد...
حضرت پیامبر (ص) فرمود: اِنَّ لِرَبِّکُمْ فِی أَیّامِ دَهْرِکُمْ نَفَحاتٌ أَلا فَتَعَرّضُوا لَها:همانا در طول عمر شما، نسیم های الهی وزیدن می گیرد، پس بیدار باشید و خود را در معرض این نسیم ها قرار دهید...
برای عارف همیشه این نفحات قابل ادراک است و لذا زمانی را جهت سپری کردن برای غیر و اندیشیدن در مورد آن را ندارد... با احترام

ایران نژاد در ‫۱۰ سال قبل، جمعه ۲۲ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۲۷ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب هفتم در عالم تربیت » بخش ۲۱ - گفتار اندر پرورش زنان و ذکر صلاح و فساد ایشان:

زنی نو کن ای خواجه،در هر بهار
که تقویم پارینه، ناید به کار.
رندی چنین ، در لفظ و معنا
هر گز نبوده ،در جمله دنیا

ایران نژاد در ‫۱۰ سال قبل، جمعه ۲۲ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۱۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۷:

به ملک ، فرشته و ملک پادشاه ، ملک باصدای پیش که پادشاهی است و ملک که جمع آن املاک است را باید که بیفزاییم.

کمال در ‫۱۰ سال قبل، جمعه ۲۲ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۵۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۴:

باسلام،ماه صیام بمعنی مه رمضان،ماه قران وخدا،انشاالله دراین بمهمانی خدارفته،ودرضیافت این برکت الهی نفس خودرادگرگون
سازیم ،انشاالله.

معصومه زارعی رضایی در ‫۱۰ سال قبل، جمعه ۲۲ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۵۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴:

غزل فوق العاده ای بود
یه بیت از خودم در جواب حضرت حافظ
ز سیل اشک عاشق ها زمین غرق است و واویلا
به حال آن عمارت ها که زیر سیل ویرانند..

هما در ‫۱۰ سال قبل، جمعه ۲۲ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۳۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۷:

هر آدم آید غمی به مبارکبادم
طنز رندانه دارد.

هما در ‫۱۰ سال قبل، جمعه ۲۲ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۳۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۷:

طایر گلشن قدس در بیت دوم یعنی پرنده ی باغ بهشت
اشاره به مرحله از آفرینش آدم (انسان) دارد که خداوند از روح خویش در کالبد خاکی ما دمید.و حافظ معتقد است که این روح از مبدا هستی خود دور افتاده و در زندان تن افتاده است.

هما در ‫۱۰ سال قبل، جمعه ۲۲ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۳۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۷:

منظور از دامگه حادثه در بیت دوم این دنیا است که حوادث آن نیک و بد به دست ما نیست.حافظ معتقد است دنیا حادث و ناپایدار است.

هما در ‫۱۰ سال قبل، جمعه ۲۲ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۳۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۷:

در توضیح بیت من ملک بودم....
دکتر محمد استعلامی در کتاب درس حافظ توضیح دادند که
تا هنگامی که آدم و حوا با فریب ابلیس میوه ی درخت جاودانگی گندم را نخورده بودند جای انسان در بهشت بود لغزش آدم باعث امدن ما به این دنیا(دیر خراب آباد)بود.

۱
۴۲۴۶
۴۲۴۷
۴۲۴۸
۴۲۴۹
۴۲۵۰
۵۴۷۳