گنجور

حاشیه‌ها

ناشناس در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۳۸ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۱:

جناب محمد پور،محتسب نهی کننده از امور ممنوع در شرع.
" اگر ترا بدین حالت محتسب ببیند حد بزند "
سیاست نامه.
فرهنگ معین صفحه‌ی 3896
توضیح جناب عالی نیز کم وکسری ندارد.
به شمار آورنده.

ناشناس در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۳۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸:

با احترام به ساحت بلند ادب ایران زمین
دوست گرامی «آمیز» !
این حقیر همچنان مردد است آن واژه را پسوند، پیشوند یا کوتاه شده ی همان اصطلاح مشهور آقامیرزا... خطاب کند.
از نوشته هایتان پیداست که کمترین آشنایی با زبان شعر ندارید و خواننده را چنان حیران می سازد که گویی در گذار از این حوالی و از قضا بر این گنجور فتاده اید! وزن شعر یا به مذاق شما خوشتر، ریتم و آهنگ شعر ابتدای همین صفحه نوشته شده.
ساغر می بر کفم نه تا ز بر
بر کشم این دلق ازرق فام را
ساغر می= پیاله ی شراب
بر کفم نه= به دستم بده
تا ز بر= تا از تن
برکشم= بیرون بیاورم
این دلق= این خرقه ی
ازرق فام را= کبود رنگ را
در برخی نسخ مصراع اول همین بیت بدین گونه آمده؛
ساغر می بر کفم نه تا ز سر
بر کشم این دلق ازرق فام را
در این بیت هیچ تشبیهی بکار نرفته است. ایضٱ رنگ شراب ارغوانی است نه سرخ.
دلق=خرقه یا لباس پشمین به گونه ای طراحی و تهیه می شده که آن را از سر(بالا)بر تن میکردند و از سر هم بیرون می آوردند. لطافت دیگری که این بیت دارد آنست که؛
پیاله ی شراب بمن بده تا از سر بیرون کنم(از فکر و ذهنم بیرون کنم)...این دلق ازرق فام را
بین سیاهی و سفیدی و برای گذر از سیاهی و رسیدن به سفیدی باید از کبودی گذشت.

شاداب ذکاوتی در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۲۰ دربارهٔ عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۹:

بیت سوم: لختی دل آن طایفه خستیم و گذشتیم

کسرا در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۵۷ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵:

آواز این رباعی زیبا... در برنامه گلهای تازه شماره 154... با آواز استاد شجریان...

ناشناس در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۵۱ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۷۳:

بیت 3
غلط: پیشه
درست: بیشهء

ناشناس در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۸:۲۳ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۶۰:

بیت های 6 و 12
غلط: نقش
درست: نفس
---
پاسخ: با تشکر، تصحیح شد.

بابک در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۵۱ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۱:

مجید محمدپور گرامی،
بیان شما کاملاً صحیح است،
ولی شاید کمی ریزبینانه تر توان گفت که محتسب آنی است که حساب و کتاب دیگری و دیگران را بر خود روا می بیند.
پیروز باشی

مجید محمدپور در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۳۵ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۱:

محتسب : مأموری که کار او نظارت در اجرای احکام دین است .

مجید محمدپور در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۳۴ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۱:

این حکایت اشاره دارد بر
سوره ی حجرات آیه ی 12 ؛ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا کَثیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا ، ای کسانی که ایمان آورده اید! از بسیاری از گمانها بپرهیزید ، چرا که بعضی از گمانها گناه است

بابک در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۲۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴:

پرهام گرامی،
این بنده نیز چندین سال پیشتر هنگام گذر در بساط دستفروشی کتاب فوق الذکر از شادروان کسروی را دیدم و پس از مرور چند صفحه آنرا بر جای خود نهاده و از خریدش منصرف گشتم.
شبی بعد که با یکی از دوستان اهل ادب و مطالعه بودیم، به او گفتم که آری چنان بود و برای من جای بسیار شگفتی که چطور دانشمند و محققی بی نظیر چنان بر حافظ و سعدی تاخته و توهین و بی احترامی روا داشته؟
گفت: "می دانی چه زمانی کسروی چنان گفته؟ زمانی که سر هر کوی و برزنی یک شیره کشخانه در مملکت بود و جوانان جز از تباهی و فعلگی راهی را پیش نمی گرفتند، او بر ملت می غرد که به جای این راه علم و ریاضی و فیزیک و شیمی و کشور را ساختن پیش گیرید..."
دیدم که حرفش منطقی است و پشیمان شدم که چرا کتاب را نخریدم، هر چه باشد نقد بر نقاد نیز توان کرد و هم گویش کسروی را می باید در زمان خود و هم بیانات حافظ و سعدی را در مبحثی جدا نگریست.
پیروز باشی
و البته از بابک دوم(دیگر) در اینجا

مصطفی در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۱۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۶:

چند بیت از این شعر رو علیرضا قربانی خونده، واقعا زیبا از آب در اومده...

بابک در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۵:۴۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۵:

جمال گرامی،
بین راه و کمینگاه، " وَ" وجود ندارد
(کاروان رفت ) و( تو در راه کمینگاه ) به خواب...

بابک در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۵۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۸۵:

خانم مریم گرامی،
1-بز لاغر، یعنی مفلسکان (مفلسان مفلس، بیچاره بیچاره) که به بز لاغر قناعت کنند چون دسترسی به بز چاق ندارند.
2-آب حیوان، آبی است اسطوره ای که زندگانی جاودان و ابدی بخشد، و در افسانه ها اسکندر پی آن رفت تا عمر جاودان یابد.
در اینجا گوید که آنرا کنار زده و پی آتش سوزاننده و از بین برنده رود.
3-سرد مزاجان، آنان که خشک و عبوس و نچسب و سرد مزاجند.
4- حلقه زهره بیانت، اشاره است به عطارد در عربی یا تیر در فارسی (Mercury) در مصراع نخست، که در نجوم و رمالی (Astrology، ونه Astronomy) حاکم بر عقل و دانش است. زهره یا ناهید در فارسی (Venus) حاکم بر عشق و موسیقی و هنر است.
در اینجا گوید که اگر عطارد(یا عقل) بخواهد ادای بیان زهره(عشق) را در آورد مورد تمسخر قرار می گیرد.
5- احتراقات و تربیع و نحوست، هر سه اشاره به قوانین نجوم و رمالی است.
-احتراقات زمانی است که یکی از اخترها چون عطارد، زهره، بهرام، زحل... در درجه ای از خورشید قرار گرفته و می سوزد یعنی ماهیت قدرتش یا کم شده و یا از بین می رود.
-تربیع زمانی است که دو اختر، سه برج فلکی و یا 90 درجه با یکدیگر فاصله دارند و تبعات آن...
-نحوست زمانیست که دو اختر چنان مقابل یکدیگر،یا یک اختر در برجی بخصوص، قرار گیرند که حاصل آن نحس باشد. مثل آنکه گوییم قمر در عقرب است، یعنی ماه در برج عقرب است که نحس باشد.
-

جمال در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۴۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۵:

سلام ؛ همونطور که جناب شهریار70 گفته : "کاروان رفت و تو در راه و کمینگاه به خواب "درسته منتهای مراتب من نتونستم معنی" کمینگاه به خواب" رو بفهمم ضمن اینکه "تو در راه "خیلی معنی درستی نمی ده و "تو در خواب "بهتر مفهوم رو می رسونه . لطفا اگه کسی می تونه در این مورد توضیح بده. ممنون

واصل در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۱۳ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد اول » شاهد افلاکی:

با سلام و عرض ادب
در مصرع اول بیت اول، حین، عین نوشته شده است.

پرهام شش بلوکی در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۳۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴:

دوست عزیزی مرحوم کسروی را ناچیز میخواند...عجیب است،پیداست تحقیقات بینظیر ایشون رو در مورد مشروطه و زبان فارسی و آذری باستان رو نخوندن....که چنین مرد فاضل و گرانمایه ای رو نا چیز میشمرند...مرحوم کسروی در زمینه تاریخ و زبان محقق یگانه ای بودند ولی نظر ایشون در مورد ادبیات همانند سایر روشنفکران مشروطه همانند کرمانی و آخوندوف این بود که مدیوم ادبیات باید پشتیبان ملت و مردم باشد و سخن از عشق و عرفان بیهودگیست و از دلایل عقب ماندگی ملت شعر قرن 6 به بعد را میدانستند...(البته من مخالف این نظرم(...ولی باید احرام به بزرگان گذاشت

غلام ربانی عثمانی در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۳۶ دربارهٔ سعدی » بوستان » باب ششم در قناعت » بخش ۴ - حکایت:

بیت سوم،
مصرع : که روی از تکبر بر او سرکه برد
لطفا (سرکه) را نزدیک هم بنویسید تا سر - که خوانده نشود
تشکر

یک مرد گربه دوست در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۰۰ دربارهٔ مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۲:

جز جستن من ز پیش تو روی نبود
نه "ز پیش روی تو"
مصرع آخر

مریم در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۷:۴۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۸۵:

پرسشی درباره معانی این ترکیبات داشتم که اگر کسی اطلاعی داشت لطفا بیان کند:
1-بز لاغر
2-آب حیوان
3- سردمزاجان
4-حلقه زهره بیانت
5-ز احتراقات و ز تربیع و نحوست

بابک در ‫۱۰ سال و ۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۴۸ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۲:

با پوزش،
فیتزجرالد انگلیسی و نه رولینسن

۱
۴۲۴۷
۴۲۴۸
۴۲۴۹
۴۲۵۰
۴۲۵۱
۵۵۴۹