گنجور

حاشیه‌ها

حمید سامانی در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، شنبه ۴ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۰۶:۵۲ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هشتم در آداب صحبت » حکمت شمارهٔ ۱۸:

دوست ناشناس "فرمانروایان اند" اشتباه است، انتظار میرود که شما املای کلمات را بهتر بدانید، "فرمانروایانند" صحیح است، ضمیرها و شناسه های صرفی را درست به کار ببرید، کلماتی که به "ه" ختم میشوند بعد از "ه" به خود "الف" میگیرند و به جای "ند" از "اند" استفاده میشود و دلیل آن برای تلفظ راحت است
خانه => خانه ام
نامه => نامه اش
ولی فرضاً نمینویسیم: کتاب اش یا دفتر اش، مینویسیم کتابش یا دفترش
فرمانروایان + هستند یا (ند) = فرمانروایان هستند یا فرمانروایانند

سیروان حسن در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، شنبه ۴ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۰۴:۱۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۴۹:

سلام مرسی برای تفسیر این اشعار زیبا
لطفا همکاری کنید

مرحوم_فراز_خراسانی در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، شنبه ۴ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۰۲:۲۲ دربارهٔ شاه نعمت‌الله ولی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷:

بیت سوم :
جمال اوست که در آینه نماید روی
"دو" اضافی هست

مهدی کاظمی در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، شنبه ۴ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۰۰:۲۷ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۴ - تلبیس وزیر با نصاری:

پس بگویم: من به پیر، نصرانیم
ای خدای راز دان می‌دانیم
سپس به مسیحیان می گویم که من در باطن مسیحی هستم و اضافه می‌کنم: ای خدای راز دان ! تو مرا می‌شناسی و حقیقت عقیده مرا می‌دانی.
شاه واقف گشت از ایمان من
وز تعصب کرد قصد جان من
خواستم تا دین ز شه پنهان کنم
آن که دین اوست ، ظاهر آن کنم
شاه بویی برد از اسرار من
متهم شد پیش شه، گفتار من
وزیر حیله‌گر در ادامه می‌گوید: به مسیحیان خواهم گفت که شاه چون به راز من پی برد و دانست که من مسیحی هستم از روی تعصب و کوته‌فکری قصد جان مرا کرد.
نکته‌ای که باید در اینجا به آن اشاره شود این است که تعصب و کوته‌فکری باعث ریختن خون پیروان ادیان دیگر می‌شود وگرنه از نظر مولانا جوهر همه‌ی ادیان الهی یکی است و اگر شخص دچار بیماری دوبینی نباشد، آنها را یکی خواهد دید.
وزیر در ادامه می‌گوید: می‌خواستم دین خود را از شاه پنهان کنم و مطابق دین و آیی او که دین یهود بود، عمل کنم. اما شاه از حقیقت امر مطلع شد و فهمید که من به او دروغ گفته‌ام.
گفت: گفت تو، چو در نان سوزن است
از دل من تا دل تو روزن است
من از آن روزن بدیدم حال تو
حال تو دیدم، ننوشم قال تو
وزیر از شاه نقل می‌کند که شاه گفت: سخن تو مانند سوزن در نان است، یعنی سخنان تو مرا آزار می‌دهد. دل من به دل تو راه دارد، یعنی من حال درونی تو را می‌دانم و گول حرفهایت را نمی‌خورم. من از آن روزنی که به درون تو می‌نگرم، حال واقعی تو را دیده‌ام و دیگر حرفها را نمی‌شنوم و نخواهم پذیرفت.
این نکته نیز باید در اینجا مورد توجه قرار گیرد که هر چند از چنین شاه ظالمی که در داستان از او نام برده شده است، چنین کرامتی که بتواند درون دیگران را ببیند، بعید است. اما مولانا خیلی پایبند این جزئیات در داستانهایی که نقل می‌کند، نیست و هرگاه بخواهد از متن داستان خارج می‌شود و حرف خود را می‌زند. به هر حال، وقتی کلمه‌ی شاه به میان می‌آید از نظر مولانا این کلمه بیانگر انسانی با علو درجات است و معمولا او اولیاء خدا را شاه می‌نامد، پس چنین کرامتی از آنها امری عادی تلقی می‌شود.

deargoli deargoli@gmail.com در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۳ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۰۲ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳۰ - در مدح بهرامشاه:

ر دیوان سنایی ابیاتی به چشم می‌خورد که در آن سنایی خود را "حسن" خوانده است. در این بیت سنایی می‌گوید:
حسن اندر حسن اندر حسنم
تو حسن خلق و حسن بنده حسن
به‌خاطر این بیت بعضی از محققان می‌گویند که نام او در اصل حسن بوده و وی بعدها نام "مجدود" را برای خود انتخاب کرده است.
معنای این بیت خیلی واضح نیست

nasim در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۳ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۵۴ دربارهٔ شاطر عباس صبوحی » غزلیات » شمارهٔ ۲۷ - بهانه:

مصرع هشتم(بسته به دست خویش حنا را بهانه کرد)

محمد در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۳ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۰۴ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۴۱:

سلام، این حکایت چرا بصورت کامل نیومده؟ من نسخه ای از گلستان دارم که دتوی اون 10 بیت شعر هست.
نسخه ی محمد علی فروغی.

مظفر محمدی الموتی خشکچالی در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۳ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۵۹ دربارهٔ پروین اعتصامی » دیوان اشعار » مثنویات، تمثیلات و مقطعات » شمارهٔ ۶۲ - دو همراز:

در مصرع «سموم فتنه، چو باد سحرگهی نسوزد». به نظر می‌رسد «نسوزد» درست نباشد و «نوزد» درست باشد. با این حساب معنی بیت این‌گونه می‌شود: بادهای آتشین و داغ فتنه، مثل باد سحرگاه نمی‌وزد. اگر هم بوزد، در آن نشانی از آبادانی نیست و هر چه هست خرابی‌ست.

ایران نژاد در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۳ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۲۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴۸:

جناب حاجی بنده،
نخست یاد صدها تن را که جان خویش در سر سودای کعبه نهادند گرامی بداریم.
اما بعد؛
گمان نمی برم کسی بهتر از شما بتواند در باب حج اظهار نظر کند.
تقسیم بندی حج عوام و خواص، قصد کوی دوست و میل روی دوستی که رخ نمی نماید
کمی این حقیر را سر گردان کرده است.
سعادت حج خانه خلیل دست نداه است اما بر بام خانه بسیار بار برشده ام و تنها بر حیرتم افزوده است، بی که به حرم جلیلم راه دهند، و صد البته در مردی ( آدمی بودن)خویش شک ندارم و ندارند. نه حتا پیامی یا پیغامی ، با اینکه برون خانه فراوان کارها کرده ام!

سیدمحمدعلی حسینی در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۳ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۱۸ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳۴:

همه هم می دانیم که ناقل جاذبه داشتن زمین هم از کتب پیشینیان خود ش همین مهندس گرانمایه حضرت ابوالفا است

سیدمحمدعلی حسینی در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۳ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۰۸ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳۴:

منظور از بوالفا بوالفای جزجانی است در نظر حضرت ثنایی مجدودبن ادم ...انی اشم رائحه الجنه من الیمن

سیدمحمدعلی حسینی در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۳ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۰۲ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۳۴:

بوالفای کرد گردد یا اویس اندر قرن

ایران نژاد در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۳ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۵۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۵۶:

محدث گرامی،
نام سرکار از باب افعال می آید یا از تفعیل و دال آیا صدای زیر دارد یا زبر و هم آیا مشدد است؟
امید عفو دارم اما سرکار که چنین رابطه نزدیکی با خواجه شیراز دارید ، و پی در پی به خوابتان می آیدیکبار از ایشان بپرسید اهل کدام مرام و مسلک اند از اشاعره اند یا معتزله؟ و بدین ترتیب در را بر این همه گفتگوی ببندید.
به نظر حقیر او دست کم اشعر است به معنای شاعر ترین و نه پرموی ترین اگر اشعری نباشد
که شما حدیث آورده اید و حدیث محدث لاجرم معتبر است.
و سرانجام در زمینه می و مشک ، معاشر خوش، می دوساله و ...... بنده نیز با این شیرازی بنام هم رایم.
نعیم هر دو جهان پیش عاشقان به جوی و نه بجوی.
---
پاسخ: با تشکر، «بجوی» با «به جوی» (به جو-وی = به یک دانه جو) تصحیح شد.

ناشناس در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۳ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۴۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۱۸۰ - گفتن روح القدس مریم راکی من رسول حقم به تو آشفته مشو و پنهان مشو از من کی فرمان اینست:

در سوره نحل روح القدس در قر آنهای که کلمه به کلمه تفسیر می کنند معنی جبرئیل می دهند چرا این گونه قرآنها چاپ می شوند وباعث تحریف ذهن قرار می گیرند.در رادیو جوان در یک مسابقه گفته شد کدام یک از سه گزینه زیر صحیح است روح القدس ا-به معنی حضرت عیسی مسیح است 2-به معنی جبرئیل 3- هر دومورد که گزینه 3 صحیح بود

ایران نژاد در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۳ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۱۵:۱۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۱:

به قول آقای ترابی ، زحمت افزا میشوم؛
در دو بیت اول این غزل خواجه به ایجاز ، رویارویی شریعت ( زهد) و طریقت ( عرفان ) را در میان می نهد.
زاهد ظاهر پرست که همه چیز می داند و سالک خراباتی که در جستجوی دانستن است.
ازین رو مراد از ظاهر پرستان جمله زاهدان است.
در بیت چهارم این سقف بلند ساده است و بسیار نقش ؟؟ گمان نمی برم ! میباید همان استاده بوده باشد.

ایرانی در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۳ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۱۴:۵۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۴۸:

دوستان مولوی شناس٬ آیا این غزل هم سروده مولوی است؟
آنها که به سر؛ در طلب کعبه دویدند
چون عاقبت الامر به مقصود رسیدند
از سنگ یکی خانه اعلای معظم
اندر وسط وادی بی زرع بدبدند
رفتند در آن خانه که بینند خدا را
بسیار بجستند خدا را و ندیدند
چون معتکف خانه شدند از سر تکلیف
ناگاه خطابی هم از آن خانه شنیدند
کای خانه پرستان؛ چه پرستید گل و سنگ
آن خانه پرستید که پاکان طلبیدند
آن خانه دل و خانه خدا واحد مطلق
خرم دل آنها که در آن خانه خزیدند
مانند الف راست برفتند به لبیک
آنها که در این خانه چو گردون بخمیدند
بر خطّه آن مشعر وحدت چو گذشتند
خط لمن الملک بر اغیار کشیدند
حزبی که بجز سنگ؛ ره از خانه ندیدند
چون حزب شیاطین ز در حق برمیدند

امیر در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۳ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۳۶ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۲ - مناجات:

با سلام
میخواستم در مورد کلمه ماسوا در بیت اول بپرسم
چون بعضی جا ها به صورت جدا از هم نوشته میشه
کدوم حالتشو باید بنویسن (ماسواء ، ما سواء) و معنی این بیت چیست

ﺷﺎﺩﻱ در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۳ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۰۴ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۹ - حالا چرا:

ﻋﺠﻴﺒﻪ,, ﻛﺴﻲ اﺯ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ی ﮔﻼ ﻳﺎﺩﻱ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ,,ﻣﻦ اﻳﻦ ﺷﻌﺮ ﺯﻳﺒﺎ ﺭا ﺑﺎ ﻗﻃﻌﻪ ی 210B ﮔﻠﻬﺎ ﻛﺸﻒ ﻛﺮﺩﻡ,,,ﺑﻪ ﺑﻪ,,ﭼﻪ ﺷﻌﺮﻱ,,ﭼﻪ ﻣﻮﺳﻴﻘﻲ اﻱ,,ﭼﻪ اﺟﺮاﻳﻲ, ,ﭼﻪ ﺧﻮاﻧﻨﺪﮔﻲ اﻱ اﺯ اﺳﺘﺎﺩ ﺑﻨﺎﻥ,,ﺑﻪ ﺑﻪ ﺑﻪ!!!

جوکار در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۳ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۰۹ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۱:

در مورد کامنت آقا یا خانم فاضل:
این مصراع اینطوری خونده می‌شه : "پارسایی و سلامت، هوسم بود ولی... "
یا اگر گوشه گیری رو بخوایم بکار ببریم:"گوشه گیری و سلامت، هوسم بود ولی..."
یعنی من هوس پارسایی(یا گوشه گیری) و سلامت کرده بودم.
هر دو کلمه هم به معنی می‌خوره. گوشه گیری شاید به معنی نزدیک تر باشه.
سلامت هوس چیه آخه؟!

شعیب حازم در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۳ مهر ۱۳۹۴، ساعت ۰۶:۵۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۹:

بیت 4 : برای آرامش مردم تو قوت دل هستی در پهلوی ( کنار ) چشم و گوش و دل و فهم ٬

۱
۴۱۸۷
۴۱۸۸
۴۱۸۹
۴۱۹۰
۴۱۹۱
۵۵۴۶