عزم آن دارم که امشب نیم مست
پای کوبان کوزهٔ دردی به دست
سر به بازار قلندر برنهم
پس به یک ساعت ببازم هرچه هست
تا کی از تزویر باشم رهنمای
تا کی از پندار باشم خودپرست
پردهٔ پندار میباید درید
توبهٔ تزویر میباید شکست
وقت آن آمد که دستی برزنم
چند خواهم بودن آخر پایبست
ساقیا درده شرابی دلگشای
هین که دل برخاست غم بر سر نشست
تو مگردان دور تا ما مردوار
دور گردون زیر پای آریم پست
مشتری را خرقه از بر برکشیم
زهره را تا حشر گردانیم مست
همچو عطار از جهت بیرون شویم
بی جهت در رقص آییم از الست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر، تصمیم دارد که امشب در حال مستی به رقص و شادی بپردازد و از دنیای تزویر و خودپرستی فاصله بگیرد. او میخواهد پردههای پندار را کنار بزند و با شکستن توبههای دروغین، آزادانه زندگی کند. شاعر از ساقی میخواهد که شراب دلگشایی به او بدهد تا غمها را فراموش کند و همه را به شادابی و مستی دعوت کند. او میخواهد در رقص و سرور غرق شود و از قید و بندهای دنیوی رها گردد، مانند عطار که از محدودیتهای خود بیرون میآید.
هوش مصنوعی: امشب تصمیم دارم که کمی مست شوم و در حالی که روی پا میرقصم، کوزهای از درد را در دست بگیرم.
هوش مصنوعی: به بازار قلندری میروم و همه چیزهایی که دارم را در یک ساعت میبازم.
هوش مصنوعی: تا کی باید به فریب کاری ادامه دهم و به عنوان راهنمای دیگران باشم؟ تا کی باید به خیال و توهمات خودم مشغول باشم و خود را برتر از دیگران بدانم؟
هوش مصنوعی: باید از افکار غلط و تصورات نادرست عبور کرد و دروغ و نیرنگ را کنار گذاشت.
هوش مصنوعی: زمان آن فرارسیده است که کاری انجام دهم، اما نمیدانم در نهایت چه تعداد تلاش خواهم کرد.
هوش مصنوعی: ای ساقی، بادهای دلنشین به من بده، زیرا که دل من از غم پر شده و غم بر من چیره گشته است.
هوش مصنوعی: این مصرع به این معناست که ما را از دیگران دور مکن، زیرا ما همچنان آمادهایم تا بر مشکلات غلبه کنیم و بر سرنوشت خود مسلط شویم.
هوش مصنوعی: ما در اینجا میخواهیم کسی را که شایسته است، با ارادت و نیایش به مقام بالا ببریم و او را در حالتی سرمست و شاداب نگه داریم تا روز قیامت همچنان در همین حال بماند.
هوش مصنوعی: مانند عطار باید از دنیای مادی و ظاهری رها شویم و بی هیچ دلیلی وارد حالتی از شادی و رقص روحی شویم که ناشی از شناخت حقیقی وجود است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
وز بر خوشبوی نیلوفر نشست
چون گهِ رفتن فراز آمد، نَجَست
هر که چون خر فتنهٔ خواب و خور است
گرچه مردمصورت است آن هم خر است
ای شکم پر نعمت و جانت تهی
چون کنی بیداد؟ کایزد داور است
گر تو را جز بتپرستی کار نیست
[...]
بنده گر خوبست گر زشت آن تست
عاشق ار دانا و گر نادان تراست
ساقیا در جام من ریز آب رز
زان بضاعت ده که عشرت سود اوست
در جهان چون آب رز معلوم نیست
آتشی کز زلف ساقی دود است
در دلم تا برق عشق او بجست
رونق بازار زهد من شکست
چون مرا میدید دل برخاسته
دل ز من بربود و درجانم نشست
خنجر خونریز او خونم بریخت
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۴۹ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.