قیس در ۹ سال و ۱۱ ماه قبل، چهارشنبه ۴ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۰۷:۴۴ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۱۰ - قاعده در تشبیه کتاب آفرینش به کتاب وحی:
پس از عنصر بود جسم سه مولود= برای شرح این مصرع شاید بتوان به این ابیات جناب واحدی کفایت کرد= چرخ از اول که چیره شد در دور ※ چهار عنصر پدید شد بر فور ※ کاتش و باد و آب و خاک تواند ※ هم هلاک تو هم حیات تواند ※ وین عناصر چو دست بر هم داد ※ زان سه مولود نامدار بزاد ※ آن سه مولود چیست؟ نیک بدان ※ معدن و پس نبات و پس حیوان.
قیس در ۹ سال و ۱۱ ماه قبل، چهارشنبه ۴ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۰۷:۳۸ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۱۰ - قاعده در تشبیه کتاب آفرینش به کتاب وحی:
سبع المثانی سوره مبارکه ی حمد(فاتحه) است و مراد از سبع' هفت آیه ی سوره ی حمد است و مثانی تکرار سوره ی حمد در رکعت هاست که هیچیک از سوره های قرآن اینچنین خاصیتی را دارا نیستند.
قیس در ۹ سال و ۱۱ ماه قبل، چهارشنبه ۴ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۰۷:۲۱ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۱۵ - جواب:
از کفر تا به توحید راه بسیار است و از توحید تا اتحاد هم راه بسیار و از اتحاد تا وحدت هم راه بسیار و این وحدت است که مقصود مالکان و روندگان است...،، از های هویت در گذشتن به معنای این است که خداوند را فاعل تمام افعال بدانیم(و البته این به معنای جبر مطلق نیست که بحث آن مفصل است) دوم در صحرای هستی درنوشتن به معنای اتحاد با جمله کائنات است و در نهایت رسیدن به وحدت وجود.
قیس در ۹ سال و ۱۱ ماه قبل، چهارشنبه ۴ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۰۶:۱۳ دربارهٔ شیخ محمود شبستری » گلشن راز » بخش ۱۵ - جواب:
دو خطوه بیش نبود راه سالک اگر چه داری آن چندین مهالک ※ یکی از های هویت در گذشتن دوم صحرای هستی در نوشتن شیخ شبستر و شعرایی بسان عراقی درس آموخته ی مکتب ابن عربی هستند و باید از این منظر به اشعار این بزرگواران نظر انداخت= در این دو بیت شیخ شبستر قصد بیان توحید، اتحاد و در نهایت وحدت وجود را دارند...
منوچهر در ۹ سال و ۱۱ ماه قبل، چهارشنبه ۴ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۴۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۳:
در این مصرع:
دل چنین سخت نباشد که یکی برسرراه
تشنه می میرد و (شخص ) آب زلالی دارد
گمان میرود بجای شخص ( خود ) باید باشد
یعنی تشنه می میرد و خود اب زلالی دارد
افشین در ۹ سال و ۱۱ ماه قبل، چهارشنبه ۴ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۳۴ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۸:
بیت سوم ، " صد " صحیح است
یدابا مصاع در ۹ سال و ۱۱ ماه قبل، چهارشنبه ۴ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۲۱ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۳۴:
مصرع سوم مشکل وزن داره
حسین در ۹ سال و ۱۱ ماه قبل، چهارشنبه ۴ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۰۲:۲۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۳:
اگر چه به حقیقت خداوند کسی پی نبرده ولی گمانه زنیها و جایگزینان بسیاری برای او در طول تاریخ بشر ابداع شده و همه برای شناخت خدا کنجکاو هستند و طالب
هر کسی از ظن خود خدا را میشناسد که البته مهم نیست زیرا که هدف همه انها خداست و عشق به اوست
کفر واسلام در طریقت یکیست
درد عشقی نیست مگر نه درمان در دسترس است
خداوند کمال مطلق است و کمال مطلق چاره ای جز سرریز ندارد و بخشش و دهش و رسایی ذات اوست
خداوند دریغ نمیکند ما چقدر طالبیم
به هر میزان ظرف خود را از پلیدی خالی کنی به همان میزان میتوانی از کمال خداوند بهره برداری
خداوندی در کمال که قانونی(هنجاری) کامل و بدون تغییر بر جهان حاکم کرده به نام اشا
از خداوند حکیم توقع سرکشی در امور تک تک افریدگان نمیرود بلکه باید قانونی جهان شمول و مکانیزمی کامل و ثابت بر پا کند
چنان که در گاتها امده جواب نیکی، نیکی و جواب بدی، بدی
راه در جهان یکیست و ان راه راستی
خداوندی در کمال که انسان را مختار افرید و نه برده
و او را به حال خود رها نکرد
به او وجدان عطا کرد و الگویی الهی بنام فروهر تا وجدان بتواند نیک را از بد تشخیص دهد و با هنجار اشا هماهنگ شود و رستگار شود
از بی نظمی نظم حاصل نمیشود و این نظریه اشوب خود پرستان مادی گرای غربی که هنوز هم اثبات نشده چیزی جز گمراهی بهمراه ندارد
جهان ناظمی دارد درکمال که امور در ید حکمت اوست
اگر این چنین نبود حافظ این همه فریاد سر نمیداد
خرد بزرگ افریننده -اهورا مزدا و شش امشاسپند(ویژگی اهورا مزدا)
امیدوارم چنانچه نیاکان ما بعد از ورود اعراب سعی کردند حکمت باستانی خود و این مفاهیم و تعابیر لطیف را به انحا مختلف حفظ کنند، ما هم از میراث خود نگهداری کنیم و مغلوب نظریات گمراه کننده غربی همچون تئوری اشوب و ... نشویم
در بندهش امده خداوند به ایرانیان فره ازادگی عطا فرمود
این بینش و این ارزشها، حق طلبی و ...از ما ملتی ساخته که از لابلای هزاران سال تاریخ با عافیت گذر کردیم و هنوز حرف برای گفتن داریم
بنامیزد
پاینده سرزمین مقدس ایران
حمیدرضا در ۹ سال و ۱۱ ماه قبل، چهارشنبه ۴ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۰۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۹۵:
این غزل زیبا رو میتونید در آپارات ببینید و بشنوید .
Www.aparat.com/v/zohr3
محمد در ۹ سال و ۱۱ ماه قبل، سهشنبه ۳ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۴۹ دربارهٔ حافظ » ساقی نامه:
به نظر من در ابیاتی که آمده است کلمه«بیا» درست است زیرا میتوانیم به طور مثال دوبیت اول را این گونه معنا کنیم : «ساقی بیا وآن می را که حال می آورد و کرامت می افزاید و کمال می آورد را بهمن بده که بس بیدل شده ام و نیز حالی و کمالی نیز به دست نیاورده ام.»
ناشناس در ۹ سال و ۱۱ ماه قبل، سهشنبه ۳ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۱۸ دربارهٔ خیام » ترانههای خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » دم را دریابیم [۱۴۳-۱۰۸] » رباعی ۱۳۰:
آقای بهرام مشهور خیلی به خود مطمئن هستید.دست کم بگویید بنده در نسخه ای این طور دیدم.
ناشناس در ۹ سال و ۱۱ ماه قبل، سهشنبه ۳ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۰۳ دربارهٔ خیام » ترانههای خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » هرچه باداباد [۱۰۰-۷۴] » رباعی ۸۶:
می شود گفت اغلب ابیات حافظ که در نهی ریاکاری است از این رباعی الهام گرفته شده.
حسین در ۹ سال و ۱۱ ماه قبل، سهشنبه ۳ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۲۲:۰۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۵:
درود
بنظر منظور از مدعی انسانیست که به عقل بسیار اعتماد و تکیه دارد و اهل دین خشک و نامنعطف
سهرورد میفرماید انسانی که حتی به حقیقت خود نمیتواند پی ببرد چگونه میتواند ادعا کند و تنها علم حصولی را برای اگاهی کافی بداند
مدعی عاقل خود پرست که دلایل و عوامل و حوادث دنیوی چون حجاب اجازه نمیدهد ببیند که همه چیز در ید حکمت حق است و همه چیز از او اعتبار میابد
بگذار در جهل خو بماند
ناشناس در ۹ سال و ۱۱ ماه قبل، سهشنبه ۳ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۵۸ دربارهٔ خیام » ترانههای خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » ذرات گردنده [۷۳-۵۷] » رباعی ۷۳:
البته بنده در جایی دیگر اینگونه دیدم : ناگه یکی کوزه برآورد خروش
کو کوزه گر و کوزه خر و کوزه فروش
ناشناس در ۹ سال و ۱۱ ماه قبل، سهشنبه ۳ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۵۵ دربارهٔ خیام » ترانههای خیام به انتخاب و روایت صادق هدایت » ذرات گردنده [۷۳-۵۷] » رباعی ۶۸:
مصراع اول اشاره ای جالب دارد به شراب بهشتی
حسین در ۹ سال و ۱۱ ماه قبل، سهشنبه ۳ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۴۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۷:
درود بر دکتر دادور
بنظر مصرع اول اشاره به فره کیانی نیز داشته باشد
کیخسرو و جمشید و ... صاحب نیروی کیانی از سوی خدا بودند یا به تعبیر سهروردی حاکم حکیم و انسان کامل بودند
یعنی اعتبار شاهی از خداوند گرفتند
در ادامه شعر حافظ میفرماید ای که این همه هنرها داری و اعتبار شاهان از توست به این ضعیف هم رحمی بکن و رخ بنما
باور پذیر نیست و باعث تعجب است که با این همه بزرگی و بخشش چرا در دل علاج نمیکنی
بیت اخر هم عشق به خداوند که انسان را به کمال میرساند
ناشناس در ۹ سال و ۱۱ ماه قبل، سهشنبه ۳ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۱۰ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » جمشید » بخش ۱ - پادشاهی جمشید هفتصد سال بود:
چو خورشید تابان میان هوا نشسته بر او شاه فرمانروا
کیمیا در ۹ سال و ۱۱ ماه قبل، سهشنبه ۳ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۲۱:۰۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۵:
توضیحات ضیایی جالب بود! به تغییر مخاطب در این شعر توجه نکرده بودم! اگر به این موضوع دقت کنید معنای شعر بسیار آشکار می شود!
از ایشان تشکر می کنم.
حسین در ۹ سال و ۱۱ ماه قبل، سهشنبه ۳ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۴۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲:
درود
کامنت اخر درباره روح ایرانی شعر حافظ کاملا صحیح است و درود بر نگارنده
زلال حکمت خسروانی ایران باستان
انگار روح حضرت زرتشت در حافظ حلول کرده باشد
در مورد سودای بتان
سودا علاوه بر همه معانی که دارد به معنی خیالبافی نیز هست
باید ببینیم خیال خام بتان چیست؟
بنظر خدا شدن میباشد
بتان ادعای خدایی دارند
اشاره ایست به همان هدف نهایی عرفان ایرانی یعنی انا الحق
انسان کامل
با غم و سختی بسیار همراه است
چنانچه همه عرفا از این حزن فرح بخش با اشتیاق نالیده اند و چنان چه بر سر حلاج امد
حضرت سهروردی میفرماید
حسن و عشق و حزن سه برادر بودند
که عشق و حزن همراه یکدیگر همه جا در طلب حسن بودند
در بیت دوم نیز اشاره فرموده که فریب ظاهر بیت اول را نخورید
بینوا در ۹ سال و ۱۱ ماه قبل، چهارشنبه ۴ آذر ۱۳۹۴، ساعت ۰۸:۳۰ دربارهٔ سیف فرغانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۳: