گنجور

حاشیه‌ها

شاهین در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱۶ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۳۹ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۵:

شاهین wrote:
من فکرمیکنم درشعر دوزخ شرری زرنج بیهوده ماست.......
منظور شاعر این است که کسی که زندگی را به کام خود تلخ می کند وبا حسادت غصه خوردن وبداندیشی زندگی می کند خود شررهای جهنم را برای خودش می سازد یعنی جهنم برای او در همین دنیا وبدست خودش ساخته می شود وهمینطور کسی که روزگار را با آرامش وآسان نگری میگذراندووقت یعنی زمان را در می یابد وبهترین بهره برداری از آنرا دارد انگار که دمی وزمانی در بهشت می زید .که درواقع بهشت را هم در نتیجه نگاه ورفتار ما در این دنیا می داند.من فکر می کنم این نگاه وتلقی از این شعر می تواند آنرا به خیام نسبت دهد.
با احترام -شاهین

شاهین در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱۶ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۵:۲۸ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۶:

شاهین wrote:
من فکرمیکنم درشعر دوزخ شرری زرنج بیهوده ماست.......
منظور شاعر این است که کسی که زندگی را به کام خود تلخ می کند وبا حسادت غصه خوردن وبداندیشی زندگی می کند خود شررهای جهنم را برای خودش می سازد یعنی جهنم برای او در همین دنیا وبدست خودش ساخته می شود وهمینطور کسی که روزگار را با آرامش وآسان نگری میگذراندووقت یعنی زمان را در می یابد وبهترین بهره برداری از آنرا دارد انگار که دمی وزمانی در بهشت می زید .که درواقع بهشت را هم در نتیجه نگاه ورفتار ما در این دنیا می داند.من فکر می کنم این نگاه وتلقی از این شعر می تواند آنرا به خیام نسبت دهد.
با احترام -شاهین

ناشناس در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، جمعه ۱۶ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۳۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶:

آقای بابک ، شما نشان داده اید که مرجع و ماخذتان در شناخت زبان و ادب فارسی غیر فارسی است لطفا اظهار نظر در این موارد را به عهده فارسی زبانان بگذارید.

طاهر خورشیدی در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۲۳:۴۲ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷:

در بیت یازدهم «شفاعت بکند» درست تر نیست؟ یعنی: اگر روز قیامت یه بزرگی ما رو شفاعت کرد شایسته است نرنجیم چون روی زشتمون به این مشاطه نیاز داره...

کسرا در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۲۰:۲۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۶:

دکلمه چند بیت از این شعر زیبا در برنامه شماره 201 گلهای تازه ( آخرین برنامه گلهای تازه )

بابک در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۳:۰۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶:

جناب ناشناس،
در باره هرآنچه گفتید می شود تفکر و نقد و بررسی کرد، ولی شاهد بازی را از کجای بیت یا غزل استخراج فرمودید؟
از ذهن خودتان شاید؟

امید در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۵۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۴۶:

ای شیخ بده بر ما ان جام شرابی را
کاَز رایحه اش بزد قید همه ی دنیا

امید در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۵۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۴۶:

ای شیخ بده بر ما آن جام شرابی را
کاُز رایحه اش بزد قید همه ی دنیا

شایق در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۳۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲:

با سلام عرفا خودی ندارند که بخواهند خود ستایی کنند اصل عرفان حرکت از خود و دور شدن از خود و به او رسیدن است

شایق در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۳۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷:

با سلام قصه دزد و ایت الکرسی به نفع ایت الکرسی است نه به نفع دزد چون بهر حال ایت الکرسی باعث شد دزد سرقت نکند که اگر نبود مال ان بنده خدا به یغما میرفت

شایق در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۲:۲۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴:

با سلام در رابطه با نگاه به خوبرویان اولا عرفا تمام مخلوقات را خوب و زیبا می بینند و همه را جلوه جمال او می یابند ثانیا نگاه عرفا به زیبا رویان نگاه شهوانی نیست بلکه در ورای ان جمال مطلق را می بینند و زیبا افرین را به تماشا می ایستند ( ای دوست شکر بهتر یا انکه شکر سازد زیبایی قمر بهتر یا انکه قمر سازد ) و در واقع سعدی در بیت اخر میگوید کسانیکه در وادی عرفان نیستند متوجه این مسایل و منظور ما نیستندو تمام عرفا بنحوی به این مطلب اشاره کرده اند که فقط کسی که عاشق شود سر این مطالب را در می یابد (سلسله موی دوست حلقه دام بلاست هر که در این حلقه نیست فارغ از این ماجراست ) ( برستش به مستی است در کیش مهر برونند زین جرگه هشیارها ) ( شب تاریک و بیم موج دریایی چنین حایل کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها ) و...

پریسا در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۱:۲۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۲:

خانم آذر دیماهی
با سلام و تشکر من واقعا از نوشته های حاشیه شما لذت می برم و با شما هم عقیده و موافق هستم. با امید روز افزون موفقیت برای شما 1+
در روح جمعی همه اشعار دوستان و شاعران برای درک بهتر عرفان ایران 1+

آرش طوفانی در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۵۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۱۱:

شایان ذکر بوده که در دیوان غزلیات شمس به تصحیح مرحوم استاد بدیع الزمان فروزانفر نیز در مصرع دومِ بیت دوم، واژه «دوغ» ضبط شده است؛ نه «یوغ»!
البته گفتنی است که واژه «دوغ» را می بایست با دال مفتوح به صورت «دَوغ» خواند؛ که به معنای بیماری و تباه شدن است. از همین روی مصرع مذکور که می گوید:
به دَوغ دیو در افتی دریغ آن باشد
چنین معنا می شود که : «اگر به آفت و تباهی شیطان گرفتار شوی، موجب افسوس و تأسف است.»

آرش طوفانی در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۴۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۱۱:

درود و ادب خدمت دوستان

براستی غزلی نغز و پر مغز است!

ناشناس در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۹:۰۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶:

بهشاد خان!
همه در شهر مثل یک عارف وصف نشده اند.
همه در شهر اهل و آلوده میخوارگی و می پرستی و نظربازی و شاهد بازی و به قول معروف اهل صفا وصف شده اند و اینها توصیف اهل عرفان و غفران نیست که توصیفات اهالی نسیان و عصیان است. بیت رندانه است و اشاره به آن دارد که همه در این شهر آلوده اند.

بهشاد در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۸:۲۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶:

در مصرع(وان کس که چو ما نیست در این شهر کدام است) به نظر میرسه که یکم عجیب باشه که همه در شهر مثل یه عارف و در چنین حالتی که وصف شده باشن...ولی اگر منظور از شهر، ماه بوده باشه(ماه رمضان)- که با توجه به عید صیام در بیت آخر میتونه درست باشه- اونوقت قابل درک میشه که همه در این ماه به این صورت مست عشق و سرگشته معانی هستن و با انجام عملی کم سود زیادی میبرند(رند) و چشم به جمال حق دارند(نظرباز).
با این حال شهر در معنی شهر هم میتونه به نحوی زیبایی هایی داشته باشه انگار که همه رو تو حال خودش میبینه و بقیه رو نمیبینه. میشه هردو معنی رو در کنار هم دید که زیبا تر هم هست

کیفور در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۶:۵۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۳:

آن زن پروین بود و چون 9 روز دیگر دوقلو زایید نام شیرین و سیمین بر آنها نهاد و سیمین غزلهای شیرین میسرود و پروین تخلص او بود

کیفور در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۶:۴۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۳:

گویند چون قاآنی این غزل را خواند زن و بچه اش را خانه پدرش فرستاد و تا 9 ماه سراغ آنها نرفت که در تنهایی بتواند بسراید ولی نشد که نشد و زنش درخواست طلاق کرد ولی وقتی قاآنی غزل را خواند گفت مهرم حلال و جانم فدای تو باد

کیفور در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۶:۳۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۶:

یکی درخت گل اندر فضای خلوت ماست
که سروهای چمن پیش قامتش پستند
همه گنجور یک سو و این بیت یک سو

دکتر اندیشه قدیریان در ‫۹ سال و ۱۱ ماه قبل، پنجشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۶:۱۹ دربارهٔ عطار » پندنامه » بخش ۱۳ - در بیان سبب عافیت:

در مصراع دومِ بیت یازدهم، اشکالی تایپی وجود دارد و آن اینکه: «آ» در واژه ی «آخور» به واژه ی پیشین چسبیده و عبارت را نامفهوم ساخته است؛ باید چنین نوشت: همچو حیوان بهرِ خود، آخور مساز.

۱
۴۱۷۳
۴۱۷۴
۴۱۷۵
۴۱۷۶
۴۱۷۷
۵۴۷۲