گنجور

حاشیه‌ها

مهناز ، س در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۵۵ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷:

گرامی دوست جان
من نیز در متون قدیم یاد ندارم دیده باشم که چه ذات و چه معنا را با { ز } نگاشته باشند . گویا این نسل ماست که وارد بحث تفاوت شده ، و بسیار هم بجاست و زیبا
چنانچه در بسیار لغاط دیگر : اتاق ، طهران ، کبرا ، طاها ، حتا ، که اخیراً دیدم به صورت تاها و هتا می نویسند .
مانا باشید و دلشاد

نوید در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۴:۳۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۱۳:

احمد جان خود را چو کمر کردم باشد که به میان آیی درست است چون در زمان قدیم شاید تو فیلم ها دیدی که کشتی میگیرن و کمر را با دستمال میبندند البته کشتی قدیمی یا کمر گیری پس مولانا میگوید خود را کمر کردم یعنی کمر بند یا همان شال کمر را بستم که به میان ایی یعنی به میدان آیی و مبارزه کنی البته منضور مولانا بیشتر این است خود را چو کمر کرده شاید به میدان بیایی

محمد حسنپور در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۴:۱۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۲:

در مورد در سعی چه کوشیم چو از مروه صفا رفت اگه ممکنه توضیح بفرمایید

خرم روزگار در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۳:۵۸ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷:

فرهنگ معین در مانای فرو گذاشتن چنین آورده است:
1-مضایقه کردن ، کوتاهی کردن
2 -مهمل گذاشتن، اهمال کردن
3- ضایع کردن
4- صرف نظر کردن، گذشت کردن
5- ترک کردن
6- رخصت دادن ، اجازه دادن
7- آزاد کردن

خرم روزگار در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۰۷ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷:

گرامی مهناز،
سپاس می گزارم برای روشنگری ، این کمترین در هیچ فرهنگی سخنی در باره ماناهای ذات و معنای این افعال ندیده است و هم گمان نمی برم اجازه دادن در " بگذار تا مقابل روی تو بگذریم " اشاره به جابه جایی چیزی داشته باشد. ( نخستین گذاردن را می گویم) باز هم ببخشایید
نادیده شب زنده دار !!

مهناز ، س در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۴۹ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷:

گرامی خرم روزگار
درست میفرمایید در لغت نامه ها ، فروگذاشتن دیده ام ولی این در زمانی ست که شیئی مادی را مثلاً از دست زمین بگذارید ولی صلح چون ماده ی لمس کردنی نیست در موردش فروگزاشتن به کار می بریم ، هم درستتر است و هم این فرو گزاری را در بیان موردی غیر مادی بکار گرفته ایم که تفاوت را نشان می دهد .
چه گذاردن بنویسیم و چه گزاردن کسی خرده نمی گیرد .
چون هنوز بحث ادامه دارد که کدامین درست است
مانا باشید

مهناز ، س در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۲۸ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۲:

بیت آخر : تن اندر عناد و دل اندر شکنج
منبعی ندارم. گمانه زنی ست

مهناز ، س در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۲۱ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۲:

در بیت 13
سواران ترکان تنی هفت و هشت
بران دشت نخچیر گه برگذشت
هفت هشت درست است ، مثلاً نمی گوییم سی و چهل ، می گوییم {سی چهل }

خرم روزگار در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۰۵ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷:

گرامی مهناز
من خویش در حدی نمی بینم که در این باره نظری از خود بدارم
در فرهنگهای معتبر ( تا آنجا که این کمترین دیده است ) گزاردن و گذاشتن دو فعل متفاوت اند
و فرو گذاشتن را در دهخدا یافتم
بر من ببخشایید.

پوریا در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۰۱ دربارهٔ عرفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۳:

بیت چهارم عاااااااااااااالیه

مهناز ، س در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۱۵ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷:

گرامی خرم روزگار
در مورد گزاردن ، گذاشتن ، گذاردن و،،،،،انواع این لفظ
در جای دیگری به تفضیل بحث شده و هیچ کدام نظر دیگری را نپذیرفت .
ییاد دارم ، مرسده خانم دلیلی آوردند که خیلی ها مجاب شدند ، گفتند : آنچه که مادی و لمس کردنی باشد با { ذ }و آنچه که نباشد با { ز } می نویسیم . نقل به مضمون .
تا چه قبول افتد .
مانا باشید

معین در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۴۵ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۱۴ - در ستایش شاه غیاث الدین محمد میرمیران:

فک مبکنم اینجا که گفته ؛از پریشانی فرامش کرده مادر طفل خویش
فرامش همون فراموش باشه

گزنفون در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۴۳ دربارهٔ سعدی » مواعظ » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵ - در وصف بهار:

دوستان که اغلب اهل فضل هستند درباره بیت اول به نکات زیادی اشاره فرمودن! عده ای معتقد هستند که مقصود سعدی از «بامدادان که تفاوت نکند لیل و نهار» اعتدال بهاری است و عده ای هم بر این باورند که خیر! مقصود او گرگ و میش دم صبح است؛ و برای این عقیده البته دلایلی هم ذکر کرده اند از قبیل اینکه اولین بامداد بهار تفاوت چندانی با آخرین بامداد زمستان ندارد و نیز اینکه سعدی تمام بامدادهای بهاری را ستوده است نه فقط اولین بامداد را! با احترام به باور این بزرگواران باید عرض کنم که دوستان ظاهرا از اشارات درون متن غفلت کرده اند وگر نه سعدی به صراحت تمام می گوید که مقصودش اولین بامداد بهاری است:
این هنوز اول آزار جهان افروزست
باش تا خیمه زند دولت نیسان و ایار
همانطور که حتما می دانید «آزار» یکی از ماههای رومی است و مطابق است با اولین ماه بهار که فروردین باشد. نیسان و ایار هم دومین و سومین ماههای بهار هستند. پس «بامدادی که تفاوت نکند لیل و نهار» همان «اول آزار جهان افروزست» یعنی اول فروردین و اشاره سعدی به اعتدال بهاری است. اما سیاق کلام او بگونه ای است که می توان گرگ و میش دم صبح را هم از آن استنباط کرد. این هنر سعدی است که دو پهلو سخن می گوید تا معانی شعرش را گسترش دهد و به نظر می رسد در این کار تعمدی داشته است. بنده معتقدم هر دو معنی در نظر شاعر بوده است و هیچکدام اشتباه نیست. دلیلی هم که در اینجا ذکر کردم بیشتر خطاب به دوستانی بود که اعتدال بهاری را بالکل خطا دانسته بودند و طومارش را در هم پیچیده بودند.

خرم روزگار در ‫۸ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۱۱ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷:

چنین خوانده و شنیده ام
پیری و جوانی چو شب و روز بر آمد
ما شب شد و روز آمد و بیدار نگشتیم
و خداوند آگاه ترین است
" بهشتیم فرو گذاشتیم ، گذاردیم "

خرم روزگار در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۵۹ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۲۶ - دفع گفتن وزیر مریدان را:

جناب دل
نیازی به منبع و دلیل نیست ، وی یهودی از مردم فلستین بود و مگر دریای مرده دریایی دیگر در آین سرزمین نیست که بشود بر روی آن راه رفت!!

khayatikamal@ در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۴۱ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵۵۶:

طاعاتت ان قبول
بنده این رباعی را با دوستان به اشتراک گذاشتم وجمع این رباعی از 7811

احمدرضا توجهی در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۱۴ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰۰:

سلام
وزن شعر اشتباه نوشته شدن
وزن اصلی: فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
که می شود: بحر رمل مثمن مخبون محذوف
و در تایپ یکی از مصراع ها به گمانم اشتباهی رخ داده است :
گریه هم بی تو بر این سوخته خرمن تیغ است
به جای "بر این" ؛ به اشتباه "برای" تایپ شده است
و تقطیع صحیح آن به این شکل است:
گر ی هم بی = فاعلاتن
ت ب ری(ن) سو = فعلاتن
خ ت خر من = فعلاتن
تی غٓس(ت) = فعلن
موفق باشید

مانا طیوری در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۸:۴۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۰:

با یه استدلال میشه فهمید که نا خلف باشم اگر من به جوی نفروشم صحیحه. اگه مصرع دوم من چرا ملک جهان.. می بود دچار تحریف و تغییر نمی شد چون دیگه همه چیز واضح بیان شده بود ولی چون نا خلف باشم.... کمی ابهام دارد آن را تغییر داده اند

نادر.. در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۸:۳۸ دربارهٔ عطار » مختارنامه » باب سی و چهارم: در صفتِ آمدن معشوق » شمارهٔ ۱۲:

ماییم همه..

دکتر امین لو در ‫۸ سال و ۵ ماه قبل، شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۷:۴۷ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » داستان رستم و اسفندیار » بخش ۱ - آغاز داستان:

در شاهنامه چاپ انتشارات امیر کبیر در ابتدا این پنج بیت نیز آمده است.
به نام خداوند پیروز گر خداوند دیهیم و فر و هنر
که او داد بر نیک و بد دادگاه خداوند خورشید و رخشنده ماه
اگر شاه پیروز بپسندد این نهادم بر چرخ گردنده زین
زما باد بر جان شاه آفرین دل او مبادا به کیهان غمین
جهاندار پیروز یار تو باد سر اختر اندر کنار تو باد
این پنج بیت به طور ضمنی مدح پادشاه زمان فردوسی و به احتمال قوی ستایش سلطان محمود است. شاید این ابیات را فردوسی در مرحله دوم تکمیل شاهنامه که در زمان سلطان محمود بود اضافه کرده است. می دانیم شاهنامه در دو مرحله سروده شده است اول در زمان سلسله سامانیان که حدود سی الی سی وپنج سال طول کشیده و مرحله دوم در زمان سلطان محمود غزنوی که حدودپنج الی هفت سال طول کشیده است.
---------------------------------------------------------
در شاهنامه چاپ انتشارات امیر کبیر در مصرع اول بیت چهارم به جای کلمات "فرخ مر" کلمات "این خرم" و درمصرع دوم بیت هشتم به جای فعل "بجنبد" فعل "بخندد" و درمصرع اول بیت دوازدهم به جای" به عشق" "سرشک" و در مصرع دوم بیت سیزدهم به جای فعل "موید" فعل "جوید" آمده است همچنین مصرع دوم بیت آخر بدین صورت است بدرد دل پیل وچنگ هژبر
---------------------------------------------------------
در شاهنامه تصحیح شده مصطفی جیحونی در مصرع اول بیت چهارم به جای کلمه " فرخ" کلمه ".خرم" در مصرع اول بیت هفتم به جای کلمه " نم" کلمه "دم" در مصرع دوم بیت هشتم به جای کلمه " نجنبد" کلمه "نچسبد" آ»ده است.
---------------------------------------------------------

۱
۳۴۲۲
۳۴۲۳
۳۴۲۴
۳۴۲۵
۳۴۲۶
۵۶۲۳