مهدی قناعت پیشه در ۶ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۸، ساعت ۱۸:۱۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۱:
جز عشق نبود هیچ دمساز مرا
نی اول و نی آخر و آغاز مرا
جان میدهد از درونه آواز مرا
کی کاهل راه عشق درباز مرا همیشه عشق دمساز من بوده و دلم همواره از من میخواهد که در او را به عشق و حقیقت بگشایم چون خدا در دل ماست ولی اکثر انسانها آواز دل را بدلیل فریب دنیا نمیشنوند
مهدی قناعت پیشه در ۶ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۸، ساعت ۱۸:۰۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۰:
دعائ است که از خدا میخواهد که اورا دریابد و میتواند چنین باشد
ای مکر در آمیخته هرجانی را یک مکر برای من درانگیز و بیا .... انشاالله
مهدی قناعت پیشه در ۶ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۸، ساعت ۱۷:۵۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۹:
ابتدا میگوید که چون تصویر یا وجه و اندکی از جمال حق در جان و دل تو شکل بگیرد مراد دل تو حاصل شده ودیگر دنیا و مادیاتش برایت اهمیت ندارد و گر مراد دل برآید دنیا رنگ میبازد
شاهین در ۶ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۸، ساعت ۱۷:۳۳ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۲۶:
غوکاندر رو اصلاح کنید : غوکان در
پارسا در ۶ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۸، ساعت ۱۵:۲۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴:
این آهنگ رو محمد عبداللهی به زیبایی خونده :
t.me/mdabdolahi
instagram : @Md.abdolahi
Beeptunes : پیوند به وبگاه بیرونی
الناز در ۶ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۸، ساعت ۱۴:۴۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۱:
سرکار خانم یا جناب آقای 7
از کجا می فرمایید که منظور از خصم در بیت سوم، همان دلبر هست که منظور نظر سعدیست؟
میثم ح در ۶ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۸، ساعت ۱۳:۲۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۵۵:
با سلام به همه دوستان و ادیبان. نکته ای ذهن من رو درگیر کرده. بارها و بارها این شعر رو گوش می کنم و فقط یک چیز در آن دیدم. که دارای اهمیتی بود که می بایست جای با متخصصان ادیب در میان می گذاشتم.
با تمام احترام به تحلیل های ادبی و معناهای مختلف که در این صفحه و صفحه های دیگر خواندم، اشتباه یا عدم درک در اصل شعر را متوجه شدم. این فقط یک شعر نیست . این خواب معنا داری است که مولانا دیده و معنا و فهم این خواب موجب سرودن این شعر شده که در ابیات اول و آخر به آن اشاره شده. در بیت اول مصرع اول سودا نه دارواست نه مخدر است بلکه ماجرای خواب که سودا به معنای دگرگونی است که معنای غم انگیز آن دل را چون دوزخ سوزان و چشم ها را چون جیهون گریان می کند. علاقه مندان می توانند به کتاب های تعبیر خواب معتبر رجوع کنند. مولانا به علم تعبیر خواب آگاهی داشته. و برای همین بیت اول این چنین سروده شده. در بیت دوم چه دانستم اشاره به حداقل ناخودآگاه سیل می کند که او را در خواب می برد و درون کشتی در خون می اندازد. که دراینجا سیل تعبیری از لشگریان یا ملت یا حکمتی دارد که بر سرزمین غالب می شود و مولانا در کشتی می افتاد که معمولا معنای سران آن لشکر و یا حکومت که باید نجات گر باشند ولی در خون خودشان هستند و موجی از همان دریا که گروهی از همان ملت و یا لشگر کشتی را در هم می شکند چنانچه تخته تخته های آن به گونه های مختلف درگون می شود که سرانجام آن دولت است که دارای آن از همپاشید و هر کدام به سویی می رود ، نهنگی سر از آب بر میاورد که بزرگی از میان ملت یا لشگریان بالا تر میاد و آب تمام دریا را می خورد که به معنای پادشاهی تمام سر زمین است که آن دریای بی پایان خشک شد چون هامون ،به ظلم حکومت اشاره می کند و نابودی سرزمین و خشک شدن چون هامون اشاره به زمان حادثه می کند که در خواب زمانی اتفاق افتاده که هامون خشک شده است. و در بین بعد میگه چون این تبدیل ها آمد باز به اشاره خواب معنا دار هست که همه اینها معنا داره و دوباره میگه از دریا و هامون اثری نماند و چون و چرایش رو نمی دونم. و در بی بعد دوباره میگه چه دانستم های بسیار است که اشاره به فهم معنای خوابش داره اما چه دانستم ..... اصلا به بند صورت بند افیون که به معنای مخدر و یا هرچیز دیگر باشد نیست. بلکه منظور خوردن مقدار کمی کف کثیف دریا در خواب بوده که به معنا کسب مال حرام و یا گناه است که مولانا سر در نمی آورد که چطور حادثه که در زمان او نیست مال حرام خورده درآن یا گناهی او در آن مرتکب شده. و نقطه مجهولی برای خودش است. خوب چه دانست که روزی شعر و اشعارش شود جشن و مراسم و گاهی به وسیله اون مال حرام.
۷ در ۶ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۸، ساعت ۱۲:۳۹ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۱:
ای که از کوچه معشوقه ما میگذری
بار دیگر مگذر گر که شوی بی پدری
سعید در ۶ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۸، ساعت ۱۲:۱۹ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۲۱:
لطفا بیت اول رو اصلاح کنید
«هر که آمد در جهان بیکستر از ما میرود»
شاهین در ۶ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۸، ساعت ۱۲:۱۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷:
شیعه و سنی و ...؟ این وصله ها به حضرت حافظ نمیچسبد ای نوکِ بینی بینان بس کنید حافظ بزرگ تر و عاقل تر از آن است که خویش را به محدودیت های طفلانه ی عوام بسپارد
به قول شاعر و عارف نامی ایران زمین جامی :
ای مغبچه از مهر بده جام می ام// کآمد ز نزاع سنی و شیعه قیام// گویند که جامیا چه مذهب داری؟// صدشکر که سگسنی و خرشیعه نیم
محسن موسوی زاده در ۶ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۸، ساعت ۱۲:۰۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۷۴:
کاش دوستان ارجمند بجا نوشتارهایی که تنها به افزایش متن بی بار می افزاید نوشتار هایی بنویسند که بیشتر راهگشا باشند تا زمان بیهوده نگذرد و بهره مندی هم بیشتر گردد.
۷ در ۶ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۸، ساعت ۱۲:۰۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۱:
هر آن که با رخ منظور ما نظر دارد
به ترک خویش بگوید که خصم عربده جوست
کسی که برای دلبر ما تیز کند باید دست از جان بشوید زیرا که دلبری خونریز است.
خصم:دشمن(دلبر ستیزه جو)
به ترک خویش بگوید:خویش را ترک بگوید،دست از جان بشوید.
نمونه:جای پرهیز است در کوی شکرریزان گذشت
یا به ترک دل بگو یا چشم با روزن مکن
...
خلاف دوستی کردن به ترک دوستان گفتن
نبایستی نمود این روی و دیگر باز بنهفتن
...
بسم از قبول عامی و صلاح نیکنامی
چو به ترک سر بگفتم چه غم از کلاه دارم
...
سهل باشد به ترک جان گفتن
ترک جانان نمیتوان گفتن
هر چه زان تلختر بخواهی گفت
شکرین است از آن دهان گفتن
...
دلی دو دوست نگیرد دو مهر دل نپذیرد
اگر موافق اویی به ترک خویش بگویی
مجید در ۶ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۸، ساعت ۱۱:۱۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۶:
سالها از پی مقصود به جان گردیدیم
یار در خانه و ماگرد جهان گردیدیم
هم سراپرده قدرش ز مکان بیرون بود
آن ما در طلبش کون و مکان گردیدیم
مهدی قناعت پیشه در ۶ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۸، ساعت ۱۰:۴۵ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۸:
از عظمت وبزدگی انسان میگوید که تن و جان و دل را تواند به اختیار آورد و اینکه عده ای تنها از دور نطاره گرهستند .
خالد شهیم در ۶ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۸، ساعت ۰۷:۴۰ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۸۰ - بیان سبب فصاحت و بسیارگویی آن فضول به خدمت رسول علیهالسلام:
باده نه در هر سری شر میکند
بی حد دست کاری شده این نسخه مثنوی شریف....
شرم باد بر کسی که دست کاری کرده
الناز در ۶ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۸، ساعت ۰۷:۳۲ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۱:
بیت سوم کاملا غلط خوانده میشه.
به ترک خویش بگوید با ضمه بر روی ت بایستی خوانده بشه و همینطور عربده جو، صفتی هست برای خصم.
معنای بیت این هست که هر کسی که منظور نظر سعدی را ببینه، به یار ترک تبار خودش( علیرغم اشتهار دلبران ترک به زیبایی) خواهد گفت که تو خصمی عربده جو بیش نیستی در مقابل یار سعدی.
مهدی در ۶ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۸، ساعت ۰۳:۳۷ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۴:
لطفا اساتید تفسیری بر این غزل بنویسند تا شاگردان تنبلی مثل بنده استفاده کنند.
پیشاپیش تشکر می کنم.
رضا در ۶ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۸، ساعت ۰۱:۰۰ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۳۳:
وزن شعر اشتباه است. صحیحش این چنین است: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن
رضا در ۶ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۸، ساعت ۰۰:۵۹ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۹۳۳:
وزن شعر اشتباه است. نوشته اید: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن. این گونه صحیح است: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن یا مستفعل مستفعل مستفعل فعلن
میثم رییسیان در ۶ سال و ۳ ماه قبل، دوشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۹۸، ساعت ۱۸:۴۷ دربارهٔ عطار » الهی نامه » بخش پایانی » (۶) حکایت ایّوب پیغامبر: