امین کیخا در ۵ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۲ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۰۱:۰۶ دربارهٔ رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۳:
باندام درست معنای organised میدهد .
امین کیخا در ۵ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۲ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۰۱:۰۱ دربارهٔ رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۰:
شلک باید همان شل باشد که گل است . لغت شلگیر که تویی پلاستیکی گلگیر خودرو است هم بتازگی ازش ساخته شده است .
امین کیخا در ۵ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۲ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۰۰:۵۴ دربارهٔ رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۶:
نیوه اینجا همان نوفه است که برابر noise انگلیسی است و صدایی است که دلخواه نیست و بطور دایمی و آزارنده باشد .
امین کیخا در ۵ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۲ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۰۰:۴۹ دربارهٔ رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۵:
مادندر یا مادراندر یا نامادری یا ماریره همه یک مفهوم هستند .
امین کیخا در ۵ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۲ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۰۰:۴۵ دربارهٔ رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۳:
مردم از مردتوهم یعنی تخم آدمیزاد است . از همین مایه ، مردمگیاه یا استرنگ را هم داریم که گیاهی است که به انسان میماند .
امین کیخا در ۵ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۲ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۰۰:۴۲ دربارهٔ رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱:
بشتر نام فرشته ای است . و boshtar خوانده میشود .
یکی در ۵ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۲ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۰۰:۰۳ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ اشعار ترکی » تورکون دیلی:
منم دیلیمده ترکی دی،آما من بو شعری هالیم اولماز.
گویش ما ترکای کرمانشاه با گویش آذربایجان فرق داره گرچه با گویش آذربایجانی خیلی هم غریبه نیستم اما بعضی جا ها رو متوجه نمیشم.کاش ترجمه فارسیش هم موجود بود!
ولی حنیفی در ۵ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۱ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۲۲:۳۳ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۳:
مساس در بیت ششم، درست است.
ولی حنیفی در ۵ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۱ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۲۲:۳۳ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۳:
مساس در بیت ششم، درست است.
شاهین در ۵ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۱ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۲۲:۰۰ دربارهٔ عارف قزوینی » تصنیفها » شمارهٔ ۱۰ - از خون جوانان وطن لاله دمیده:
با سعید موافقم
ولی حنیفی در ۵ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۱ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۲۱:۵۴ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۰۳:
مساس در بیت ششم درست است
بهزاد در ۵ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۱ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۱۹:۰۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۱۰:
البته دوستان بلا استثنا مات را ما بر تو فهمیده اند اما من هیچ جا چنین مفهومی را ندیده ام و بنظر من خیلی هم درک عرفانی ندارد در مکتبی که من و مایی نردبان بدبختی و خود پرستی گناه کبیره است، مات از موت است در فارسی مفهوم بهتزده و مبهوت و در شطرنج معنی شاهی که هیچ حرکتی نتواند بکند، در هر دو صورت منظور بگونه ای مرگ و مردگی است، از مات یعنی از منظر یک خود مرده ای که در نور رفته است، و از آنجا سلام می فرستد
برگ بی برگی در ۵ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۱ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۱۸:۵۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۹ - فرستادن پادشاه رسولان به سمرقند به آوردن زرگر:
دشمن طاووس آمد پر او
ای بسا شه را بکشته فر او
گفت من آن آهوم کز ناف من
ریخت این صیاد خون صاف من
ای من آن روباه صحرا کز کمین
سر بریدندش برای پوستین
ای من آن پیلی که زخم پیلبان
ریخت خونم از برای استخوان
بنظر می رسد مولانا در این چند بیت از جاندارانی چند به عنوان نمونه هایی از نمادهای هم هویت شدگی های انسان نام می برد ،طاووس نماد مباهات و فخر فروشی ، آهو نمادی از زیبایی ، روباه نمادی از مکر و احساس زرنگی و فیل نشانه و نماد قدرت و احساس صلابت ،و اینها نمونه هایی از هم هویت شدگی هایی میباشند که زرگر یا من ذهنی انسان هویت کاذب خود را از آنها گرفته گمان میبرد همان ها میباشد .
آنک کشتستم پی مادون من
مینداند که نخسپد خون من
بر منست امروز و فردا بر ویست
خون چون من کس چنین ضایع کیست
اکنون که بواسطه لطف شاهنشاه و راهنمایی آن طبیب الهی و البته تحمل درد هشیارانه توسط کنیزک خون این زرگر من متوهم ذهنی ریخته شده است زرگر تهدید میکند که آرام نخواهد گرفت و خونش ضایع نشده و باز خواهد گشت ، این بار طریق زیبائی خود به منظور خود دست یافت و بار دیگر ممکن است از راه هم هویت نمودن کنیزک با اموال و دارایی و یا با مقام و منصب یا با هر چیز دیگر این جهانی بازگشته و کنیزک را دگر بار بیمار خود گرداند و مانع وصل انسان به اصل خدایی خویشتن گردد . در هر صورت مولانا قصد داشته است در انتها به ما یادآوری کند این دلبستگی کنیزک که عشق به زرگر را به عشق شاهنشاه ترجیح میداد تنها یکی از صدها یا هزاران مورد دیگر از شهوات و هم هویت شدگی های انسان میباشد و گمان مبریم که با دلسرد شدن از یکی از آنها کار تمام است و به معشوق اصلی وصل خواهیم شد بلکه راهی بس طولانی و دشوار در پیش روی انسان است اما غیر ممکن نیست و نومید نباید گشت از کرامت آن شاهنشاه.
تو نگو ما را بدان شه بار نیست
با کریمان کارها دشوار نیست
موفق و پایدار باشید
مونا در ۵ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۱ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۱۸:۰۰ دربارهٔ رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۲۹:
وزن شعر فاعلاتن مفاعلن فعلن می باشد
هادی در ۵ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۱ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۱۴:۱۴ دربارهٔ سیف فرغانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۳:
چند تن از دوستانی که راجع به شطرنج در شعر های دیگر پرسیده بودن باید بگم که این بیت حافظ هم خیلی معروفه:
تا چه بازی رخ نماید بیدقی خواهیم راند
عرصه شطرنج رندان را مجال شاه نیست
.. در ۵ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۱ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۱۳:۱۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۶ - بردن پادشاه آن طبیب را بر بیمار تا حال او را ببیند:
عشق
نامحدودی که برای خود محدوه میسازد: هستی
شیرینکاریها دارد
بیپایان..
عزیزالله موحدی در ۵ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۱ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۱۲:۳۲ دربارهٔ ملکالشعرا بهار » قطعات » شمارهٔ ۱۴۳ - در تحمل نکردن زور:
در بیت اول، مصراع اول، دو رویه «زیر» نیش مار رفتن درست هست، نه «زبر».
عبآس در ۵ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۱ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۱۱:۰۸ دربارهٔ رهی معیری » غزلها - جلد اول » چشمهٔ نور:
چقدر زیبا شعر رو تموم کرده واقعا لذت بردم
مهدی در ۵ سال و ۹ ماه قبل، جمعه ۱ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۰۵:۵۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳۸:
دیده =جمال گوش=پند
امین کیخا در ۵ سال و ۹ ماه قبل، شنبه ۲ آذر ۱۳۹۸، ساعت ۰۱:۱۸ دربارهٔ رودکی » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۱۶: