اندرین دور، که مستان طریقت خوارند
گرچه خوارند ولی خوشدل وبرخوردارند
طرفه حالیست که مستان طریقت مادام
باده از جام بریزند ولی کج دارند
هر که در راه طریقت بفنایی نرسید
عارفانش بحقیقت بجوی نشمارند
عاشقان سر بنهادند بتسلیم و فنا
عاقلانند که دربند سر و دستارند
عاقلان از همه سو قصه سوسو دارند
عاشقان از همه رو شیفته دلدارند
همه شب تا بسحر ورد و دعا میگویند
چشمهایی که بیادت همه شب بیدارند
قاسمی،هان،سخن عشق ببیگانه مگوی
عارفانند که شایسته این اسرارند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.