اندرین دور، که مستان طریقت خوارند
گرچه خوارند ولی خوشدل وبرخوردارند
طرفه حالیست که مستان طریقت مادام
باده از جام بریزند ولی کج دارند
هر که در راه طریقت بفنایی نرسید
عارفانش بحقیقت بجوی نشمارند
عاشقان سر بنهادند بتسلیم و فنا
عاقلانند که دربند سر و دستارند
عاقلان از همه سو قصه سوسو دارند
عاشقان از همه رو شیفته دلدارند
همه شب تا بسحر ورد و دعا میگویند
چشمهایی که بیادت همه شب بیدارند
قاسمی،هان،سخن عشق ببیگانه مگوی
عارفانند که شایسته این اسرارند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره مستان طریقت است که هر چند ظاهراً خوار و بیقدر به نظر میرسند، اما دلهای خوشی دارند و از زندگی لذت میبرند. این مستان در حالی که باده مینوشند، همیشه به یاد حق و حقیقتاند. کسانی که در راه عشق و طریقت قدم گذاشتهاند، به فنا و تسلیم شدهاند و فقط عاقلان هستند که خود را در قید و بند ظاهر نگه میدارند. عاقلان از داستانهای بیپایه حرف میزنند ولی عاشقان همیشه شیفته و در یاد معشوقاند. آنها تمام شب را در دعا و یاد خداوند بیدار میمانند. در انتها، شاعر میگوید این رازهای عشق فقط شایسته عارفان است و نباید به بیگانگان گفته شود.
هوش مصنوعی: در این زمان که پیروان راه حقیقت کمتر ارزش و اعتبار دارند، اگرچه به نظر بیارزش هستند، اما قلبهای شاد و روحی سرزنده دارند.
هوش مصنوعی: عجب حالتی است که در حال مستی و نوشیدن باده، صوفیان و سالکان به طور مداوم مشغولاند، اما راهی نادرست را پیش میگیرند.
هوش مصنوعی: هر کسی که در مسیر معرفت و سیر و سلوک به حقیقت نرسد، عارفان واقعی او را جزو اهل حقیقت حساب نمیکنند.
هوش مصنوعی: عاشقان به خاطر عشق تمام وجود خود را تسلیم کرده و به فنا میروند، اما عاقلانی هستند که به ظواهر و چیزهای مادی مثل سر و دستار اهمیت میدهند و درگیر آنها هستند.
هوش مصنوعی: افراد خردمند از هر طرف در حال داستانسرایی و تحلیل هستند، اما عاشقان به یک طریق و به طور کامل، شیفته و مجذوب معشوق خود هستند.
هوش مصنوعی: تمام شب تا سپیده دم، دعا و ذکر میگویند کسانی که به یاد تو، همه شب بیدارند.
هوش مصنوعی: قاسمی، گوش کن، درباره عشق با کسی که اهل آن نیست، صحبت نکن، زیرا عارفان هستند که لیاقت دانستن این اسرار را دارند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هَله هُش دار که در شهرْ دو سه طَرّارند
که به تدبیرْ کُلَهْ از سَرِ مَه بردارند
دو سه رندند که هُشیارْ دل و سَرمستند
که فَلَک را به یکی عربده در چرخ آرند
سَر دَهانند که تا سَر ندهی سِرّ ندهند
[...]
پیش رویت دگران صورت بر دیوارند
نه چنین صورت و معنی که تو داری دارند
تا گل روی تو دیدم همه گلها خارند
تا تو را یار گرفتم همه خلق اغیارند
آن که گویند به عمری شب قدری باشد
[...]
مه و خورشید اگرچه رخ نیکو دارند
پیش آن روی نکو صورت بر دیوارند
گل رخسار ترا میوه جمال و حسنست
وین نکویان همه بی میوه چو اسپیدارند
آیت محکم این سوره تویی و دگران
[...]
عاشقان طالب و صاحب نظران در کارند
عاقلان بیخبر و بیخبران هشیارند
خفته صبح ازل رفت پس پرده خواب
تا شبانگاه ابد زنده دلان بیدارند
موسی از طور تجلی ارنی گفت و گذشت
[...]
باده نوشان که چو من معتکف خمارند
وقت آن است که خاطر به چمن بسپارند
ابر میگرید و مرغان چمن میزارند
هوس سرو و گل، آنها که چو ناصر دارند
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.