جوشن داودی قلمرو تدبیر
نقش بر آب است پیش ناوک تقدیر
با جگر آفتاب، صبح چه سازد ؟
گرمی دل کم نمی شود به طباشیر
بار نفسها نه ایم چون نی بی مغز
ناله ما خانه زاد ماست چو زنجیر
از خس و خار شکسته پای چه آید؟
برق درین راه گشته است زمین گیر
بس که کشیده است دردسر ز جنونم
کوچه دهد، چون شوم دچار به زنجیر
چون ورق آفتاب عمر بگردد
پرده گلیم فناست سایه نخجیر
یار سبکروح شو که بر هدف آید
آهن پیکان به زور بال و پر تیر
تنگترست از فضای چشمه سوزان
روزن جنت نظر به حلقه زنجیر
خاطر صائب خیال گنج ندارد
چشم و دل سیر فارغ است ز اکسیر
نسبت معنی به لفظ تازه صائب
همچو ظفر خان بود به خطه کشمیر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بررسی تقدیر و سرنوشت میپردازد و تأثیرات آن بر زندگی انسان را تجزیه و تحلیل میکند. او میگوید که تدبیر انسان در برابر تقدیر مانند نقش بر آب است و نمیتواند بر تقدیر غلبه کند. او با اشاره به درد و رنجهای ناشی از جنون، احساسات عمیق خود را بیان میکند و بدبختیهایی را که در مسیر زندگی با آنها مواجه شده، توصیف میکند. در انتها، شاعر به این نتیجه میرسد که برای دستیابی به هدف و خوشبختی، باید با روحیهای سبک و آزاد به جلو حرکت کرد.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به این نکته اشاره دارد که اقدامات و برنامهریزیهای انسانی (جوشن داودی) در برابر سرنوشت و تقدیر (ناوک تقدیر) اثر چندانی ندارد و ممکن است به راحتی از بین برود یا به نتیجه نرسد. به عبارت دیگر، تلاشها و تدابیر ما احتمالاً در مواجهه با تقدیر ناپایدار و بیثبات به شمار میآید.
هوش مصنوعی: چطور میتواند صبح با نور و حرارت آفتاب، بر دل سرد غم چیره شود؟ گرمی و شوق دل هرگز با یک خنکی موقتی از بین نمیرود.
هوش مصنوعی: ما مانند نیای بیمغز، بارهایمان را نمیزنیم و نالهامان از درون به وجود آمده است، زیرا این صدا برای ما مانند یک زنجیر است که وابستگی ما را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: از خُس و خاری که پای کسی را آسیب زده، چه نتیجهای به دست میآید؟ در این مسیر، برق و انرژی به زمین افتاده و آن را ثابت نگه داشته است.
هوش مصنوعی: درد و رنج ناشی از دیوانگیام آنقدر زیاد است که کوچهها نیز به من زنجیر میزنند وقتی دچار این حال میشوم.
هوش مصنوعی: هرگاه ورق عمر انسان به پایان برسد، پردهای به نام فنا جلوی درآمد زندگی را به سویی میبرد.
هوش مصنوعی: دوست عزیز، سبکدل و آزاد باش تا مانند تیر، که با قدرت و دقت به هدف شلیک میشود، به آرزوهایت برسی.
هوش مصنوعی: فضای چشمهای که در بهشت وجود دارد، از حلقه زنجیری که دور گردن است، تنگتر و خفهکنندهتر است.
هوش مصنوعی: ذهن صائب نمیتواند به اندیشیدن به گنجهایی که دارد، بپردازد؛ زیرا چشمی و دلی سیر و راضی از زندگی، دیگر به دنبال جادوی خاصی نیست.
هوش مصنوعی: در اینجا بیان شده که رابطه بین معنی و لفظ در زبان و ادبیات، مشابه ارتباط ظفر خان با سرزمین کشمیر است. به این معنا که هر دو جنبه، یعنی معنی و لفظ، باید به طور هماهنگ و دلنشین با یکدیگر همخوانی داشته باشند تا زیبایی و عمق خاصی خلق کنند. ظفر خان به عنوان یک شخص و کشمیر به عنوان سرزمینی زیبا، نمادی از این همخوانی و تعامل مثبت میباشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شیر دهدشان به پای، مادر آژیر
کودک دیدی کجا به پای خورد شیر؟
مادرشان سرسپید و جمله شده پیر
و ایشان پستان او گرفته به زنجیر
دامن خرگه برافکن ای بت کشمیر
سرو قباپوش و آفتاب جهانگیر
چهره ی خوب تو رشک لعبت نوشاد
نرگس مستت بلای جادوی کشمیر
نقش جمالت نگارخانه ی مانی
[...]
چند تو را گفتم ای کمال مخور کیر
تا نشوی مبتلا به رنج بواسیر
چون به جوانی تو پند من نشنیدی
رنج بواسیر کش کنون که شدی پیر
کیر بواسیر آورد، همه دانند
[...]
باد بیاورد بوی مشک به شبگیر
گوئی بگذشت از آن دو زلف گره گیر
شبگیر ار بگذرد نسیم بر آن زلف
مشک فرازآورد نسیم به شبگیر
دانم تدبیرها بسی به همه کار
[...]
گرسنه چون شیرم و برهنه چو شمشیر
برهنهای شیر گیر و گرسنهای شیر
برهنه ام دستگیریم نکند کس!
دست نگیرد کسی به برهنه شمشیر
من دم شیرم، ببازیم نگرفتند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.