گنجور

 
شیخ بهایی

بخش ۱ - نان و حلوا: نان و حلوا چیست؟ جاه و مال تو - باغ و راغ و حشمت و اقبال تو

بخش ۲ - بسم الله الرحمن الرحیم: ایها اللاهی عن العهد القدیم - ایها الساهی عن النهج القویم

بخش ۳ - حکایة فی بعض اللیالی: شب که بودم با هزاران کوه درد - سر به زانوی غمش، بنشسته فرد

بخش ۴ - فی التأسف و الندامة علیٰ صرف العمر فیما لاینفع فی القیامة و تأویل قول النبی صلی الله علیه و آله و سلم: «سؤر المؤمن شفاء»: قد صرفت العمر فی قیل و قال - یا ندیمی قم، فقد ضاق المجال

بخش ۵ - حکایت: با دف و نی، دوش آن مرد عرب - وه! چه خوش می‌گفت، از روی طرب:

بخش ۶ - فی قطع العلائق و العزلة عن الخلایق: هر که را توفیق حق آمد دلیل - عزلتی بگزید و رست از قال و قیل

بخش ۷ - «فی ذم العلماء المشبهین بالامراء المترفعین عن سیرة الفقرا»: علم یابد زیب از فقر، ای پسر - نی ز باغ و راغ و اسب و گاو و خر

بخش ۸ - فی الفوائد المتفرقة فیما یتضمن الاشارة الی قوله تعالی ان الله یأمرکم أن تذبحوا بقرة: ابذلوا ارواحکم یا عاشقین - ان تکونوا فی هوانا صادقین

بخش ۹ - فی تأویل قول النبی صلی الله علیه و آله و سلم: حب الوطن من الایمان: ایهاالمأثور فی قید الذنوب - ایها المحروم من سر الغیوب

بخش ۱۰ - فی أن البلایا و المحن فی هذا الطریق، وان کانت عسیرة، لکنها علی المحب یسیرة بل هی الراحة العظمی والنعمة الکبری: ایها القلب الحزین المبتلا - فی طریق العشق انواع البلا

بخش ۱۱ - حکایة العابد الذی قل الصبر لدیه فتفوق الکلب علیه: عابدی، در کوه لبنان بد مقیم - در بن غاری، چو اصحاب الرقیم

بخش ۱۲ - فی الریا و التلبیس بالذین هم أعظم جنود ابلیس: نان و حلوا چیست ای شوریده سر؟ - متقی خود را نمودن بهر زر

بخش ۱۳ - علی سبیل التمثیل: بود در شهر هری، بیوه زنی - کهنه رندی، حیله‌سازی، پرفنی

بخش ۱۴ - فی ذم أصحاب التدریس مقصد هم مجرد أظهار الفضل و التلبیس: نان و حلوا چیست؟ این تدریس تو - کان بود سرمایه تلبیس تو

بخش ۱۵ - فی ذم المتهمین بجمع أسباب الدنیا، المعرضین عن تحصیل أسباب العقبی: نان و حلوا چیست؟ اسباب جهان - کافت جان کهانست و مهان

بخش ۱۶ - سال بعض العارفین عن بعض المنعمین عن قدر سعیه فی تحصیل الاسباب الدنیویة و تقصیرة عن اسباب الاخرویة: عارفی از منعمی کرد این سؤال: - کای تو را دل در پی مال و منال

بخش ۱۷ - فی ذم من یتفاخر بتقرب الملوک مع أنه یزعم الانخراط فی سلک أهل السلوک: نان و حلوا چیست، دانی ای پسر؟ - قرب شاهان است، زین قرب، الحذر

بخش ۱۸ - حکایة العابد الذي کان قوته العلف لیأمن دینه من التلف: نوجوانی از خواص پادشاه - می‌شدی، با حشمت و تمکین، به راه

بخش ۱۹ - فی ذم المتمکنین فی المناصب الدنیویة للحظوظ الواهیة الدنیة: نان و حلوا چیست؟ ای فرزانه مرد - منصب دنیاست، گرد آن مگرد

بخش ۲۰ - فی الترغیب فی حفظ اللسان و هو من احسن صفات الانسان: نان و حلوا چیست؟ قیل و قال تو - وین زبان پردازی بی‌حال تو

بخش ۲۱ - فی ذم من تشبة بالفقراء لسالکین و هو فی زمرة اشقیاء الهالکین: نان و حلوا چیست؟ این اعمال تو - جبه پشمین، ردا و شال تو

بخش ۲۲ - فیما یتضمن الاشارة الی قول سید الاوصیاء صلوات الله علیه و آله: «ما عبدتک خوفا من نارک و لا طمعا فی جنتک، بل وجدتک اهلا للعبادة فعبدتک»: نان و حلوا چیست؟ ای نیکو سرشت - این عبادتهای تو بهر بهشت

بخش ۲۳ - فی التشویق الی الا قلاع عن ادناس دارالغرور و التشویق الی الارتماس فی بحر الشراب الطهور: یا ندیمی ضاع عمری وانقضی - قم لاستدراک وقت قدمضی

بخش ۲۴ - فی نغمات الجنان من جذبات الرحمان: اشف قلبی، ایها الساقی الرحیم - بالتی یحیی بها العظم الرمیم