بخش ۱ - المقالة الثالثة و العشرون: سالک آمد نه درو عقل ونه هوش
بخش ۲ - الحكایة و التمثیل: بیدلی را بود مالی بر کسی
بخش ۳ - الحكایة و التمثیل: بیدل دیوانه در حال شد
بخش ۴ - الحكایة و التمثیل: نازنین میرفت و بس شوریده بود
بخش ۵ - الحكایة و التمثیل: روستائیی بشهر مرو رفت
بخش ۶ - الحكایة و التمثیل: پیش شیخی رفت مردی نامدار
بخش ۷ - الحكایة و التمثیل: بود ملاحی معمر کار دان
بخش ۸ - الحكایة و التمثیل: در میان دشمنان پیری کهن
بخش ۹ - الحكایة و التمثیل: دیر میآمد یکی از آب باز
بخش ۱۰ - الحكایة و التمثیل: کرد ازمکه عمر عزم سفر
بخش ۱۱ - الحكایة و التمثیل: گفت رکن الدین اکافی مگر
بخش ۱۲ - الحكایة و التمثیل: مرتضی را گفت مردی نامور
بخش ۱۳ - الحكایة و التمثیل: سالخورده پیر زالی تنگدست
بخش ۱۴ - الحكایة و التمثیل: آن یکی پرسید از عباسه باز
بخش ۱۵ - الحكایة و التمثیل: مفتئی را دید آن پرهیزگار