گنجور

 
عطار

بخش ۱ - المقالة الثالثة و العشرون: سالک آمد نه درو عقل ونه هوش

بخش ۲ - الحكایة و التمثیل: بیدلی را بود مالی بر کسی

بخش ۳ - الحكایة و التمثیل: بیدل دیوانه در حال شد

بخش ۴ - الحكایة و التمثیل: نازنین میرفت و بس شوریده بود

بخش ۵ - الحكایة و التمثیل: روستائیی بشهر مرو رفت

بخش ۶ - الحكایة و التمثیل: پیش شیخی رفت مردی نامدار

بخش ۷ - الحكایة و التمثیل: بود ملاحی معمر کار دان

بخش ۸ - الحكایة و التمثیل: در میان دشمنان پیری کهن

بخش ۹ - الحكایة و التمثیل: دیر میآمد یکی از آب باز

بخش ۱۰ - الحكایة و التمثیل: کرد ازمکه عمر عزم سفر

بخش ۱۱ - الحكایة و التمثیل: گفت رکن الدین اکافی مگر

بخش ۱۲ - الحكایة و التمثیل: مرتضی را گفت مردی نامور

بخش ۱۳ - الحكایة و التمثیل: سالخورده پیر زالی تنگدست

بخش ۱۴ - الحكایة و التمثیل: آن یکی پرسید از عباسه باز

بخش ۱۵ - الحكایة و التمثیل: مفتئی را دید آن پرهیزگار