گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
آشفتهٔ شیرازی

ما ساک کوی می فروشیم

وز باده کشان درد نوشیم

بی ساقی و باده در سماعیم

بی مطرب و چنگ در خروشیم

لبریز چو ساغریم از راز

سربسته چو خم ولی بجوشیم

بر چهره ساقیان همه چشم

بر گفته مطربان چو گوشیم

برخیز که خرقه در خرابات

مستانه بجرعه ای فروشیم

شاید زلبت رسد پیامی

جان بر کف و گوش در سروشیم

مدهوش شراب ناب عشقیم

سر تا پا تمام هوشیم

آشفته و خانه داده بر باد

ما عاشق خان و مان بدوشیم

تا مدح علیست ورد جانم

از مدحت دیگران خموشیم