گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
آشفتهٔ شیرازی

شب قدر است این یا صبح نوروز

که کوکب سعد گشت و بخت فیروز

نباشد در شب قدر این سعادت

ندارد این صباحت صبح نوروز

بشیر از مصر می‌آرد بشارت

که کنعان نور دیگر دارد امروز

ز نو آتشکده از پارس برخاست

بشارت بر به پیر آتش‌افروز

دل ار نالد شبی در دام زلفت

نگیری خرده از مرغ نوآموز

سلامت بگذر ای زاهد سلامت

چه می‌خواهی ز عشق عافیت‌سوز

بگیرم گوش از گفتار ناصح

اگر گوید ز خوبان دیده بردوز

رسید آن برق عالم‌سوز از راه

برو چندان که خواهی خرمن اندوز

نورزی غیر عشق آل طه

طریق عشق زآشفته بیاموز