ماه من ماه را نخستین است
وقت تجدید عهد پارین است
ماه ماتم برفت و عیش آمد
ساقیا فال نیکوئی این است
ماه نو جز بجام کی بیند
هر کرا دیده جهان بین است
ماه نو شد شراب کهنه بیار
کز می کهنه بزم رنگین است
تلخ چون صبر عاشق مشتاق
کاخر صبر عیش شیرین است
ارتفاع از قدح بگیرد خور
کافتابی منیر و مشکین است
مطرب از راست کن نوای حجاز
که رحیل مخالف دین است
مه میلاد احمد مرسل
پادشاهی که شرعش آئین است
می کش و بر دعای شه کن جهد
که ملک در فلک بآمین است
دین آشفته چیست مدح علی
سنتش طعن دشمن دین است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا جهان است؛ کار او این است
نوش او نیش و مهر او کین است
زآنکه در کویت آفتاب این است
نیم شب چون نماز پیشین است
ای عزیزان بر جهان این است
زهرش اندر گیای شیرین است
بزمهای تو گرچه رنگین است
آنچه بزم مخلد است این است
شیر در کار عشق مسکین است
عشق را بین که با چه تمکین است
نکشد کس کمان عشق به زور
عشق شاه همه سلاطین است
دلم از دلبران بتی بگزید
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.