ای هر دو جهان خاک ره سرو روانت
گردون مطوق یکی از فاختگانت
بر کوتهی بینش خود داد گواهی
آن کس که نشان داد برون از دو جهانت
پنهانتر ازانی که توانت به نشان یافت
پیداتر ازانی که بپرسند نشانت
گردون که به گردش نرسد فکر جهانگرد
گردی است که برخاسته از راهروانت
جوشیدن آب از جگر سنگ به تعجیل
یک چشمه سهل است ز فرمان روانت
فرعون که می زد لمن الملک ز نخوت
در بحر عدم غوطه زد از چوب شبانت
عمری است فلک می خورد از جام شفق خون
شاید که شمارند ز خونابه کشانت
هر حلقه زلف تو پریخانه چینی است
رحم است به چشمی که نگردد نگرانت
چون حرف مکرر، سخن قند بود تلخ
آن را که شنیده است حدیثی ز دهانت
تا حشر فراموش کند شیوه رفتار
آبی که شود آینه سرو روانت
سر حلقه باریک خیالان جهان شد
پیچید به هر که غم موی میانت
گر آب شود، موج بود بند زبانش
هر دل که شود مخزن اسرار نهانت
این سرکشی نخل تو با خاک نشینان
زان است که در خواب بهارست خزانت
جولان سمند تو برون از دو جهان است
چون دست زند صائب مسکین به عنانت؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف ویژگیهای والای محبوب و گردش عالم هستی میپردازد. شاعر از زیبایی و اسرار وجود محبوب صحبت میکند و میگوید که نگاه محدود انسان نمیتواند به عمق وجود او پی ببرد. محبوب به گونهای پنهان و در عین حال نمایان است که همه تلاشها برای شناختش بینتیجه میماند. همچنین، شاعر به تأثیرات منفی دنیا بر انسانها و تهدیداتی که از جاهطلبی قدرتمداران ناشی میشود اشاره میکند.
در ادامه، شاعر از قدرت عشق و زیبایی جاری در چشمان محبوب سخن میگوید و بیان میکند که این احساسات میتوانند فراموشی از گذشته را ایجاد کنند. تمام این مضامین بیانگر ارتباط عمیق میان عشق، زیبایی و حقیقت وجودی محبوب است. در نهایت، شاعر تأکید میکند که عشق و قدرت روحی محبوب باعث میشود تا از دنیای مادی فراتر برویم و به حقیقت جهان دست پیدا کنیم.
هوش مصنوعی: ای تو که در دو جهان به مانند سرو سرسبز و زندهای، گردنت زینت بخش یکی از پرندههایت است.
هوش مصنوعی: کسی که نشان داد فراسوی دو جهان، بر محدودیت نگاه خود گواهی داد.
هوش مصنوعی: کسی که میخواهی پیدا کنی، آنقدر پنهان و دور از دسترس است که حتی نمیتوانی نشانی از او بگیری. اما در عین حال، او از آنچه میاندیشی، واضحتر و نمایانتر است.
هوش مصنوعی: آسمان و دنیا به تحرک و حرکت خود ادامه میدهند، مانند مسافری که از سفرش بازگشته و فکرش درگیر آنچه دیده، است.
هوش مصنوعی: وقتی که چشمهای از دل یک سنگ سخت و صیقلدیده به راحتی میجوشد، نشان میدهد که اگر خواست و ارادهی تو قوی باشد، میتوانی به آسانی به خواستههایت دست یابی.
هوش مصنوعی: فرعون که به سلطنت و قدرت خود بسیار مغرور بود، در میانه نبود و عدم، به خاطر تکبرش فرو رفت و غرق شد.
هوش مصنوعی: سالهاست که آسمان از رنگ خونین غروب شراب مینوشد، شاید به این امید که از خون دل کشتهشدگان تو را بشمارد.
هوش مصنوعی: هر حلقه از موهای تو مانند یک جاذبه زیبا و فریبنده است. پس فرصت را غنیمت بشمار و به چشمی که به زیبایی تو نمینگرد، رحم کن.
هوش مصنوعی: سخن تکراری مانند شیرینی است، اما کسی که داستانی از تو شنیده باشد، آن را تلخ میداند.
هوش مصنوعی: تا روز قیامت، اثر رفتار را فراموش کند مانند آبی که زینتبخش آینه سرو زیبای تو میشود.
هوش مصنوعی: دور تا دور ذهن و خیال انسانها را غم و اندوه فرا گرفته است و این احساس به هر کسی که با موهای میانت درگیر است، سرایت کرده است.
هوش مصنوعی: اگر زبانش را ببندند، همچون موجی در آب خواهد بود. هر دلی که تبدیل به مخزن رازهای شما شود، به سکوت درخواهد آمد.
هوش مصنوعی: سرکشی و بلند پروازی نخل تو در برابر خاک نشینان به خاطر این است که در خواب بهار، ثروت و زیبایی تو نهفته است.
هوش مصنوعی: اسب تو در میدان زندگی بسیار فراتر از دو جهان است. آیا زمانی که صائب مسکین به تو اشاره میکند، جزو فرشتگان نیستی؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جان و تنم ای دوست فدای تن و جانت
مویی نفروشم به همه ملک جهانت
شیرینتر از این لب نشنیدم که سخن گفت
تو خود شکری یا عسلست آب دهانت
یک روز عنایت کن و تیری به من انداز
[...]
جان جوهر پاک است و تن ار سرو روانت
تن پیش تنت ریزم و جان بر جانت
تو در دل من ساکن و من در طلب تو
جویان شده فریاد زنان گرد جهانت
در خاک بجوید دل من روز اجل را
[...]
در چشم شناسای ره و رسم امانت
دزدیدن گردن بود از تیغ خیانت
پوشیده نظر، دیده ور از یاری مردم
کور است که دارد ز عصا چشم اعانت
یک فایده خواری ما اینکه عزیزان
[...]
دانی چه تمیز است میان تن و جانت
تو جان جهانی و بود جسم جهانت
با تلخی جان باختنم کام نه تلخ است
نامم ببری گر دم رفتن بزبانت
ظلمات خم زلف سیه من چو سکندر
[...]
ای تنگ شکر تنگ دل از تنگ دهانت
وی سرو چمن پا به گل از سرو چمانت
خرسند شکاری که نشینی به کمینش
قربان خدنگی که رها شد ز کمانت
تا آینه از خوبی خود با خبرت کرد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.