لعل شکربار یار من نمکین است
من نستانم شکر اگر نمک این است
سرو بباغ است و ماه در فلک اما
سرو بکاخ من است و مه بزمین است
کوه بلورین بمو زسحر شد آونگ
یا بمیان تو بسته کوه سرین است
آئیه جم جمال و لعل تو ضحاک
زلف تو ماران کش از یسار و یمین است
بود بهشتی بهی بدست و نگارم
سیب زنخدان نمود کان به از این است
مذهب من عشق و کعبه خانه جانان
رشته گیسوی دوست حبل متین است
سرو بگل ماند از خرام تو در باغ
ماه زشرم رخ تو پرده نشین است
خاطر آشفته را که نیست تعلق
پیش خم طره کج تو رهین است
حبل متین مرتضی و کعبه نجف دان
عشق علی کاوستاد روح امین است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کاخ ملک خوبتر ز خلد برین است
با همه دیدارهای خوب قرین است
پیکر او آفت بضاعت روم است
صورت او کاهش صناعت چین است
گوئی خاک اندر او بزر نهفته است
[...]
ملک مصونست و حصن ملک حصین است
منت وافر خدای را که چنین است
شعلهٔ باسست هرچه عرصهٔ ملکست
سایهٔ عدلست هرچه ساحت دین است
خنجر تشویش با نیام به صلح است
[...]
آنک به حق داور زمان وزمین است
خسرو پیروز بخت نصرة دین است
حامی اسلام بیشکین که چو گردون
مرکب دوران او همیشه بزین است
آنکه در اطراف ملکش از در طاعت
[...]
بخت جوان دارد آن که با تو قرین است
پیر نگردد که در بهشت برین است
دیگر از آن جانبم نماز نباشد
گر تو اشارت کنی که قبله چنین است
آینهای پیش آفتاب نهادست
[...]
در صف دلها غم تو صدرنشین است
مرتبه ناله از تو برتر ازین است
بر تو نه تنها منم فشانده دل و دین
داعیه این است هر کرا دل و دین است
کس نشود سیر گفته ای ز وصالم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.