شکر گویم یا شکایت از تو ای شاه سیاه
ما تو تابنده ماه من همان در خوابگاه
آه بر لیلا چه رفته تا نیاید در حشم
بسته راه او مگر مجنون زخیل اشک و آه
گر براه مصر بینی ساربانا چشمه ای
چشم یعقوب است مانده منتظر در عرض راه
دوزخی در سینه دارم بی تو جیحونی بچشم
اشک و آه و رنگ رخسارم بر این دعوی گواه
ای زلیخا تو بخواب ناز خفته با عزیز
ناز پرور یوسفت افتاده اندر قعر پاه
اشک بی روی تو گلگون دیده از حسرت سفبید
چهره از غم کهربائی جسم از هجر تو کاه
میکند شبگیر هر جا هست در عالم سفر
من بیک شبگیر بر گردون فرستم پیک آه
تا ببیندت مگر خواهند خون خویشتن
کشتگان تو بمحشر زین تظلم دادخواه
از سیاهی شب هجران ندارم چاره ای
هم مگر آشفته بر زلفش برم این شب پناه
کافتاب و ماه دارد زلف او در آستین
دادخواهان راست چون زنجیر عدل پادشاه
آن شهنشاه فلک ایوان علی شیر خدا
کِش بود عرش برین کم پایهای از بارگاه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ماه تیرست ای نموده تیره از روی تو ماه
می درین مه لعل روشن گردد ای مه می بخواه
وقت نعمتهاست لیکن نعمتی چون می مدان
جان بدین گفته که من گفتم گواه آید گواه
دل به می تازه ست تازه جان همی شادست شاد
[...]
صدهزاران سال میمون باد جشن مهرماه
بر شهنشاهی که دارد صدهزاران مهر وماه
بندگانش مهر و ماه اند وز فرخ طلعتش
روز ایشان هست فرختر ز جشن مهر ماه
یک تن است او از عدد وز نصرت و تایید هست
[...]
در سعادت همچنین آسوده بادی سال و ماه
از بزرگان و ز بزرگی مر ترا اقبال و جاه
هست دولت را اساس و هست ملت را پناه
حضرت خوارزمشاه و خدمت خوارزمشاه
خسرو عادل ، علاء دولت ، آن کز عدل اوست
هم خلایق را امان و هم شرایع را پناه
مسند خوارزمشاهی تا مسلم شود بدو
[...]
آنکه روی چرخ را زینت بانجم داد و ماه
داد ملک شرق را زینت بخیل شاه و شاه
شهریار شیردل خوارزمشاه آتسز که هست
در سر شمشیر او پیروزی دین الله
دولتی شاهی که بی کوشش سپهر از بهر او
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.