زهی چتر قمر طرف کلاهت
بغلطاق سحر زلف سیاهت
غلامی را قبا کوتاه کرده
هزاران خسرو صاحب کلاهت
اگر زلفت بجنباند نسیمی
شود بر جان خون آلود آهت
به بزم اختران شو تا به بینی
فلک مسند نهد بر پیشگاهت
بخدمت برمیان بندند جانها
چو دیگر بندگان خورشید و ماهت
بمعصومان درافتد غلغل اینک
چو عصمت را بیاراید گناهت
جهان خاص گردد خاصه اکنون
که میر خوب رویان، خواند شاهت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نه بشکوهد دل من زین سپاهت
نه نیز امید دارم بارگاهت
شود چون پنبهٔ موی سیاهت
نه سر ماند نه پنبه در کلاهت
همیشه باد سر یار کلاهت
کله گوشه کشیده سر به ماهت
مبادا چون بود آهنگ راهت
بغیر از مدرسه آرامگاهت
ز فیض عقل میبین نور راهت
ولی در عشق میدانی پیشگاهت
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.