گنجور

حاشیه‌ها

محمد خراسانی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۳۹ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۲۷۱:

مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن 

محمد خراسانی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۳۹ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۲۶۹:

مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن 

محمد خراسانی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۳۸ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۲۶۸:

مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن 

محمد خراسانی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۳۷ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۲۶۷:

مفاعلین مفاعلین مفاعیلن مفاعیلن 

محمد خراسانی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۳۷ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۲۶۳:

مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن 

محمد خراسانی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۳۶ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۲۵۸:

مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن 

محمد خراسانی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۳۶ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۲۵۷:

مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن 

محمد خراسانی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۳۵ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۲۵۲:

مفعول فاعلاتن مفعول فاعلاتن 

محمد خراسانی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۳۴ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۲۴۹:

مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن 

محمد خراسانی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۳۳ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۲۴۲:

مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن

محمد خراسانی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۳۳ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۲۳۱:

مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن 

محمد خراسانی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۳۲ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۲۲۹:

مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن 

محمد خراسانی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۳۲ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۲۲۷:

مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن 

صفدر مرادی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۷:۵۵ دربارهٔ عطار » منطق‌الطیر » بیان وادی توحید » حکایت پیرزنی که کاغذ زری به بوعلی داد:

به یک وسوسه ازراه مروآدم باش.....قصر فردوس خداداده را به حوا مفروش

مهدی سهیلی)این شعربالااشاره به انسان کامل دارد.هرک اودرآفتاب خودرسید.به اصل وجودی خود یعنی انسان بودن رسیدهکه مولانا میفرماید..خورشید افتددرکمی ازنورجان آدمی.ای انسان بالاتر ازمهرگردونی قدرخودبدان

جعفر عسکری در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۴:۰۵ دربارهٔ اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۵:

سلام.

 

مست می و ساقی‌ام‌، تا نفسی باقی اَست

با می و ساقی مرا، کار بسی باقی اَست

گر دلم از دست رفت، بهر نثار رهت

شکر که بر جان هنوز، دست‌رسی باقی اَست

خیز و گل عشق چین! کز چمن زندگی

تا مژه بر هم زنی، خار و خسی باقی اَست

پیر شدیم از جهان، دست ز جان شسته‌ایم

نیست به‌جز دیدنت، گر هوسی باقی اَست

مرغ نشاطم پرید، جز تن زارم نماند

هرکه بپرسد ز من، گو: نفسی باقی اَست

نام تو اهلی! ز عشق زنده بوَد تا ابد

بی‌صفتِ عشق، کی نام کسی باقی اَست؟

جعفر عسکری در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۳:۴۳ دربارهٔ اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۴:

سلام. احتمالا شکل درست غزل، این باشد:

 

به قتلم این‌همه خشم و عِتاب حاجت نیست

چو می‌کُشد غمِ عشقم، شتاب حاجت نیست

تو شمعِ بزمی و صد خانه روشن از رویت

به هر کجا که تویی، آفتاب حاجت نیست

اگر شراب نباشد، تو باشی ای ساقی!

بیا! که صحبتِ ما را شراب حاجت نیست

به من که قبله‌ی حاجت شد آستانه‌ی تو

به کعبه رفتنم از هیچ‌باب، حاجت نیست

دلا! چو مرغِ قفس، چاره‌ی تو تسلیم است

چه می‌تپی؟ بنشین! اضطراب حاجت نیست

عذابِ ظلمتِ غم، بهرِ آبِ‌خضر مکِش

برای یک‌دم آب، این عذاب، حاجت نیست

خموش اهلی! اگر توبه‌ات دهند از عشق

حدیثِ بیهده‌گو را جواب حاجت نیست

اسلام علوی انسان سازم آرزوست 🤲 در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۵۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۵ - قصهٔ هاروت و ماروت و دلیری ایشان بر امتحانات حق تعالی:

با سلام

هم اکنون مثنوی را بررسی کردم و بیتی که در بالا در پیام های دوستان آمده بود نوشته نشده و اصل بیت این است:

هین مدو گستاخ در دشت بلا
هین مران کورانه اندر کربلا

.

به قول دوستمون کورکورانه خیلی واژه جدید و ابتدایی ای هست برای فردی مثل مولانا

محمدعلی قاسمی فلاورجانی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، دوشنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۴۰ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۵:

درود

معنای بیت با توجه به اندیشهٔ خیام روشن می‌نماید. منظور از «آن» در اول رباعی، نوع آدمی است. 

بدین ترتیب رباعی مذکور چنین حلیهٔ معنا می‌پوشد: 

انسانی که به صحرای علل (استعاره از دنیا (ترکیب مذکور به عالم اسباب نزدیک است، پس جای برداشت الحادی از متن نیست)) آورده‌اند، قبل از اینکه به وجود بیاید، تقدیرش نوشته‌ شده است. با این وجود امروز (مجازا زندگی دنیوی) تنها بهانه‌ای است و فردا (مجازا روز قیامت) مشخص می‌شود که همهٔ این‌ها تقریرات و تقدیرات از پیش نوشتهٔ فلک بوده... 

 

اوقاتتان به شادکامی

سید حسین اخوان بهابادی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۵۲ در پاسخ به محمدرضا دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳:

هرکسی از ظن خود شد یار من،یعنی هر کس با توجه به دیدگاه خود با من رابطه برقرار می‌کند این را باید دانست که مولانا قصدش از سرودن این مصرع این بوده  که بگوید هر فردی که در امورات سطحی و گذرای زندگی سر در گریبان است و هنوز از مفاهیم عمقی زندگی با خبر نیست، نمی‌تواند به درون من یا شخص دیگری پی ببرد و این موضوع نیاز به درک و دریافت کافی از سمت اشخاص دارد.راه پیدا کردن به درونیت یکدیگر کار آسانی نیست و نیاز به این دارد که هر شخص به یک درجه از تعالی و منش درست رسیده باشد تا بتواند به درستی با دیگران آن طور که هستند و نه آنگونه که ظن و گمان شخص است ارتباط بر قرار کند.با توجه به این ظن و گمان‌ها این اتفاق رخ می‌دهد که ما دیگران را ناعادلانه قضاوت کرده و همین موضوع باعث خواهد شد که نتوانیم به درستی با دیگران ارتباط  برقرار کنیم البته ابتلای انسان بدگمان هم به ضعف و ناهنجاری خاص، او را به گمانه زنی درباره دیگران وا می‏دارد.
در این باره حضرت علی (ع) می فرماید: انسان شرور، به دیگران گمان خیر نمی‏ برد؛ چون آنان را نیز با سرشت خویش می سنجد.
خلاصه اگر عده ای مشکل دارند نباید دیگران را متهم کنند و چرا آن دبیر مسأله دار هم چنین حرفی زده باید  فکر کرد!

 

آسمان آبی در ‫۱ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۰۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱:

با سلام خدمت آقا رضا که شراب حافظ رو همان شراب انگوری میدانند،وخداوند رو بیزار از شراب

میخواهم از ایشان بپرسم که پس چرا خداوند در قرآن به بهشتیان وعده شراب وحورالعین میدهد؟،همچنین اینکه آیا تصور شما از جمله« لذت شرب مدام ما» این است که حافظ نشسته ودائما چندین جام شراب انگوری دورش را گرفته در حال باده خواری است؟!!!

۱
۵۲۰
۵۲۱
۵۲۲
۵۲۳
۵۲۴
۵۲۶۴