گنجور

حاشیه‌ها

جهن یزداد در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۴ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۱:۰۷ دربارهٔ ناصرخسرو » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۶۲:

 

به آب پند باید شست دل را

چو سالت بر گذشت از شست وز اند

چو بردل مرد را از دیو گمره

همی بینی فگنده بند بر بند

نخستین پند خود گیر از تن خویش

و گرنه نیست پندت جز که ترفند

چه داری چشم ازو چون این و آن را

به پیش تو بدین خاک اندر افگند؟

بسنده است ار نباشد نیز پندی

پدر پند تو و تو پند فرزند

منه دل بر جهان کز بیخ برکند

جهان جم را که او افگند پیکند

نگر چه پراگنی زان خورد بایدت

که جو خورده‌است آنکو جو پراگند

ز بیداد اژدهاگ افسانه گردید

که گویند اوست در بند دماوند

ستم مپسند از من وز تن خویش

ستم بر خویش و بر من نیز مپسند

کرا در آستین مردار باشد

کجا یابد رهایش مغزش از گند؟

نگه کن تا چه کردستی ز نیکی

چه گوئی گر ز کردارت بپرسند؟

کز این زندان همی بیرونت خواند

همان کس کاندر این زندانت افگند

 

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۴ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۵۱ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳۱۴:

آن سیه‌روزم ، که در ایّامِ عمرِ خود ندید

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۴ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۴۸ دربارهٔ فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۴:

تیره روزیهایِ طالع‌  بین ، که از بس بی کَسَم

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۴ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۴۶ دربارهٔ فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۴:

موجهء گرداب را مانَد ، مصیبت خانه‌ام

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۴ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۴۴ دربارهٔ فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۴:

تا مگر طوری شود زین نور ایمن خانه‌ام

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۴ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۴۲ دربارهٔ فصیحی هروی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۴۴:

کز مسیح آنجا فغان خیزد که من دیوانه‌ام

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۴ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۴۰ دربارهٔ فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۱:

بی‌تکلف ، با عجب دیوانه ای هم‌خانه‌ام

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۴ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۳۹ دربارهٔ فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۱:

قطره ای گویا چکیده جایی از پیمانه‌ام

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۴ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۳۸ دربارهٔ فضولی » دیوان اشعار فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲۸۱:

خضر می‌گویند بر سرچشمه‌ای برده ست راه

رضا از کرمان در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۴ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۲۲ در پاسخ به فاطمه rezaie دربارهٔ سعدی » گلستان » دیباچه:

سرکار خانم رضایی سلام 

در سخنان بسیار بی نقص وستودنی که فرمودید  که هیچ شکی در شیرینی گفتار ایشان نیست، من مقصودی بجز نظر اقا سپند نمیبینم شمااگر که جان کلام را دریافت کرده‌اید بفرمایید منظور از گبر وترسا ودشمنی ایشان با خدا وتعصب مذهبی شیخ اجل ونفرت افکنی، چه نکته‌ای در این دو بیت نهفته است که از دید ما کوته بینان از قلم افتاده شما قضیه را از دید یک اقلیت دینی گبر یا ترسا نگاه کن که داره این شعر را می‌خونه یک ضرب المتل میگه احوال نادر را از هندی‌ها بپرس ،بعضی جاهاآدمی نیاز داره به باورهای قبلی شک کنه ودست از تعصب خشک برداره  همه جایز الخطایند  همه نوع بشریم دیگه

شاد باشی عزیز 

سجاد رنجبر در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۳ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۶:۴۹ در پاسخ به رضا سلیمیان دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۵:

حالا یکی باید نوشتار عربی شما رو به فارسی برگردان کنه

کیخسرو در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۳ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۵:۴۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸:

بیت۱ خاک بر سر کردن: خوار و زبون کردن (استعلامی) خاک فراموشی (جلالی) 

گرچه همین معانی برای بیت۴ غریبند و معنای ذکر شده در گنجور در زیر غزل مناسب‌تر می‌نمایند.  

فاطمه rezaie در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۳ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۵:۲۰ در پاسخ به سپند دربارهٔ سعدی » گلستان » دیباچه:

جناب سپند

حضرتعالی بهتر است به جای خوردن افسوس به حال شیخ اجل ، که سخنانشان بسیار بی نقص و ستودنی هستد  به قول حضرت مولانا «جان کلام را دریابید» که مقصود از این نوشته ، وصف نمودن الطاف بیکران و بی حد و حساب خداوند ، فارغ از دین و نژاد و قومیت است که همه را شامل می‌شود و مختص دین و مذهب خاصی نیست.

فاطمه rezaie در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۳ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۵:۱۱ در پاسخ به علیرضا صباغ دربارهٔ سعدی » گلستان » دیباچه:

با سلام و احترام

دوست عزیز آقای صباغ ، ظاهراً شعری که از ملک الشعرا نقل فرمودید متعلق به خود حضرت استاد ، شیخ اجل می‌باشد که در پایان یکی از غزل هایشان سروده اند.

عشق سعدی نه حدیثیست که پنهان ماند 

داستانیست که بر هر سر بازاری هست 

حسین ۸ در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۳ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۴:۵۱ دربارهٔ حافظ » مثنوی (الا ای آهوی وحشی):

امروز سوم فروردین ۱۴۰۳ هستش و دو روز از درگذشت استاد فرامرز اصلانی میگذره. اولین بار یادم نیست که کی آهنگ های ایشون رو گوش میدادم ولی یادمه حدود ۲۰ سال پیش دوران دانشجویی؛ آهنگ های فرامرز اصلانی؛ بخشی از زندگیم بود و الان بعد این همه سال باز هم آهنگ های ایشون رو گوش میدم با اینکه آهنگ های معین و حبیب که خیلیم دوسشون دارم ولی به این اندازه گوش نمیدم. کلا برای تکراری شدن یک آهنگ؛ وقتی متن آهن رو بتونی حفظ کنی؛اون آهنگ برات بیشتر تکراری میشه ولی آهنگ های فرامرز اصلانی جوریه کلماتش که حفظ کردنش کمی سخته. هم حافظ هم اصلانی؛ روحشون شاد و در آرامش باشه انشالله . روزی هم ما به تو میپیوندیم فرامرز جان. تا ابد در آرامش الهی باشی. یا علی

سیدمحمد جهانشاهی در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۳ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۳:۲۱ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۷۶:

چو شمعم گر به این رنگ است ، شرم‌ِ "ساز پیمایی"

معنا و منظور از ساز پیمایی چیست؟

فاطمه rezaie در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۳ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۵۰ در پاسخ به فرزاد دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » ملحقات و مفردات » شمارهٔ ۲۳:

درود

آرایه های ادبی استعاره ، مجاز و تشبیه و... در این شعر نغز و زیبا کاملا مشهود است.

چرا می‌فرمایید این شعر از حضرت استاد شیخ اجل به دور است ؟

فاطمه rezaie در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۳ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۴۷ در پاسخ به الکساندر برزین دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » ملحقات و مفردات » شمارهٔ ۲۳:

بله دقیقا بنظر من هم یار «ناسامان» نمی‌تواند درست باشد 

 چرا که سعدی معشوق را در نهایت تواضع ، ادب و بی نقصی یاد میکند .

نسبت دادن صفت «ناسامان» کمی دور از انتظار است...

فاطمه rezaie در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۳ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۳۷ در پاسخ به سپهر نواب زاده دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هفتم در تأثیر تربیت » حکایت شمارهٔ ۵:

بسیار زیبا نوشتید بنده کاملا با شما موافق هستم.

«بنی ادم اعضای یکدیگرند» درست است.مانا باشید

فاطمه rezaie در ‫۱ سال و ۴ ماه قبل، جمعه ۳ فروردین ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۳۵ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب هفتم در تأثیر تربیت » حکایت شمارهٔ ۵:

درود خدا بر روان پاک و عزیز حضرت شیخ اجل که با خلق این شاهکار های ادبی بی نظیر و فوق‌العاده روح انسان را جلا می‌دهد و به شگفتی و تحیر می‌کشاند .

۱
۵۱۰
۵۱۱
۵۱۲
۵۱۳
۵۱۴
۵۴۸۶