آلاله ح در ۱ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۱ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۱۳ دربارهٔ صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۳۷:
در مصرعِ « گل بر ها نشان یا که نشان خار بر گل » خوانش آخر مصرع «خار بر گل» برایم دشوار است. یعنی احساس می کنم وزنش جور در نمی آید. آیا اشکال تایپی دارد؟
برنا جوانمرد در ۱ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۱ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۲۶ دربارهٔ رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۲ - آگه شیرازی:
با سلام و احترام
کتاب ریاض العارفین طبق قول نویسنده در مقدمه کتاب شامل بخش های زیر است که در گنجور رعایت نشده است.
لطفا بررسی و اصلاح شود.
ریاض العارفین مشتمل است بر
یک حدیقه که ظاهرا حاوی شش بخش است تحت عنوان گلبن که به برخی از اصطلاحات، حالات و مقامات عرفا پرداخته است
ظاهرا دو مقدمه دارد.
اصل کتاب به دو روضه، یک فردوس و یک خلد تقسیم شده است.
روضه اول: مشایخ و عرفا
روضه دوم حکما و...
یک بخش تحت عنوان فردوس دارد که به معاصران پرداخته است
در بخش خلد نیز اشعار نویسنده درج شده است.
محمد اسکندری کتکی hobbyhorseup۳@gmail.com در ۱ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۱ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۵۵ دربارهٔ افسر کرمانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱:
غلط املایی بیت پنجم (من یکی خواستم او بوسه دو بخشید به من
عباس شهسواری در ۱ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۱ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۲۲ در پاسخ به افسانه چراغی دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » ترجیعات » ترجیع بند - ما گوشه نشینان خرابات الستیم:
با درود و تشکر فراوان
جسارتا خواستم بدونم جایگاه عرفا رو نسبت به یکدیگر از کجا میشه متوجه شد
و درصورت امکان مایل هستم چند سوال ادبیاتی و عرفانی هم داشته باشم.
بسیار ممنون میشم.
افسانه چراغی در ۱ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۱ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۲۲ در پاسخ به جهن یزداد دربارهٔ فرخی سیستانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۴۲ - در ذکر وفات سلطان محمود و رثاء آن پادشاه گوید:
کاملا درسته.
جعفری در ۱ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۱ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۵۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۳:
و دقیقا چرا نمیشه از اشعار دیوان استفاده کرد تا ثابت کرد حافظ عارف بوده؟ چه کسی بهتر از خود حافظ میتونه خودش رو معرفی کنه؟ شمایید که تلاش میکنید حافظ رو سانسور کنید و آنچه خودتون میپسندید رو به اون نسبت بدید.
مجتبی احمدی زاده در ۱ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۱ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۰۹ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۵:
بسیار عالی ....
دم گرا باشید یاران
مجتبی احمدی زاده در ۱ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۱ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۵۵ در پاسخ به شب پر شورش دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۱:
چه تسلسلی واقعا ....
مجتبی احمدی زاده در ۱ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۱ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۴۲ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۴۹:
آفرین باد بر خیام حکیم با این جهان بینی ظریف و لطیف ....مرحبا یا حکیم
دکتر صحافیان در ۱ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۱ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۱۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۲:
از احوالت گزارشی برایم نفرستادی و روزگاری طولانی سپری شد، در حالی که رازداری هم نمییابم، تا پیامی به حضورت رسانم.
۲- به سرمنزل یار نمیتوان دست یافت مگر با کشش و لطف معشوق(دو سویه بودن عشق در عرفان به لطف حق برای راهیابی اشاره دارد)
۳- آنگاه که شراب صافی از خم به سبو ریخته و گل شکوفا شد، از لحظه شادی محافظت کن و چند جام بنوش!
۴- دیگر دل عاشق ما با شربت گلاب و قند درمان نمیشود، بوسه شیرین بده از آن لبان هر چند همراه ناسزا باشد.
۵-ای زاهد! امیدوارم از کوچه رندان به سلامت عبور کنی و هم نشینی چند رسوای عاشق بدنامت(ایهام:دگرگونت)نکند.
۶- بدیهای شراب را برشمردی، از خوبیهایش نیز بگو!(اشاره به آیه ۲۱۹ بقره که شراب منافعی دارد- مصراع ضرب المثل شده است)برای خوشآمد چند عامی، نفی حکمت نکن( شراب حال خوش را انکار نکن)
۷- ای بیچارگان میکده عشق، خداوند یار و همراهتان است، طمع یاری( مادی و معنوی) از بیبهرگان عشق که چون چارپایان هستند، نداشته باشید.
۸- پیر میخانه به آشنای دیرینش چه زیبا گفت: از سوز دلت با خامدلان سخن نگو!( تضاد سوخته و خام)
۹- معشوق کامروایم! حافظ در شوق عشق چهرهات سوخت، نگاهی به این ناکامان بکن!
غزل بر رازداری تاکید دارد به ویژه ابیات ۱، ۶ و ۸
دکتر مهدی صحافیان
آرامش و پرواز روح
محمدحسین کشاورزیان در ۱ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۱ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۱۵ در پاسخ به سیدعلی ساقی دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۱:
درود بر شما چند روزی بود که متوجه بیت شور شراب عشق تو .... نمیشدم
عباسی-فسا @abbasi۲۱۵۳ در ۱ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۱ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۰۴ در پاسخ به hamo دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲۴:
مکن به چشمِ حقارت نگاه در منِ مست
که آبرویِ شریعت بدین قَدَر نرود
با دیده تحقیر به من که مست هستم نگاه نکن چون آبروی دین و شریعت با مستی من از بین نمی رود.
به نوعی می خواهد بگوید شما این قدر دین را محدود و کوچک کرده اید که تصور می کنید با یک گناهِ من، آبروی دین می رود. خیر چنین نیست!
یوسف شریفی در ۱ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۰ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۲۴ دربارهٔ غزالی » کیمیای سعادت » دیباچه و فهرست » بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین:
امام محمد غزالی برای همگان الگوست.
کنعان متین در ۱ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۰ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۰۷ در پاسخ به بهار مینا دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۰:
۱- ای بگرفته از وفا ، گوشه کران ، چرا چرا ؟
۲- ای بگرفته، ازوفاگوشه ، کران ، چراچرا؟
۳- ای بگرفته از وفا ، گوش کران ، چرا چرا؟
علائم سجاوندی را هر جا قرار بدهیم باز معنایی پیدا نمیکنیم. عجیبه!!!!
kadirdemir در ۱ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۰ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۰۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱:
به نظر من بیتالغزل این غزل همان جایی است که میگوید
''قاصد رود از پارس به کشتی به خراسان
گر چشم من اندر عقبش سیل براند''
حمزه حکمی ثابت در ۱ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۰ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۲۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷:
«ماجرا کم کن و باز آ که مرا مردم چشم
خرقه از سر به درآورد و به شکرانه بسوخت»
مرحوم دکتر عبدالحسین زرینکوب در کتاب «از کوچه رندان» در شرح بیت مزبور بیان کردهاند که: خواجه در این بیت به رسم خرقه سوزانی متصوفه اشاره داشته است. توضیح آنکه صوفیان هر گاه پس از سالها مجاهدت و ریاضت و طی مراحل عرفانی، حضور حق تعالی را در قلب خود احساس میکردند، اعلام میکردند که به وصال و اتحاد کامل با حق نایل شدهاند لذا خود را بی نیاز از خرقه میدانستند. به همین روی «به شکرانه» ی اینکه به وصال رسیدهاند خرقه را از سر به درمیآورده و در آتش میسوزاندند. این شیوه را رسم خرقه سوزانی مینامند.
به تعبیر دکتر زرینکوب حافظ در این بیت خطاب به معشوق گفته است که من خرقه انتظار را از تن به درآورده ام و به شکرانه وصال با تو در آتش سوزانده ام؛ حال آنکه هنوز معشوق نیامده و ماجرای فراق را کوتاه نکرده است اما حافظ آنقدر به وصال با او مطمئن است و آنچنان مشتاق دیدار اوست که پیش از آمدن او خرقه را به رسم صوفیان در آتش انداخته است
کایسا در ۱ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۰ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۵۳ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۱۸:
محرم فنا بیدل! زیر بار کسوت نیست.
هم میتوان مَحرم خواند به معنی راز و هم میتوان مُحرِم خواند به معنی حرامشده! که در آن صورت با کسوت هم در تناسب است.
محرم فنا بیدل! زیر بار کسوت نیست.
شعله جامهای دارد از برهنهدوشیها
خیلی زیباست! شعله جامهای از عریانی دارد. اخوان ثالث هم در شعر پاییز از این تعبیر زیبا سود جسته است: «جامهاش شولای عریانیست...»
در سرمه خوابیدن کنایه از خاموشی صدا است.
ناله تا نفس دزدید من به سرمه خوابیدم
نفس دزدیدن هم به معنای حبس کردن نفس است.
کایسا در ۱ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۰ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۱۵ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۷۳:
بیت اول مصرع دوم ایراد تایپی دارد.
«چه سنگین بود یارب سایهی دیوار مژگانت»
Mh Gh در ۱ سال و ۲ ماه قبل، جمعه ۱۰ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۳۳ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » ترجیعات » سیام:
این دو نفر کلی زور زدن که بگن عاشق شید .عشق بی منظور . آن موقع ندای خدا را همیشه در سینه هاتون خواهید داشت . خدا خود عشق است . بخاطر اینکه هیچ وقت منطق خدا تو کت خیلی ها نمیره . تنها فرق آدمها با بقیه موجودات تجربه عشق هست . هر کسی خودش یک دنیاست و نیاز به کسی ندارد
فاطمه دِل سَبُک (مهر۱۳۲۵ - تیر۱۴۰۲/یزد) در ۱ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۱۱ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۳۹ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب چهارم در فواید خاموشی » حکایت شمارهٔ ۹: