گنجور

 
بیدل دهلوی

عمریست همچو مژگان از درد ناتوانی

دامن فشاندن من دارد جگر فشانی

واماندهٔ ادب را سرمایهٔ طلب‌کو

خاک است و آب‌ گوهر در عالم روانی

فریاد کز توهم بر باد خود سری داد

مشت غبار ما را سودای آسمانی

آنجاکه بیدماغی زور آزمای عجز است

دارد نفس‌کشیدن تکلیف شخ کمانی

ای آفتاب تابان دلگرمیی ضرور است

بر رغم سرد طبعان مگذر ز مهربانی

از وحشت نفسها دریاب حسرت دل

بانگ جرس نهان نیست در گرد کاروانی

در عالم تعین وارستن از امل نیست

در قید رشته‌ کاهد گوهر ز سخت جانی

پیوسته ناتوانان مقبول خاص و عامند

از بار سایه نبود بر هیچکس ‌گرانی

همت به فکر هستی خود را گره نسازد

حیف است کیسه دوزی بر نقد رایگانی

ای نیستی علامت تا کی غم اقامت

خواهد به‌باد رفتن گردی که می‌فشانی

دادیم نقد بینش بر باد گفتگوها

چشم تمیز ما بست‌ گرد فسانه خوانی

بید‌ل بساط دل را بستم به ‌ناله آمین

کردم به ‌گلشن داغ از شعله باغبانی

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
قوامی رازی

گفتم مگر که ما را؛در دل به جای جانی

نه نه خطاست جانا جانی و زندگانی

یار گشاده زلفی دلبند شوخ چشمی

معشوق خوبروئی؛ دلدار خوش زبانی

برده سبق فراقت؛ از رنج بی نهایت

[...]

انوری

بختی نه بس مساعد یاری چنان که دانی

بس راحتی ندارم باری ز زندگانی

ای بخت نامساعد باری تو خود چه چیزی

وی یار ناموافق آخر تو با که مانی

جانی خراب کردم در آرزوی رویت

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از انوری
خاقانی

کردی نخست با ما عهدی چنان که دانی

ماند بدان که بر سر آن عهد خود نمانی

راندی به گوش اول صد فصل دل‌فریبم

و امروز در دو چشمم جز جوی خون نرانی

آن لابه‌های گرمت ز اول بسوخت جانم

[...]

سید حسن غزنوی

ای باد روح پرور زنهار اگر توانی

امشب لطافتی کن آنجا گذر که دانی

در شو چو مهربانی در تیرگی زمانی

یابی مگر نشانی زان آب زندگانی

ره ره گذر بکویش دم دم نگر برویش

[...]

عطار

ای جان جان جانم تو جان جان جانی

بیرون ز جان جان چیست آنی و بیش از آنی

پی می‌برد به چیزی جانم ولی نه چیزی

تو آنی و نه آنی یا جانی و نه جانی

بس کز همه جهانت جستم به قدر طاقت

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از عطار
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه